پ.ک.ک قصد دارد منطقه گسترده ای را از کردستان عراق جدا کند و از این طریق، هم فشارهای حزب دموکرات کردستان عراق علیه حاکمیت خود در کردستان سوریه را کاهش دهد و هم بر منطقهای مهم و استراتژیک در مرزهای بین المللی تسلط یابد.»
چند سالی است که در اقلیم کردستان عراق، احزاب سیاسی و به ویژه آنهایی که دارای نیروی نظامی هستند، قلمرو و منطقه نفوذ خود را تثبیت کرده اند. چندین سال جنگ و ویرانی برای تغییر این واقعیت به هیچ نتیجه ای نرسید و از همین روی، صلح و ثبات موجود در اقلیم کردستان عراق نتیجه قبول قدرت سیاسی و نظامی این نیروها از سوی یکدیگر بوده است.
در این مقطع، دو حزب سیاسی – نظامی یعنی حزب دموکرات کردستان عراق و حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) بر سر گسترش قلمرو سیاسی و نظامی خود در کشمکش شدیدی با یکدیگر هستند.
حزب دموکرات کردستان عراق در پی آن است که در کردستان سوریه برای خود جایگاهی تعریف کرده و در اداره این منطقه نقشی داشته باشد. حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) در کردستان سوریه علیرغم تمامی توافقات در خصوص مشارکت سیاسی و نظامی دیگر جریان های موجود، هنوز به سیاست های یکجانبه گرایانه و انحصارطلبانه خود ادامه می دهد. سیاستی که در آن، این حزب انتظار دارد تمامی جریان ها، قدرت سیاسی وی را که با زور و خفقان ایجاد کرده است به رسمیت بشناسند. پ.ک.ک هرچند وقت یک بار، با جبهه النصره و دولت اسلامی عراق و شام موسوم به داعش درگیر شده و برخی اوقات مخالفان داخلی خود را تضعیف می کند و این در حالی است که تاکنون حتی یک گلوله به سوی حکومت بشار اسد شلیک نکرده است. در قبال حکومت بشار اسد سیاست بی طرفی را در پیش گرفته و هرگاه از تشکیل دولت کُردی سخن گفته می شود به شدت مخالفت خود را نشان داده و آن را توطئه امپریالیسم می نامد!
پ.ک.ک در سوریه و کردستان سوریه وضعیت سیاسی چنان گنگی را به وجود آورده که کسی نمی تواند تفسیر و برداشت صحیح و واقعی از آن داشته باشد و با تشکیل کانتون ها در کردستان سوریه، خواست سیستم سیاسی خود را پروژه ای ملی نشان دهد و فکر می کرد با مشارکت دادن اقلیت های قومی و مذهبی کردستان سوریه می تواند حمایت های خارجی را به دست آورد.
اما واقعیت امر این است که امروز بیشتر از ۳۰ درصد از جمعیت کردستان سوریه به دیگر نقاط پناهنده و آواره شده اند و حاضر نیستند تحت سلطه پ.ک.ک زندگی کنند و آنهایی هم که باقی مانده اند، همگی از این وضعیت راضی نیستند.
از منظری دیگر، پ.ک.ک در ارزیابی ها و موضع گیری های خود در ارتباط با پروسه سیاسی و ملی در کردستان عراق، می خواهد دموکراسی و پلورالیسم حاکم در این منطقه را همسو با وضعیت و پروسه ای بکند که خود به صورت یکجانبه و انحصارطلبانه در کردستان سوریه ایجاد کرده است. برای این منظور، احساسات ملی و ناسیونالیسم کُردی را دستاویز قرار می دهد و می خواهد همه ضعف و ناتوانی های خود در مدیریت سیاسی و نظامی کردستان سوریه را با موضع سیاسی ویژه ای که در کردستان عراق در پیش گرفته است، بپوشاند و همچنین در برنامه ها و تحلیل های خود از وضعیت منطقه ای، همان گفتمان کشورهای مخالف استقلال کردستان را در پیش می گیرد.
در یکی دو هفته گذشته، پ.ک.ک به بهانه دفاع از شهروندان شنگال به دنبال حضور نظامی و حتی تشکیل کانتون چهارم به نام کانتون شنگال در کردستان عراق بود. این حزب قصد دارد منطقه گسترده ای را از کردستان عراق جدا کند و از این طریق، هم فشارهای حزب دموکرات کردستان عراق علیه حاکمیت خود در کردستان سوریه را کاهش دهد و هم بر منطقه مهم و استراتژیکی در مرزهای بین المللی تسلط یابد.
پ.ک.ک از نظر سیاسی عاملی است که دولت ترکیه نتواند به طور آشکارا با اقلیم کردستان عراق همکاری نظامی داشته باشد چراکه آنها در افکار عمومی ترکیه چنان تصوری ایجاد کرده اند که این پ.ک.ک است که دفاع می کند و تمامی نیروهای پیشمرگ متواری شده اند! اگرچه ترکیه به دور از حواشی و تبلیغات رسانه ای از نظر نظامی با نیروهای پیشمرگ همکاری می کند و حتی در تلاش ها برای تحویل تسلیحات سنگین به نیروهای پیشمرگ حضور دارد، اما ترکیه حاضر به قبول تسلط پ.ک.ک بر منطقه ای به این گستردگی نیست و به همین خاطر به نظر نمی رسد این جنگ فقط با بازپس گیری شنگال به پایان برسد و کشمکش با تداوم وضعیت موجود و پافشاری پ.ک.ک بر سیاست هایش به عفرین و کوبانی منتقل می شود. زیرا نیروهای داعش فقط در کردستان عراق حضور ندارند. ماه هاست که پ.ک.ک از حملات داعش می نالد. بنابراین حال که سلاح سنگین به دست نیروهای پیشمرگ رسیده، احتمالاً لازم باشد در داخل سوریه نیز با داعش جنگید و آن هنگام مشخص خواهد شد که آیا پ.ک.ک حاضر است اجازه دهد نیروهای پیشمرگ اقلیم کردستان عراق به منظور جنگ با داعش وارد خاک کردستان سوریه شوند.
منبع: سایت روداو