کد خبر : 11872
تاریخ انتشار : چهارشنبه 4 شهریور 1394 - 2:00

دوازده فردی که باعث مشکلات ترکیه شدند!!!

دوازده فردی که باعث مشکلات ترکیه شدند!!!

در نگاه اول نتایج انتخابات ترکیه حاکی از پیروزی دموکراسی بر کنترل دولت تک حزبی “عدالت و توسعه” بر مسائل اقتصادی و اجتماعی بود، اما به دنبال وقوع حملات تروریستی در ترکیه مشخص شد که این شادی‌ها، زودهنگام و عجولانه بوده‌اند. حتی پیش از آنکه دولتی تشکیل شود و مزایای نامعلوم دولت ائتلافی مشخص شود،

در نگاه اول نتایج انتخابات ترکیه حاکی از پیروزی دموکراسی بر کنترل دولت تک حزبی “عدالت و توسعه” بر مسائل اقتصادی و اجتماعی بود، اما به دنبال وقوع حملات تروریستی در ترکیه مشخص شد که این شادی‌ها، زودهنگام و عجولانه بوده‌اند. حتی پیش از آنکه دولتی تشکیل شود و مزایای نامعلوم دولت ائتلافی مشخص شود، قراردادهای اجتماعی شروع به از هم پاشیدن کردند. در فاصله بین دو حکومت، ترکیه متحمل فسادهای منطقه‌ای و ملی شده که قطعا تلاش‌های بی‌وقفه رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه برای حفظ قدرت باعث وخیم‌تر شدن آن‌ها شده است. بی تردید او وارث بی‌ثباتی‌هایی است که به طور عمیقی در تاریخ ترکیه ریشه دوانده‌اند. اما مسلما این اردوغان بوده که فساد و تباهی‌های سیاسی مکرر ترکیه را احیا کرده است. از زمانی او که بر مسند قدرت در کاخ مجلل ریاست جمهوری نشسته و از آنجا حزبش در پارلمان را هدایت می‌کند، این خطر واقعی احساس می‌شود که حرکت رو به افول ترکیه سرعت گرفته است.

۱) سلطان سلیم
اگرچه سلطان سلیم اول به عنوان یکی از موثرترین و جدی‌ترین رهبران حکومت عثمانی در خاطره‌ها باقی مانده اما او ۵۰۰ سال پیش تصمیم استراتژیک شومی را گرفت که دست از سر ترکیه بر نمی‌دارد. او سرزمین‌های عرب را تا شمال آفریقا فتح کرد و خلافت را به استانبول آورد. از آن زمان، همراه با اینکه “سلطان‌های خلیفه‌” به عنوان محافظان رسمی مکان‌های مقدس اسلامی عمل کردند، ترک‌ها برای همیشه گرفتار خصومت‌های بی‌پایان قومی و قبیله‌ای در خاورمیانه شدند. برای چندین دهه در قرن بیستم دکترین کمالیست ترکیه را هم سو با محور غرب نگه داشت. اما تحت حکومت اردوغان، اشتیاقی سیری‌ناپذیر برای ایجاد امپراتوری، مجددا ظاهر شد که مباحث هویت مذهبی و هژمونی ترک‌ها را زنده کرد؛ امری که تهدیدی برای یک قرن ثبات نسبی در “اتمسفر ترکیه” محسوب می‌شود.

۲) انور پاشا
هنگامی که “ترک‌های جوان” در سال ۱۹۰۹ میلادی سلطان عبدالحمید دوم را که فردی بی‌کفایت و مبتلا به پارانویا بود از قدرت سرنگون کردند، تعداد بسیار اندکی ناراحت شده و غصه خوردند. انور پاشا، رهبری دولت جدید را به عهده گرفت و متعهد شد تا دو قرن تنزل و زوال (امپراتوری عثمانی) را معکوس کند. اما در عوض انور پاشا امپراتوری عثمانی را در پی اتحاد با قیصر پروس به جنگ جهانی اول کشاند. او همچنین پاکسازی اقلیت‌های مذهبی به ویژه کل جمعیت ارامنه سرزمین‌های مرزی استراتژیک را که از سوی روسیه تهدید شده بودند، افزایش داد؛ اقدامی که ابتدا توسط سلطان عبدالحمید به راه افتاده بود. این میراث با گذشت یک قرن همچنان برای ترکیه مایه عذاب است البته نه تنها به خاطر مساله نسل کشی بلکه به این خاطر که کردها که دست خوش بیشترین پاکسازی قومی و نژادی قرار گرفتند، در حال حاضر بخش اعظم جمعیت استان‌های شرقی ترکیه را تشکیل داده و روز به روز ناآرام‌تر می‌شوند.

۳) سلیمان دمیرل
سلیمان دمیرل بین سال‌های ۱۹۶۵ تا ۱۹۹۳ میلادی پنج بار به عنوان نخست وزیر خدمت کرد. بی‌کفایتی طولانی مدت او که ائتلاف‌های بی‌شماری را تحت تاثیر قرار داده بود توسط دو کودتا متوقف شد و در آن ارتش باید کشوری را که در حال فروپاشی بود مجددا منسجم و متحد می‌کرد. سال‌های طولانی که دمیرل زمام امور را به دست داشت آنقدر کافی بود که نشان دهد او تنها در زد و بند داخلی بی‌نظیر بود و بس و کشته شدن هزاران تن در پی درگیری‌های چپ گرایان با راست گرایان و تورم دو رقمی به یک مساله عادی تبدیل شده بود.خاموشی‌های مکرر برق، اعتراضات، تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها، کمبود سوخت و “مناطق ورود ممنوع” در بسیاری از شهرها باعث گسترش حس زوال و ویرانی در سراسر کشور شد. این مساله عمدتا به خاطر دوام و پایداری فلج کننده دمیرل بود که سبب شد مردم، ارتش را نسبت به سیاستمداران منتخب، کارآمدتر، دموکرات‌ تر و افرادی که کمتر دچار فساد می‌شوند، ببینند.

۴) ژنرال کنان اورن
کنان اورن به عنوان فرمانده ارتش که مسئول کودتای نظامی سال ۱۹۸۰ میلادی بود در ابتدا فردی محبوب و حتی منجی محسوب می‌شد. علاوه بر این به رغم همه چیز ارتش ترکیه به خاطر برقراری مجدد دموکراسی در این کشور آن هم بسیار عادلانه‌تر، سریع‌تر و بهتر از سیاستمداران شهرت داشت. خونتای ژنرال اورن کشوری را به ارث برد که در آستانه جنگ داخلی قرار داشت. در این حال بود که به وجود آمدن برنامه‌های سخت و شدید به نظر لازم و مناسب می‌آمد: یک قانون اساسی جدید، یک شورای امنیت ملی که بر دولت سلطه دارد، منع رفت و آمد، بازداشت‌های گسترده، خاموشی‌های جدید و سرکوب آزادی بیان. در همین حال محبوبیت اورن افزایش یافت. حتی پس از پایان کودتا در سال ۱۹۸۳ میلادی، ژنرال اورن به مدت هفت سال به عنوان رئیس جمهور منتخب خدمت کرد. اما همزمان با درز کردن جزئیات حکومت ژنرال اورن در سال‌های بعد، حس ملت تغییر کرد؛ جزئیاتی از جمله: بازداشت ۶۵۰ هزار تن که اکثرا چپ‌گرا بودند، اعدام ۴۹ تن، جوخه‌هایی که مرتکب کشتارهای غیرقانونی شده بودند و شکنجه‌های همیشگی در زندان‌ها. ژنرال اورن در زمان حکومت اردوغان محاکمه و به خاطر این کودتا محکوم شد اما از کهولت سن جان باخت. عجیب آنکه این قانون اساسی ژنرال اورن بود که به اردوغان ابزار قانونی لازم را برای تحت پیگرد قرار دادن دشمنان سیاسی‌اش داد.

۵) بدرالدین دالان
بدرالدین دالان به عنوان نخستین شهردار منتخب “استانبول بزرگتر” در سال ۱۹۸۴ میلادی، سرپرستی تعدادی از پروژه‌های نوسازی شهری پرطرفدار به خصوص لایروبی و پاکسازی خلیج “شاخ طلایی” را به عهده داشت. او پارک‌های زیاد و سیستم‌های فاضلاب را ساخت. اما خیلی زود رویکرد یک جانبه‌اش درخصوص برنامه‌های شهری یکسری تغییرات ناخواسته و برگشت ناپذیر را در بافت باستانی استانبول به وجود آورد. او در امتداد تنگه بسفر جاده ساحلی شمال به جنوبی را ساخت که جنگل تاریخی “یالیس” را در داخل ترافیک بسیار شدیدی گیر انداخته است. این جاده منجر به ایجاد یک نیروی ویرانگر ساخت و ساز مسکونی شد که باید به خاطر آن، جنگل‌هایی که به هزاران سال قبل بر می‌گشتند نابود می‌شدند. او در مدت تصدی‌اش بسیار ثروتمند شد و دانشگاه‌ها و بنیادهای خیریه‌ای را وقف کرد. با این حال او اکنون هم‌چنان از دست قانون فراری است و در آلمان در تبعید خودخواسته به سر می‌برد.

۶) تانسو چیلر
تانسو چیلر، نخستین نخست وزیر زن ترکیه در سال ۱۹۹۳ میلادی زمام امور کشور را به دست گرفت اما بیشتر از هر کس دیگری که پس از امپراتوری عثمانی روی کار‌آمده بود، در دوره کوتاهی ترکیه را نابود کرد. او به عنوان استاد سابق علم اقتصاد در حرفه و تخصص خود بسیار بی‌عرضه و بی‌کفایت بود و باعث شد تا لیره و ذخایر خارجی ترکیه در آستانه سقوط قرار گیرند. به علاوه ثروت شخصی بسیاری جمع آوری کرد که توسط پارلمان به خاطر فساد مالی تحت پیگرد قانونی قرار گرفت. با این حال او توانست با استناد به توافقات سیاسی و نکات فنی از مجازات اجتناب کند. بدتر از همه او دستور یک آغاز یک “جنگ کثیف” محرمانه را به ویژه در مناطق کردنشین صادر و از تبهکاران ناسیونالیست راست افراطی و شبه نظامیان استفاده کرد، در حالی که هیچ اقدام سیاسی برای آرام کردن این وضعیت انجام نداد. او دستور داد تا حزب “کارگران کردستان ترکیه” موسوم به پ.ک.ک به عنوان یک سازمان تروریستی ثبت شود. او هرگز هیچ گونه توجهی به مسائل زنان نکرد.

۷) نجم‌الدین اربکان
نجم‌الدین اربکان پدر خوانده نوعی جهت گیری بنیادگرا است که در حال حاضر تهدید بالقوه‌ای برای سیاست‌های ترکیه محسوب می‌شود و او را می‌توان مقصر ابداع ترکیب عوام فریبی دینی و فساد مالی در دهه ۱۹۷۰ میلادی که حزب اردوغان اکنون روزانه آن را عرضه می‌کند، شناخت. در حقیقت اربکان معلم سیاسی اردوغان در دهه ۱۹۹۰ میلادی بود. اربکان که بارها و بارها از شرکت در مسائل سیاسی منع شد، بارها و بارها نیز به عرصه سیاست بازگشت تا تحت عناوین مختلف، احزابی را تشکیل دهد تا اینکه نهایتا در سال ۱۹۹۷ میلادی توسط ارتش به خاطر ترکیب امور ملی با تعصبات مذهبی از قدرت برکنار شد. او و اعضای حزبش پس از آنکه مصونیت پارلمانی خود را از دست دادند برای اختلاس یک میلیون دلار محاکمه شدند و محاکمه آن‌ها نیز با موفقت پیگیری شد.
اربکان فرمول باندبازی و فساد سیاسی را به عنوان فرمی از حکومت دینی عرضه کرد که در آن رفاه‌گرایی و تجمل تحت لفافه زهدپیشگی و تظاهر به تقوا پنهان شده و جایگزین مبانی شفافیت و بی‌طرفی شد.

۸) عبدالله اوجالان
عبدالله اوجالان یکی از اعضای ارشد قدیمی به جا مانده از چریک‌های چپ‌گرای جنبش‌های آزادی‌بخش (APO) است که در حال حاضر در یکی از زندان‌های ترکیه محبوس است اما گاهی اوقات همچنان دستور برگزاری مذاکرات و سیاست‌های حزب (پ.ک.ک) را از داخل زندان صادر می‌کند. هیچ شکی وجود ندارد که دولت ترکیه بارها فرصت‌های موجود برای دستیابی به راه حل‌های سیاسی درخصوص مساله کردها را از دست داده اما پ.ک.ک و اقدامات وحشتناکش باعث توجیه واکنش نظامی محض دولت ترکیه شده است. تجاوز و کشتار معلمان زن در مناطق کردنشین به دست شبه نظامیان پ.ک.ک و ضبط تصاویر از شکنجه و اعدام کارمندان ربوده شده دولت، اقدامات بی‌سابقه‌ای هستند و دستیابی به صلح و سازش را به مراتب سخت‌تر و دشوارتر می‌کنند. برای درک واقعی اینکه جریان اصلی کردها در حال حاضر تا چه میزانی از زمان اوجالان و فعالیت‌های چریک‌های چپ‌گرای جنبش‌های آزادی‌بخش تغییر مسیر داده است، باید به آرمان‌ گرایی مدنی صلاح‌الدین دمیرتاش اشاره کنیم که توانست حزب حامی کردهای “دموکراتیک خلق” را به چنین موفقیتی در انتخابات اخیر برساند. اما برعکس برای ارزیابی اینکه چقدر سریع می‌توان به وحشیگری‌های دوران اوجالان بازگشت، باید تنها تیتر اخبار روز را دنبال کنید.

۹) اتحادیه اروپا
اگر اتحادیه اروپا پیش از این عضویت ترکیه در این بلوک را می‌پذیرفت، فرصت‌های زیادی برای حل بسیاری از مشکلات داشت. آن موقع ترکیه و اردوغان نمی‌توانستند با چنین سهل‌انگاری‌ای به عنوان مجرایی برای سربازگیری‌های داعش که جوامع اروپایی را تهدید می‌کند، عمل کنند. ترکیه خود در دو دهه گذشته از فرایند غربی شدن بهره برده و نمونه‌ای از یک اسلام سکولار و دموکراتیک‌ برای جامعه مسلمانان اتحادیه اروپا بوده است. اما آزادی‌های مدنی ترکیه که در مقایسه با اتحادیه اروپا بسیار پایین‌تر است در زمان حکومت اردوغان به شدت وخیم‌تر شده است و نمونه اسلام ترکیه به شدت به اسلام کشورهای حوزه خلیج فارس نزدیک شده که برای اروپا یک فاجعه محتوم محسوب می‌شود.

۱۰) ملیح گوکچک
ملیح گوکچک، شهردار آنکارا، پایتخت ترکیه و یکی از طرفداران پروپاقرص حزب حاکم عدالت و توسعه به مجموعه ایرادها و نقاط ضعف اردوغان‌گرایی می‌بالد. او که برای نخستین بار در سال ۱۹۹۴ میلادی منصوب و پنج بار دیگر نیز انتخاب شد هرگز از دور زدن روند دموکراتیک برای حفظ قدرت ابایی نداشته است. در انتخابات سال ۲۰۱۴ میلادی که ظاهرا او با اختلاف تنها یک درصد آرا در آن پیروز شد، حوزه‌های انتخاباتی مخالفان شاهد گم شدن صندوق‌های رای، قطع برق، ثبت مجدد آراء و بسیاری مسائل دیگر بود. برخوردهای پلیس آنکارا در دوره وی معترضان را در هر رویارویی خشن‌تر و بی‌رحم‌تر کرده و گاهی اوقات سرزنش یکی از مقامات اتحادیه اروپا را نیز به همراه داشته است. عشق او به ساخت و ساز در مناطق شهری و طبیعی و ساخت عمارت‌های مجلل نظیر مجتمع رفاهی “رنگین کمان” که به خاطر بزرگراه‌های اطراف آن غیرقابل دسترس است، باری مضاعف بر دوش مالیات دهندگان تحمیل کرده است.
برنامه‌های شهری نامناسب او مکررا منجر به کمبود آب در آنکارا شده و راه حل آن کشیدن آب از رود “کیزیلیرماک” است. او دانشگاهی را که متوجه مواد آلاینده شده و آن‌ها را شناسایی کرده بود، جریمه‌ کرد. او مرتبا منتقدان را در رسانه‌ها تهدید می‌کند و به طور خاص از آن‌ها نام برده و باعث خجالت آن‌ها می‌شود. او هم‌چنین از فردی که او را یک ارمنی خوانده بود، شکایت کرده است.

۱۱) احمد داوود اوغلو
احمد داوود اوغلو که در زمان تصدی‌اش در سمت وزیر امور خارجه ترکیه مسئول تصورات پرآب و تاب سیاست خارجه نئوعثمانی ترکیه بود، پس از آنکه اردوغان به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد به سمت نخست وزیری این کشور نائل گردید. انتخابات اخیر اکثریت حزبش و اجازه حکمرانی را از او گرفت. داووداوغلو هیچ کاره بودنش را در سمت قبلی‌اش ثابت کرده و از آنجایی که سیاست توهمی‌ “تنش صفر با همسایگانش” نتیجه معکوس داشته، با موفقیت تمام توانسته تمامی کشورهای منطقه را نسبت به ترکیه بی‌تفاوت و بی‌اعتنا کند. او در سمت کنونی‌اش به عنوان نخست وزیر همانند دیمیتری مدودف برای ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه هیچ کاره است. او در حال حاضر هیچ قدرتی برای خنثی کردن آسیب‌هایی که به جایگاه ترکیه در جهان وارد آورده، ندارد.

۱۲) رجب طیب اردوغان
تا قبل از روی کار آمدن اردوغان، رهبران کودتای نظامی، خودکامه و سیاستمداران، فاسد بودند. اما اردوغان فساد و خودکامگی را راسا در هم آمیخت. او رسانه‌ها را سانسور و تحریف کرد. او قوه قضائیه و دستگاه اجرای قانون را سیاست زده کرد. او کلاس جدیدی از زندانیان سیاسی را به وجود آورد. اردوغان برای نیروهای پلیسش خشونت در برابر معترضان مردمی را به امری عادی تبدیل کرد. او حجم بی‌سابقه‌ای از پول “کثیف” را وارد اقتصاد کرد تا سیاست‌هایش را تسهیل کند. او از طریق تجار حامی حزب عدالت و توسعه سیستمی از قدرت و حمایت الیگارشی را ایجاد کرد. اردوغان با کمک گولنیست‌ها (طرفداران فتح‌اله گولن) که زمانی هم‌پیمانش بودند، یک دولت پلیسی را به وجود آورد که اکنون از طریق آن، همان طرفداران گولن را به دلیل درخواست‌های دموکراتیک تحت تعقیب قرار داده است. اردوغان مذهب را به عنوان یک وسیله خطرناک ایجاد تفرقه به کار گرفته و با حمایت مخفیانه از افراط گرایان، درگیری‌های خشونت آمیز فرقه‌ای را در عراق و سوریه دامن می‌زند. رئیس جمهوری ترکیه با تمامی کارت‌های تفرقه افکانه موجود به ویژه آتش انداختن در انبار باروت کردها بازی کرده است. او ارتش را در زمانی که بیش از همیشه به آن نیاز است، بی‌اثر و منفعل کرده است. اردوغان نه تنها دولت را فاسد کرده بلکه بخش وسیعی از جمعیت ترکیه را با همدست کردن آنان در سوء استفاده از قدرتش به تباهی کشانده است. تمایلات او ترکیه را به آستانه نابودی کشانده و در حال حاضر ارتش از وارد عمل شدن می‌ترسد چرا که در حال حاضر چیزی جز بازیچه دست اردوغان نیست.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.