به گزارش کوردپاریز، زمان اظهارات اخیر رجب طیب اردوغان رئیس جمهور اقتدارگرای ترکیه درباره سبک حکومت آلمان در دوران آدولف هیتلر واکنش زیادی در میان رسانههای بین المللی برانگیخت و بازتاب زیادی ایجاد کرد. این اظهارات از این جهت مورد توجه قرار گرفت که بخش دیگری از تفکر اردوغانیسم را آشکار و هویدا کرد و نشان داد که دولتمردان ترکیه تحت رهبری اردوغان به چه می اندیشند و به کدام سمت میروند.
رئیسجمهوری ترکیه، پنجشنبه به هنگام بازگشت از عربستان سعودی و در پاسخ به پرسشی درخصوص امکانپذیر بودن حفظ انسجام و یکپارچگی داخلی در صورت استقرار نظام ریاستی، به خبرنگاران گفته بود: «نمونههایی در جهان وجود داشته است. شما میتوانید به عنوان نمونه به دوران زمامداری هیتلر در آلمان نگاه کنید!
اگر به تاریخچه حکومت اردوغان و تفکری که وی در ترکیه ایجاد کرده نگاهی بیندازیم این اظهارات چندان هم تعجب برانگیز نیست و کاملا مطابق با اظهارات و سبک رهبری اردوغان در ترکیه است. در حقیقت سیاستها و اقدامات اردوغان پس از رسیدن به مقام نخستوزیری در سال ۲۰۰۳، تلاش برای احیای قدرت، ثروت و تاثیرگذاری عثمانیها در قرن ۱۶ و ۱۷ میلادی بود و ناشی از نوعی تفکر اقتدارگرایی تاریخی در دوران حکومت عثمانیها در ترکیه است.
اردوغان و احمد داود اوغلو که رئیس حزب عدالت و توسعه و فرد مورد اعتماد اردوغان در اجرای سیاستهای اقتدارگرایانه وی است تلاش دارند نوعی سبک جدید از عثمانیگری را در ترکیه احیا کنند. به عنوان مثال دولت ترکیه موضوع تدریس و آموزش عثمانی در مدارس این کشور در پیش گرفته است و به صراحت نیز از آن حمایت میکند. رئیس جمهوری ترکیه اخیرا با اشاره به این که محافلی در ترکیه مخالف آموزش و تعلیم عثمانی هستند، گفت: این خطر بزرگی است و آن ها چه بخواهند و چه نخواهند، ما این را به جوانان مان آموزش خواهیم داد.
اگر به دو انتخابات پارلمانی اخیر ترکیه نیز نگاهی بنیدازیم شاخصها و مستندات دیگری از نحوه حکومت اردوغان و مسیری که وی در پیش گرفته است نمایان میشود. حزب عدالت و توسعه در انتخابات عمومی ژوئن ۲۰۱۵ از کسب اکثریت آرا و تشکیل یک دولت مستقل بازماند و به همین دلیل مجبور به برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی شد. طبق پیش بینیهایی که قبل از انتخابات انجام شده بود پیروزی قاطع حزب عدالت و توسعه در ترکیه بعید به نظر میرسید اما در فاصله بین دو انتخابات اردوغان با اتخاذ یک سیاست هیتلری و با استعانت از روشهای فاشیستی موفق شد در انتخابات زودهنگام اکثریت آرا را کسب و موفق به تشکیل یک دولت مستقل بدون تشکیل ائتلاف شود.
دولت ترکیه در هفتههای منتهی به انتخابات با ایجاد جو ناامنی و بی ثبات سازی اقتصادی ترکیه موفق به اتحاد مردم و کسب آرای آنها شد. این پیروزی با وجود نارضایتی بالای داخلی از دولت اردوغان تعجب بسیاری را برانگیخت. به باور کارشناسان، پیروزی حزب «عدالت و توسعه»، گرایش مردم برای تقویت کانون قدرت سیاسی جهت جلوگیری از تفرقه و عدم وحدت بود و ناشی از ترس امنیتی و بی ثباتی جامعه ترکیه بود. پیروزی قاطع حزب اردوغان در این انتخابات اعتماد به نفس دولت ترکیه را افزایش داده است و شاید به نوعی برای دولتمردان این کشور نوعی توهم نیز ایجاد کرده باشد. این توهم در اظهارات اخیر اردوغان در باب سیاست داخلی ترکیه و همچنین در سیاست خارجی این کشور متجلی شده است. به عنوان مثال ساقط کردن جنگنده روسی در خاک سوریه ناشی از این همین توهم قدرت پس از پیروزی در انتخابات تفسیر میشود و بعید بود که اردوغان قبل از انتخاباتی که منجر به پیروزی قاطع حزب وی شد دست به چنین اقدام خطرناکی بزند.
درباره علاقه جدید اردوغان به حکومت هیتلر نیز باید گفت که اگر به تاریخ آلمان نیز نگاهی بیندازیم به قدرت رسیدن هیتلر چندان محتمل نبود. اما وی موفق شد با استفاده از بحران اقتصادی بزرگ ۱۹۲۸ که کل اروپا را فلج کرده بود مردم آلمان را علیه تهدیدها و ناامنیها متحد کند.
در نیمه دوم دهه ۱۹۲۰، که اوضاع اقتصادی در آلمان خوب بود، فقط گروهی از افراد افراطی و متعصب هیتلر را کاریزماتیک میدانستند. بههمین خاطر هم در انتخابات سال ۱۹۲۸ نازیها تنها ۲،۶ درصد آرا را به دست آوردند. اما کمتر از پنج سال بعد هیتلر صدراعظم آلمان و رهبر پرطرفدارترین حزب سیاسی کشور بود. چیزی که در این بین تغییر کرده بود، اوضاع اقتصادی بود. بعد از سقوط بازار سهام نیویورک در سال ۱۹۲۹، بیکاری عظیمی در آلمان ایجاد شد و بانکها ورشکست شدند. در چنین شرایطی هیتلر با سخنرانیهای حماسی موفق شد اعتماد مردم آلمان را برای مقابله با ناامنی و بی ثباتی کسب کند.
اکنون در ترکیه، اردوغان برای قدرت بیشتر و افزایش اختیارات ریاست جمهوری تلاش میکند و به همین دلیل است که از دید او ساختار دولتی کارآمد میتواند با دوران آلمان در زمان حکومت سیاه نازیها مشابه باشد. در حقیقت خوابی(نئوعثمانیگرایی) که اردوغان برای ترکیه دیده است اگر دقیقا مشابه سیاستها و اقدامات هیتلر نباشد چندان هم با آن فرقی ندارد؛ روش خطرناکی که ممکن است جامعه ترکیه و منطقه خاورمیانه را با چالشهای ناشی از اقتدارگرایی، توهم گرایی و ستیزه گری مواجه کند.