عقبنشینی پکک از شمال عراق
مراد کارایلان از سران پکک در مراسم خاکسپاری یکی از اعضای پژاک که اخیراً در کرکوک به دست داعش کشته شد؛ در خصوص رفتار مقامات اقلیم کردستان و رسانهها در مورد آنها گفته، رسانههای اقلیم کردستان طوری وانمود میکنند که انگار هیچ عضو پکک در این مناطق حضور ندارد. این حضور را نمیبینند و آنرا سانسور میکنند و حقایق را بازگو نمیکنند.
کارایلان در ادامهی سخنانش که با لحنی تند و انتقادآمیز بیان میشد؛ افزوده، هپگ (شاخهی نظامی پکک در شمال سوریه) و هپگ (شاخهی نظامی پکک در کوهستان) نقش بسزایی در حفاظت از شنگال، محور مخمور – اربیل و کرکوک داشتهاند. برخیها میگویند که پکک چرا وارد خاک اقلیم شده؟ بعضی دیگر میگویند پکک درصدد آنست تا اختیار بخشهایی از این مناطق را بدست بگیرد. ما هم به عنوان پکک این نوع برخورد و رفتارها را قبول نمیکنیم و لذا مدیریت پکک درحال گفتگو برای بازگرداندن اعضای خود از شمال عراق است.
آنچه پکک در این موقعیت بحرانی به ویژه پس از حملات پیدرپی داعش به کرکوک و مناطق حومهی آن درصدد انجام آنست، نوعی خودشیرینی سیاسی است که البته در ادبیات سیاسی اصطلاح دیگری را برای آن در نظر گرفتهاند. فراموش نشود که از همان روزهای نخست ورود پکک به شمال عراق به بهانهی دفاع از منطقهی شنگال و جماعت ایزدی، این عمل با انتقاد بسیاری از احزاب، اشخاص و تودههای مردمی مواجه شد؛ اما چون سیاست و برنامهی آن ایجاب میکرد که ادامه دهد و یک خودنمایی حسابی را به مرحلهی نمایش بگذارد و جای پایی برای خود در شمال عراق بیابد؛ لذا با بیتوجهی به این گفتهها و رفتارها، همچنان به عملی کردن برنامهی خود ادامه داد.
پس از اینکه در رسانهها اعزام نیروهای خودی به شنگال رسانهیی کردند و صدها و شاید هزاران عکس و فیلم از رفتن گریلا به منطقهی شنگال را به نمایش گذاشتند؛ نوبت بزرگنمایی عملکرد خود و در مقابل تحقیر نیروهای پیشمرگه رسید، به نحوی که هنوز از عقبنشینی نیروی پیشمرگه از شنگال بحث میشود و آن را فرار بزرگ نامیدهاند و ….
اما اکنون نوبت به مرحلهی سوم این بازی رسیده است که پکک آنرا از طریق مراد کارایلان رسانهیی کرده، چرا؟ چون کارایلان به چربزبانی مشهور است و استاد بازی با کلمات احساسی است. نکته اینجاست که هنگام مسدود شدن گذرگاه مرزی سملکا به دستور مسعود بارزانی و اجازه ندادن به پکک برای عبور و مرور از این مرز و انتقال مواد منفجره و تسلیحات به شهرهای شمالی سوریه که درصدد تشکیل کانتون بود، پکک به دنبال باز کردن مسیر دیگری در مرز اقلیم کردستان و شمال سوریه بود. لذا با حملهی داعش به شنگال و موصل، فرصت را غنیمت شمرد و به بهانهی کمک به اقلیم کردستان و نجات کردستان بزرگ و … نیروهای خود را در شنگال و مناطق مرزی مستقر کرد.
پکک در مدت این چند ماه، حسابی برای خود تبلیغ کرد و در مقابل هم حکومت اقلیم کردستان و نیروی پیشمرگه را به باد تمسخر گرفت. از سوی دیگر با برگزاری مراسم شلوغ برای افراد ایرانی که در این مناطق توسط داعش کشته میشدند؛ درصدد نشان دادن چهرهی به اصطلاح ملی خود بود. اما اکنون که به لحظات پایانی بازی نزدیک میشویم و از همه مهمتر پکک دیگر بسان ماههای گذشته به گذرگاه مرزی احتیاج ندارد و از سوی دیگر کوبانی هم آزاد شده است، حکومت اقلیم و رسانهها را متهم کرده که زخمات و تلاشهای پکک را نادیده گرفته و حقایق را پنهان میکنند و با لحنی حق به جانب، خواستار ترک شمال عراق و اقلیم کردستان شده است.
در واقع کارایلان یا بهتر بگوئیم پکک، با این جملات و سخنان، به نوعی درصدد تهدید حکومت اقلیم و حتی بغداد است که حالا خواهید دید که اگر ما نباشیم داعش چه بر سر شما خواهد آورد. اما زمان این خواهشها به سر آمده و دیگر زمان ترک میدان است.