سایز متن   /

عین‌العرب از ورای شیدایی روزنامه‌های زنجیره‌ای

حمله و تصرف عین‌العرب توسط داعش از اواخر تابستان سال ۱۳۹۳ و متعاقب آن مقابله مدافعان این شهر، دستمایه افرادی قرار گرفته تا با قلب واقعیات، برتری اسلوب سیاسی خود را به رخ بکشند.

گروه بین‌الملل مشرق – بدنبال مقاومت مدافعین شهر کوبانی در برابر حملات داعش به شهر عین‌العرب (کوبانی) سوریه و بیرون راندن داعش از این شهر پس از چهار ماه و اندی برخی محافل رسانه‌ای که بیشتر به جریانات قومگرایانه وابسته اند و یا ندانسته در خدمت آن هستند، با طرح مطالبی ناصحیح این موفقیت نظامی را به عواملی غیر واقعی و خرافه گونه مانند پیروزی آواز بر گلوله، بزرگنمایی نقش مدافعین زن و امثالهم نسبت داده بودند. در این میان روزنامه شرق مورخ ۹/۱۲/۹۳ گوی سبقت را از همه ربوده بود.

موضوع از این قرار است که حمله و تصرف کوبانی سوریه توسط داعش از اواخر تابستان سال ۱۳۹۳ و متعاقب آن مقابله مدافعین این شهر که نهایتاً در اول بهمن ماه به آزادی این شهر انجامید، دستمایه افرادی قرار گرفته تا با قلب واقعیات برتری اسلوب سیاسی خود را به رخ بکشند و از ره آورد آن برای سیاست ورزی خود توش و توانی کسب کنند. در حالی که به شهادت تاریخ خود این گروه اخیر در ضدیت با انسانیت و توسل به ترور و خشونت، خود دست کمی ندارند. این اوضاع حکایت سعدی علیه الرحمه را بخاطر می‌آورد که فردی گوسفندی را از چنگ گرگی نجات داد و شب هنگام خود آن را ذبح کرد.

شنیدم گوسپندی را بزرگی / رهانید از دهان و دست گرگی

شبانگه کارد در حلقش بمالید / روان گوسفند از وی بنالید

که از چنگال گرگم در ربودی / چو دیدم عاقبت خود گرگ بودی

علی‌رغم اینکه هر عقل سلیمی از دفع افسد به فاسد دفاع می‌کند و از هر حرکت و اقدامی که به تضعیف و اضمحلال گروه جرار داعش منتهی شود استقبال می‌نماید ولی این مسئله مانع از آن نیست که نیروهای آرایش گرفته در مقابل داعش را با دیدی موشکافانه بررسی ننمائیم و نسبت خود را با آنها تعیین نکنیم. چرا که بسیار اتفاق می‌افتد اختلاف باطلی با باطلی دیگر نه از حب علی بلکه از بغض معاویه سرچشمه می‌گیرد. هرچند داعش گُنده تروریست گروههای تروریستی در زمان حاضر است ولی اگر به صرافت بنگریم جریان مدعی مقابله با آن در کوبانی یعنی پ.ک.ک (حزب کارگران کردستان‌ترکیه) نیز در ترور و خشونت سابقه سیاهی دارد هرچند اگر در بُردار تروریسم داعش ۱۰۰ باشد پ.ک.ک ممکن است نمره ۶۰ یا ۷۰ بگیرد. برای پی بردن به عقبه این جریانات بایستی کمی به عقب برگردیم و جریانات سیاسی منطقه را از پیدایش آنها دنبال کنیم:

حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) پس از تاسیس در سال ۱۹۷۸ در ترکیه شعار اصلی خود را تشکیل دولت مستقل کردستان اعلام و خط مشی نیل به این هدف را مبارزه مسلحانه قرار داد. این خط مشی در واقع عملیات‌های تروریستی بود بویژه از سال ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۹ عملیات‌های مسلحانه و تروریستی را در ترکیه شدت بخشید. گفته می شود بیش از پنجاه هزار نفر از شهروندان این کشور قربانی عملیات‌های تروریستی شدند و تلفات و ضایعات انسانی و اقتصادی قابل توجهی به این کشور وارد آمد. ساختار و پرورش فرقه‌ای در این حزب خلقیاتی خشن و بی‌رحمانه به نیروهای این حزب داده است. از ابتدای تاسیس نیز اینگونه بوده موارد فراوانی از اقدامات فجیع گروه بر علیه مخالفینش وجود دارد که عواطف انسانی اجازه بازگو کردن آن را نمی‌دهد. خود رهبر گروهک اوجالان در یکی از مصاحبه‌هایش به وجود این روحیات خشن در بین نیروهایش اعتراف می‌نماید: آنجا که در مصاحبه با “نبیل ملحم” روزنامه نگار سوری در سال ۱۹۹۶ در جواب سئوال وی که می‌پرسد هرگز به فکر از بین بردن (کثیره ییلدیریم) نیفتادی؟ می‌گوید: هرگز. رفقایم در این فکر بودند و تصمیم گرفته بودند. حتی رفیق “کمال پیر” در سال ۱۹۷۸ به رفقای دیگر گفته بود: باید این زن از میان برداشته شود. یکی از رفقا پیشنهادی ارائه داده بود مبنی بر اینکه این دختر را به چهار اسب بسته و هر کدام از اسبها به سمتی حرکت کنند تا بدنش قطعه قطعه شود. (کتاب هفت روز با رهبر، نبیل ملحم صفحه ۸۴)

این گروه تاکنون اجازه انشعاب و دگر اندیشی را حتی به نیروهای باسابقه خود نداده است، برخی از اعضاء مرکزی و با سابقه پ.ک.ک علی‌رغم اینکه عمر و جوانی خود را در راه حزب کذاشته بودند وقتی به مخیله‌شان تصویر دیگری از زندگی خطور کرد و خواستند راه جدیدی بپیمایند، از سوی نیروهای ویژه ترور شدند و آرزوی ایجاد انشعاب از پ.ک.ک را بگور بردند از این دست افراد نمونه‌های زیادی را می‌توان مثال زد دکتر سلیمان، نظام‌الدین‌تاش عضو رهبری گروه که به فاصله کمی بعد از جدا شدن از تشکیلات سال ۱۳۸۳در کرکوک ترور شد و موارد دیگر.

پ .ک.ک پس از دو دهه فعالیت در ترکیه تشکیلات خود را به کشورهای دیگر از جمله سوریه، عراق و حتی بخش‌های از مناطق مرزی ج.ا.ا تسری داد و رویای تشکیل کردستان بزرگ را در سر می‌پروراند ولی با دستگیری سرکرده‌اش (اوجالان)در سال ۱۹۹۹ توسط نیروهای امنیتی ترکیه مجبور شد پوست اندازی کرده و بجای شعار کردستان مستقل خود را پشت لفاظی‌هایی گنگ و مبهم مانند کنفدرالیسم دمکراتیک و خودمدیریتی دمکراتیک پنهان سازد ولی حتی با نقاب جدید نیز از ماهیت ضدانسانی و تروریستی خود دست برنداشت. در مواردی که اشرار این گروهک در مناطق مرزی و صعب العبور میهن مان حضور یافته بودند دهها تن از شهروندان بی‌دفاع این مناطق را به علت عدم پیروی از خواستهای نامشروعشان به قتل رسانیده و ترور کرده اند. ذکر تمامی این جنایات مثنوی صد من کاغذ می‌خواهد ولی به جهت اینکه نمونه‌ای از موارد عدیده را گفته باشیم می‌توان به ترور ملاسعید خوش‌نظر اهل روستای ذلکه علیای ماکو در مورخ ۲۴/۱۰/ ۱۳۸۴ ، محمد خالد ارجمند زاده اهل مرگور ارومیه در مورخ ۶/۶/۱۳۸۴، داریوش چاپاری اهل شهرستان سنندج در مورخ ۲۶/۹/۱۳۸۴، عمردادگر و فرزندش احسن دادگر اهل کامیاران در مورخ ۲۱/۴/۸۶ ، علی شریفی اهل خوی در مورخ ۲۰/۵/۸۷، اسعد سلیمانی مسئول خانه بهداشت روستای دری مریوان درمورخ ۸/۳/۸۷ ، خسرو پرورده اهل سلماس مورخ ۱۶/۷/۸۸ و خضر شیخه اهل روستای گوله سردشت مورخ ۲/۵/۹۱ اشاره کرد.

پ.ک.ک با این سابقه و ماهیت وقتی در سال ۱۳۹۰ با بحران سوریه مواجه شد مناطق کردنشین این کشور را برای عملی ساختن بخشی از آمال خود مناسب یافت و از فرصت مشغولیت دولت این کشور و نهادهای نظامی و حاکمیتی آن در درگیری با تروریسم از نوع مذهبی(تکفیری) و نیابتی استفاده کرده و مناطق شمالی سوریه در امتداد با مرزهای ترکیه را زیر چنگ تشکیلاتی و نظامی خود آورد و البته با غوغاسالاری بخشی از جوانان این مناطق را نیز به تشکیلات خود جذب کرده بود. پ.ک.ک برای آنچه به دخالت سیاسی خود در سوریه مشروعیت بخشد. این فعالیت‌ها را تحت نام حزب اتحاد دمکراتیک(PYD) که در واقع شاخه سوری‌اش بود انجام می‌داد در حالیکه این عناوین ظاهری هستند و همه این شاخه‌ها در اساس از پ.ک.ک دستور می‌گیرند و این شگردی است تا این گروه که از قضا نامش در لیست سیاه سازمانهای تروریستی اکثر کشورها از جمله اتحادیه اروپا و… قرار دارد بتواند محدودیت‌های بین‌المللی را دور بزند.

با رشد تشکیلاتی پ.ک.ک در سوریه که از بستر ناامنی این کشور نشأت می‌گرفت. بخاطر اینکه این گروه تنها گروه سازمان یافته در مناطق کردنشین سوریه بود از اواسط سال ۱۳۹۱ عملاً کنترل این مناطق را بدست گرفته و به موازات تسلط بر منطقه امورات اداری و اجتماعی مردم را نیز عهددار شد و از قدرت سیاسی نظامی خود بهره گرفته سایر جریانات سیاسی و اجتماعی را سرکوب کرده و بدون مراجعه به مستمسکی حقوقی یا آراء مردمی یکطرفه در مورخ ۱۲/۹/۹۲ در این مناطق اعلام خودمختاری کرد و مناطق کردنشین این کشور را در سه کانتون خودمختار بنام کانتون‌های عفرین، کوبانی و جزیر سازماندهی کرد.

این اقدامات پ.ک.ک در سوریه با مذاق دیگر گروههای معارض این کشور از لائیک گرفته تا تکفیری خوش نیامد و این سهم‌خواهی پ.ک.ک را برنتابیدند. فلذا به مخالفت‌های سیاسی و نظامی با پ.ک.ک برآمدند گروههای سلفی چون جبهه‌النصره و داعش از حدود دو سال پیش با نیروهای پ.ک.ک در سوریه درگیر بودند و این موضوع جدیدی نیست منتهی در سالجاری داعش بخاطر رشد ناگهانی قدرت نظامی‌اش تصمیم گرفت ضرب شصتی به پ.ک.ک وارد آورد و مناطق در اختیار این گروه را بخاطر سوق‌الجیشی بودن در اختیار خود بگیرد. این کار را از کوبانی شروع کرد برای اینکه در وسط دو کانتون دیگر بود و با تصرف آنجا علاوه بر رساندن خود به مرزهای ترکیه ارتباط کانتون‌ها را از هم جدا می‌کرد.

آنچه در جریان بود در کنار سبعیت داعش نزاع قدرت برای استیلا بود ولی پ.ک.ک سعی می‌کرد آن را همانند جاهای دیگر که مورد تهاجم داعش قرار گرفته بود، تراژدی انسانی نشان دهد. در حالیکه بغیر از تعداد قلیلی از سکنه کوبانی جمعیت این شهر هفته‌ها قبل از اشغال توسط داعش از این شهر و روستاهای آن گریخته و آواره اردوگاهها در ترکیه و عراق شده بودند و در زمان اشغال این شهر توسط داعش تنها نیروهای مقابله کننده از پ.ک.ک در آن حضور داشتند که از ملیت‌های مختلف (ترک، سوری ، عراقی و…) بودند. البته همانطور که گفته شد بخشی از جوانان این شهر که طی مدت فعالیت پ.ک.ک در آن جذب این گروه شده بودند نیز از مدافعین این شهر بودند.

موضوع دیگری که هم در تبلیغات خود گروه هم در مقالاتی که در نشریات داخل کشور انتشار یافته و بطور غیرواقعی بزرگنمایی شده بود نقش زنان در آزادسازی کوبانی و مقاومت در این شهر در قبال داعش بود. در این باره لازم است بگوییم: در ترکیب نیروهای پ.ک.ک از بدو تاسیس تاکنون نیروهای زن وجود داشته هرچند تعداد آنها در رده‌های بالای گروه معدود می‌باشد ولی مجموعاً شاید بتوان گفت صدی ۳۰ الی ۳۵ نیروهای گروه زن بوده‌اند و این ترکیب به نیروهای گروه در سوریه و کوبانی نیز تسری یافت ولی آنگونه که در این مقالات آمده بود زنان در این شهر باعث پیروزی شدند و یا فرماندهی میدانی مدافعین مرد نیز حتی با یک زن بود کاملاً بی‌اساس می‌باشد. کافی‌است علاقمندان به آمار تلفات نیروهای پ.ک.ک در جنگ با داعش را از رسانه‌ها و سایت‌های خود پ.ک.ک دنبال کنند که می‌بینند این آمار(نسبت کشته‌های زن به مرد) یک به پنج هم نمی‌باشد و برابر اطلاعات موجود فرمانده مدافعین نیز زن نبوده بلکه اساساً زنان در پ.ک.ک بویژه در بخش نظامی بصورت مجزا از مردان سازماندهی می‌شوند و از بین خودشان فرماندهی دارند. در کوبانی نیز جنگجویان زن فرمانده زن داشته‌اند. البته این بزرگنمایی نقش زنان در این عرصه با اهداف خاص فمینیستی پ.ک.ک صورت می‌گیرد.

آنچه در واقعیت کوبانی اتفاق افتاد پس از اشغال این شهر توسط داعش و عقب راندن نیروهای پ.ک.ک از بخش‌های عمده آن تلفیقی از تاثیر جریانات مختلف بود از جمله فشار نظامی ائتلاف بین‌المللی ضد داعش، ارسال سلاح از زمین و هوا، اعزام نیروی کمکی (۱۵۰ نفر از نیروهای پیشمرگ اقلیم کردستان عراق با ساز و برگ و تجهیزات نظامی از طریق ترکیه به کوبانی اعزام شدند) و فشار نظامی به تروریست‌های داعش در دیگر جبهه‌ها بود که سبب شد مدافعین این شهر پیشروی کرده و داعش را از آن عقب برانند.

صد البته تضعیف داعش و اضمحلال آن بدست هر نیرویی باشد، امری مطلوب است ولی باید مواظب بود که این امر مستمسک رشد جریان ناسالم دیگری نگردد و مصداق از چاله در آمدن و به چاه افتادن نباشد. بویژه اینکه این جریان اخیر با نقاب دموکراسی، حقوق زن و امثالهم به میدان می‌آید.

منبع: مشرق نیوز

http://www.mashreghnews.ir/fa/news/398900/%D8%B9%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D8%A7%

D9%84%D8%B9%D8%B1%D8%A8-%D8%A7%D8%B2-%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%

D8%AF%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AC%DB%8C%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C

اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
برچسب ها:
دیدگاهها

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

قالب وردپرسدانلود رایگان قالب وردپرسپوسته خبری ایرانیقالب مجله خبریطراحی سایتپوسته وردپرسکلکسیون طراحی