ریبوار مرادی//
از دهه ی هشتاد میلادی قرن گذشته که پای حزب کارگران کردستان ترکیه (پ.ک.ک) به شمال عراق باز شد، تاکنون شاهد اختلافات شدید این گروه با احزاب و گروههای سیاسی و نظامی اقلیم کردستان و به ویژه حزب دمکرات کردستان عراق (پارتی) هستیم. هرچند در اوایل به دلیل اینکه تعداد اعضای پ.ک.ک که در مناطق مرزی با ترکیه در شمال عراق کم بود و خود پارتی هم آن روزها هنوز با حکومت مرکزی و شخص صدام حسین سر نزاع و جنگ داشت، اختلافات این دو زیاد برجسته نبود. اما در اوایل دهه ی نود میلادی که احزاب کرد در شمال عراق صاحب سیستم خودمختاری شدند و حکومت اقلیم و پارلمان را تشکیل دادند، اختلافات پ.ک.ک با این منطقه کردنشین و مقامات سیاسی و حکومتی آن، شدت گرفت.
ریشه این اختلافات به دیدگاه پ.ک.ک در مورد احزاب کرد در اقلیم کردستان و حتی کل احزاب و گروههای سیاسی کرد موجود در منطقه و به ویژه حزب دمکرات کردستان به ریاست مسعود بارزانی و خانواده اش برمی گردد. از دید پ.ک.ک، پارتی و خانواده بارزانی و حتی بقیه گروهها و احزاب موجود در منطقه، همگی از ساختاری کلاسیک و سنتی بر پایه عشیره گرایی و طایفه گرایی بهره برده اند و همین امر سبب شده تا تمامی آنها هرکدام به نحوی به قدرت های منطقه ای و جهانی وابسته باشند و به قول پ.ک.ک خائن هستند.
در این میان، اختلاف و دشمنی با پارتی و خانواده بارزانی، در راس همه ی آنها قرار داشت و هنوز هم دارد. همین امر سبب شد تا از سال ۱۹۹۳ تا اواخر سال ۱۹۹۷ میلادی، پارتی به ارتش ترکیه کمک کند تا در خاک عراق، پ.ک.ک را مورد حمله قرار دهد و بعضا هم خود در عملیات ها علیه پ.ک.ک شرکت می کرد. البته این حرکت پارتی به دنبال تقاضای این حزب برای خروج پ.ک.ک از شمال عراق عملی شد که در مقابل پ.ک.ک که قادر به گذشتن از مرزهای ترکیه نبود و به شمال عراق و کوهستان های قندیل، گاره، خاکورک، زاپ و خیره پناه آورده بود تا از حملات ارتش ترکیه در امان باشد، مدام این جمله را تکرار می کرد و هنوز هم همان جمله را تکرار می کند که کردستان یکی است و مال همه است، بنابراین ما اینجا (شمال عراق) را ترک نخواهیم کرد.
از سال ۱۹۹۸ و به ویژه از سال ۱۹۹۹ و پس از دستگیری عبدالله اوجالان (رهبر پ.ک.ک)، تاحدودی روابط این دو در حالت سکون قرار داشت. هرچند حملات رسانه یی و سیاسی پ.ک.ک علیه پارتی همچمنان ادامه داشت. پس از سقوط حکومت صدام حسین و تغییر در اوضاع و احوال منطقه، تاحدودی پ.ک.ک از این فضا به نفع خود استفاده کرد. اما از آن زمان تاکنون، بارها از سوی حکومت بغداد و حکومت اقلیم کردستان به این گروه هشدار داده شده که باید خاک عراق را ترک کند و از این بیشتر سبب کشته شدن غیرنظامیان کرد در روستاهای مناطق کوهستانی و کوهپایه یی و هم مرز با ترکیه نشود. چراکه ترکیه در بازه های زمانی مختلف به بهانه نابودی پ.ک.ک، مناطقی از شمال عراق را بمباران می کند که تاکنون شمار زیادی از غیرنظامیان این مناطق جان خود را از دست داده اند. ترکیه در جواب به این اقدام خود می گوید: من هرجا پ.ک.ک در آن حضور داشته باشد، آنجا را بمباران خواهم کرد. پ.ک.ک هم در مقابل به روستاها و اطراف آنها پناه می برد که معمولا هنگام بمباران روستاها و روستائیان هم قربانی می شوند. بارها حکومت اقلیم هم از این وضعیت شاکی شده که چرا پ.ک.ک با جان و مال روستائیان بازی می کند و سبب قتل عام آنها می شود. اما وضعیت استقرار این گروه در شمال عراق همچنان بسان قبل می باشد.
اختلافات پ.ک.ک با پارتی، با مخالفت بارزانی برای برگزاری کنگره ملی در اربیل، باردیگر شعله ور شد. پ.ک.ک که می خواست با این کار جای پای محکمی در اقلیم کردستان باز کند، از کنگره ملی سخن به میان آورد و حکومت اقلیم هم از اهداف این گروه مطلع بود، اجازه همچنین کاری را نداد و اختلافات و حملات رسانه یی و سیاسی باردیگر شدت گرفت. از آن زمان تاکنون، شعله های این دشمنی و اختلاف فروکش نکرده و با دستگیری و کشته شدن چند تن از اعضای حزب دمکرات کردستان سوریه (طرفدار بارزانی) به دست حزب اتحاد دمکراتیک که بخشی از پ.ک.ک محسوب می شود و اخیرا هم در موضوع شنگال و آزادسازی آن و از همه مهمتر سفر مسعود بارزانی به ترکیه در روزهای اخیر و دیدار وی با مقامات ترکیه و لشکرکشی ارتش این کشور به خاک عراق، اوضاع کاملا وارد فضایی خشن شده است.
اما پ.ک.ک اینبار از دفعات قبل بیشتر دچار ترس و دلهره شده، به نحوی که با لشکرکشی ترکیه به موصل، اعلام کرد که هدف ترکیه تنها حمله به پ.ک.ک در شمال عراق است و اخیرا جمیل بایک از سران این گروه گفته: اهداف ترکیه بیش از اینهاست. در حقیقت آنچه اینبار پ.ک.ک را تا این حد ترسانده، تغییر در فرمول جدید در منطقه است. چراکه پ.ک.ک همچنان در لیست ترور قرار دارد و هرچقدر هم تلاش کرد که با شاخه نظامی خود در سوریه (ی.پ.گ) که با داعش و جبهه النصره در حال جنگ است، تا حدودی خود را در جبهه ضدتروریست نشان دهد تا شاید با این کار از لیست ترور خارج شود. اما نه تنها این هدف محقق نشد، بلکه در سوریه هم تلفات زیادی داده و طبق مقامات آمریکایی که در حال حاضر از ی.پ.گ به عنوان پویاترین نیرو علیه داعش نام می برند، عمر این گروه هم تا پایان این بازی یعنی نابودی داعش و دیگر گروههای تروریستی است، چراکه به این سادگی ها هم نخواهد بود که هرکس هرطور دلش خواست، جغرافیایی برای خود طراحی کند و دور آنرا حصارکشی کند.
در حال حاضر اوضاع این گروه در ترکیه کاملا آشفته و خطرناک است، طوری که روزانه خبرهایی از کشته شدن اعضای این گروه در مناطق مختلف جنوب شرق و شرق ترکیه منتشر می شود. این درحالیست که پ.ک.ک معمولا در همچنین مواقعی از سال، به دلیل کوهستانی بودن مناطق، استتار می کند و تا بهار مخفی می شود و هیچگونه عملیاتی انجام نمی دهد. به تعریفی دیگر، درحال استراحت و آماده سازی خود برای بهار است. امسال هم طبق معمول می خواست این کار را انجام دهد، اما ترکیه این اجازه را به آن نداد. از سوی دیگر اعضای این گروه با تغییر استراتژی نظامی خود، جنگ را از کوهستان به داخل شهر کشانده اند و تمامی مردم غیرنظامی و بی دفاع را هم درگیری این بازی کرده اند. در واقع اهدف اصلی این استراتژی، استفاده کردن از مردم در مقابل حملات ارتش ترکیه به عنوان سپر دفاعی زنده است.
با تمامی این اوضاع و احوال، داریم به پایان این بازی نزدیک می شویم و باید منتظر ماند و دید که پ.ک.ک پس از توافق اربیل _ آنکارا، و استقرار امنیت و آسایش در منطقه، قصد دارد در کجای این جغرافیا مستقر شود؟ آیا همچنان قادر خواهد بود که حمله به پارتی، متفقانی تاکتیکی همچون اتحاد میهنی کردستان و جنبش تغییر را برای خود پیدا کند؟ آیا این اختلافات و دشمنی ها باردیگر وارد فاز خشونت و جنگ خواهد شد و طرفین با همدیگر درگیر خواهند شد؟
شاید هنوز زود باشد که جواب قاطعی به این سوال ها داده شود، اما با مروری کوتاه به تاریخ این گروه در منطقه و دیگر گروه و احزاب کردی در اقلیم کردستان و روابط آنها با پ.ک.ک، می توان تا حدودی آینده این گروه را از پشت پرده توری مشکی مشاهده کرد. چون نباید فراموش کنیم که اتحاد میهنی کردستان هم بخشی از همان دیدگاه پ.ک.ک محسوب می شود که در قالب کلاسیک و منفعت طلب و … تعریف شده و اگر این حزب این روزها بخاطر مواضع تند پ.ک.ک علیه پارتی، تا حدودی خود را طرفدار مواضع ضد بارزانی آن نشان می دهد، اما فراموش نکنیم که این تنها یک تاکتیک مقطعی و موقت است، چون یکیتی (اتحاد میهنی کردستان) هم در همان لیست سیاه و کلاسیک پ.ک.ک قرار دارد و بالعکس.
شاید اطلاعیه منتشر شده توسط حکومت اقلیم کردستان در روزهای اخیر که به عنوان پاسخ به پ.ک.ک منتشر شده اوج این اختلافات و گذار به مرحله ی عمل باشد. حکومت اقلیم در این بیانیه صراحتا پ.ک.ک و سران آن را مورد هدف قرار داده و آنها را مسبب اصلی در ویرانی ۵۰۰ روستای شمال عراق معرفی کرده و از مجهول الهویه بودن این گروه گفته است. این اطلاعیه در سطحی بوده که به عقیده ی کارشناسان، بوی جنگ و باروت می دهد. این موضع تند اقلیم در برابر پ.ک.ک آنهم پس از سفر بارزانی به ترکیه، شاید نوید خوبی برای پ.ک.ک نباشد. گویا بخشی از توافق اربیل _ آنکارا به جنگ با پ.ک.ک و پاکسازی شمال عراق از وجود این گروه توسط ترکیه و به کمک پارتی است. شاید بقیه ی احزاب و گروههای اقلیم در این طرح شرکت نکنند، اما در هرصورت از پ.ک.ک هم حمایت نخواهند کرد. هرچند به شدت از لشکرکشی ترکیه به شمال عراق ابراز نگرانی کرده اند و پارتی را مورد انتقاد قرار داده اند. اما تداوم حملات ترکیه علیه این گروه در داخل خاک ترکیه و بمباران مواضع آن در شمال عراق و تحت فشار قرار دادن زیرشاخه ی آن در شمال سوریه و همکاری و روابط حسنه با پارتی و بارزانی، باردیگر ما را به سوی همان تور مشکی پشت پنجره سوق می دهد که از پشت آن می توان آینده ی تاریک پ.ک.ک در منطقه را مشاهد کرد.