انتشار اخباری با چارچوب تجاوز به یک دختر اشنویهیی برای چند روز خوراک رسانهیی برخی گروهها و احزابی که در کوهستانهای مرزی و یا در ادروگاهها به سر میبرند؛ شد. هرچند نمونهی همچنین اقداماتی از سوی احزاب و گروههای به اصطلاح کوردی موضوع جدیدی نیست و بارها با انتشار اخباری از این دست درصدد ایجاد آشوب و ناامنی در شهرهای مرزی بودهاند که موضوع هتل تارای مهاباد هم از همین نوع بود. اما تأکید آنها بر تجاوز جنسی به این دخترها، بسی جای تأمل دارد.
حال با گذشت چند روز از این حادثه، مشخص شده که آنچه این رسانهها منتشر کردهاند، تنها اقدامی بوده در راستای راهکارهای آشوبگرانه و کذب محض بوده است. چراکه پزشک قانونی نقده هرگونه تجاوز و تعرض به مقتول را رد کرده و تأیید کرده که نامبرده براثر خودکشی جان باخته است.
قضیه از این قرار بوده که سلیمان رزین مشهور به ریزی یکی از سابقهدارهای منطقه که طبق اظهارات فرماندار اشنویه، دارای محکومیت کیفری و ۱۱پرونده شرارت در دستگاه قضایی است که در آخرین پرونده، وی دارای پنج سال محکومیت است که در صورت تأیید در دیوان عالی کشور باید برای تحمل این پنج سال حبس روانه زندان شود؛ به دختری بنام سمیه پورقباد فرزند ابوبکر علاقه مند میشود ، این دختر در مطب داندان پزشکی دکتر ابوبکر افشنگ منشی بوده و چندین بار توسط سلیمان ریزی در مطب مورد اذیت و آزار قرار گرفته و حتی در یک مورد سلیمان وی را در صورت عدم ازدواج با چاقو تهدید به مرگ کرده بود، که با وساطت دکتر افشنگ موضوع خاتمه یافت. لازم به ذکر است دکتر افشنگ علاوه بر فعالیت در مطب داندان پزشکی رئیس بیمارستان اشنویه میباشد.
ریزی عصر روز ۱۴ خرداد ماه با اطلاع از تنهایی دختر در خانه، طی تماس تلفنی باردیگر وی را تهدید به مرگ میکند، و خانوادهی مقتول پس از مراجعه به خانه با حلق آویز شدن دختر خود مواجه میگردند.
در ضمن پزشکی قانونی شهرستان نقده هرگونه تجاوز و یا تعرض به مقتول را رد کرده و خودکشی دختر را نیز تائید کرده است.
خودکشی سمیه اولی نبوده و شاید آخری هم نباشد، چراکه در جوامع مختلف از این نوع حوادث وجود داشته و خواهد داشت، اما نکتهی قابل تأمل در این رابطه، عملکرد رسانهیی برخی گروهها که آنرا به گونهیی طرح میکنند که گویا تجاوز و تعرضی جنسی صورت گرفته و ….
این رسانهها در خصوص موضوع هتل تارای مهاباد و مرگ فریناز خسروانی هم، از همین روش استفاده کرده و وی را نیز متهم به رابطه جنسی نامشروع کردند. شاید این روش و رویکرد یک تصادف نباشد، چراکه دور از حقیقت بودهاند اما این رسانهها بر تجاوز جنسی به این دخترها اصرار دارند. حال این سؤال پیش میآید که این رسانهها که هرکدام به گروه و … مرتبطند، درصدد اجرای کدامین سیاست خود هستند؟ قربانی کردن ناموس و شرف خانودهها برای رسیدن به اهداف خود که همانا ناامن کردن و به آشوب کشاندن مناطق مرزی است؟ آیا اتهاماتی از این دست برای خانوادهی این قربانیان قابل هضم است؟ آیا این خانوادهها اجازه خواهند داد که هرکس و … ، زنان و دختران آنها را زیر بار چنین اتهاماتی برای همیشه سرکوب و سرافکنده کنند؟ و ….