شکیب جاوید//
مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق از سال گذشته تا اکنون در مناسبتهای مختلف و در شرایط متفاوت، موضوع استقلال اقلیم کردستان عراق را مطرح کرده است. او میگوید که استقلال اقلیم از طریق همهپرسی و مسالمتآمیز خواهد بود و بسیاری از کشورهای جهان آماده حمایت از استقلال اقلیم کردستان هستند. او معتقد است با آزادی و استقلال اقلیم کردستان از عراق، مشکلات کردهای منطقه حل خواهد شد.
آخرین باری که بارزانی موضوع استقلال را پیش کشید، هفته قبل زمانی بوده که منطقه در آستانه یکصدمین سالگرد امضای موافقتنامه سایکس- پیکو بود. بر اساس این توافق سری که میان بریتانیا و فرانسه در ماه می ۱۹۱۶انجام شد، خاورمیانه جدیدی در ویرانه امپراتوری عثمانی و فروپاشی دولت قاجار، متولد گشت. در کنکاش در عوامل و علل طرح موضوع استقلال اقلیم از سوی بارزانی باید شرایط روانی او و محیط سیاسی ـ امنیتی اقلیم کردستان و منطقه بررسی شود.
رهبر حزب دموکرات کردستان عراق و رئیس اقلیم، موضوع استقلال کردهای عراق را همواره در شرایط حاد و ناهنجاری و تحت فشارهای گوناگون، مطرح نموده و هیچ وقت این موضوع پراهمیت و خطیر را در شرایط مناسب و فرصتهای مهیا، پیش نکشیده است. نحوه مطرح شدن این موضوع از سوی بارزانی نیز قابل توجه است. وی در پیش کشیدن این موضوع همواره از گفتمان تهدیدی و واکنشی بهره برده و این موضوع آرمانی کردی را به عنوان برگه سیاسی برای اهداف و منافع خاندانی و حزبی به کار گرفته است.
بسیاری از نخبگان و رهبران سیاسی کرد عراق مسعود بارزانی را متهم میکنند که از موضوع اعلام دولت مستقل کردی تنها برای تحریک احساسات مردم و فرصتطلبیهای سیاسی استفاده میکند. سیاستهای مسعود بارزانی در کردستان عراق، ماههاست که مورد انتقاد احزاب کرد قرار دارد و مذاکرات پیاپی گروهها و احزاب برای تعیین تکلیف موضوع ریاست اقلیم که گویا مسعود بارزانی قصد کنارهگیری از آن را ندارد، به شکست انجامیده است.
ادامه اختلافات لاینحل سیاسی و به تبع آن بروز مشکلات اقتصادی اقلیم، به ویژه تأخیر در پرداخت حقوق کارکنان، در ماههای گذشته دامنه بحران در کردستان عراق را به سطح وسیعی کشید که حاصل آن کشته، زخمی شدن و بازداشت تعدادی از شهروندان کرد بود. روند تحولات عراق و منطقه در پرتوی سرایت اپیدمی طاعون داعش و گروههای تکفیری، فضا و شرایطی برای مطرح شدن موضوع استقلال کردستان عراق فراهم ساخته است. از جمله تحولات و رخدادهای تأثیرگذار موارد زیر است:
۱- تشدید انباشتگی اختلافات اقلیم با دولت مرکزی عراق: روابط بین منطقه کردنشین عراق و دولت مرکزی در دوران اخیر گرفتار بیشترین تنشها بوده که هر سال تکرار میشود. این تنشها عبارتند از مسئله بودجه عمومی عراق، صادرات نفت از این منطقه و نیز اجرای ماده ۱۴۰ قانون اساسی عراق و نیز اختلافات سیاسی در مدیریت قدرت در بغداد.
۲- تحولات نظامی – امنیتی سوریه به ویژه پس از افزایش قدرت القاعده و داعش در نواحی شرقی این کشور که با عراق دو اقلیم همجوار است.
۳- اعلام دولت اسلامی در عراق و شام و تأسیس خلافت اسلامی به رهبری ابوبکر بغدادی، تحولات عراق و سوریه را به ویژه در بعد نظامی و امنیتی تحت تأثیرات گوناگون و خطیری قرار داد و کل منطقه را با تکرار سناریوهای تجزیه و جداییطلبی و تشکیل دولتها و اماراتهای مذهبی و قومی مورد تهدید قرار داد.
۴- اشغال از پیش طراحی شده «چهار استان سنینشین عراق» توسط داعش و بقایای ارتش صدام، شرایط اقلیم کردستان عراق را در ابعاد سیاسی – اقتصادی، نظامی – امنیتی و فرهنگی – اجتماعی به شدت تحت تأثیر قرار داد و اختلافات کردی – کردی به ویژه در اقلیم کردستان عراق را تشدید کرد و این امر در انتخابات اقلیم نمود روشن و آشکاری داشت.
۵- تشدید پردازش مجدد به «طرح خاورمیانه بزرگ»: طرح خاورمیانه بزرگ از سالها پیش در دستور کار دول غربی قرار دارد تا تسلط این دولتها را در این منطقه استراتژیک بیشتر کند. از جمله مهمترین برنامههای عملیاتی این طرح تقسیم و تجزیه کشورهای بزرگ منطقه بر اساس مذهبی و قومی به کشورهای کوچکتر است. برخی از استراتژیستها بر این باورند که فاز اجرایی این پروژه از سالها پیش کلید خورده است ولی با حمله نظامی امریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ سرعت بیشتری به خود گرفت. در این راستا بعضی از تحلیلگران و آگاهان به مسائل منطقه معتقدند که خاورمیانه بزرگ با تأسیس دولت کردستان به مرحله نهایی خود میرسد و پدیده تروریسم خبیث «داعش» در منطقه، نقش قابله عملیاتی طرح خاورمیانه بزرگ و جدید بازی میکند. یکی از پرسشها و دغدغههای روزمره که ذهن نخبگان و عامه اهالی کردستان عراق و کردهای دیگر کشورها را مشغول نموده، این است که تشکیل دولت مستقل کردی که از سوی بارزانی مطرح است چقدر جدی است؟
برخی از تحلیلگران و آگاهان سیاسی، رخدادهای اقلیم کردستان عراق و مناسبات آن با محیط پیرامونی خود را چنین پیگیری و تجزیه و تحلیل میکنند که روند تحولات این منطقه به سوی پیریزی گام به گام تشکیل دولت کردی مستقل است. آنها بر گزاره «کردها بزرگترین برنده تحولات منطقه هستند» تأکید داشته و هیچ شک و تردیدی در صحت آن ندارند. دیگر پژوهشگران مسائل کردی میان مقوله «ارتقای جایگاه و نقش کردها» و موضوع «نزدیک شدن کردها به ایجاد دولت مستقل کردی» کاملاً تفکیک قائل میشوند.
رؤیای تأسیس «دولت قومی کردی مستقل» گرچه صدساله شده ولی روند نیل به این هدف طی یک قرن اخیر در پیچ و خم تحولات و رخدادهای این منطقه، شاهد دگرگونیها و تغییرات فراوان و پیچیدهای شده است. تجربهها و نمونههای پیرامون تجزیهها و جداییهای کشورها در تاریخ معاصر ما، همواره از تحولات مسالمتآمیز و زایش آسان دولت – ملتهای نوظهور، حکایت نمیکنند و تجربه تلخ جدایی جنوب سودان از خارطوم و تشکیل کشور جدید، هنوز از درد، خون، جنگ و ویرانی سخن میراند. با به دست آوردن درک روشنی از وضعیت سیاسی – امنیتی کردها و نقش احزاب و جریانات مختلف کردی در صحنه تحولات سیاسی منطقه میتوان به بخشی از موانع و چالشهای فراروی تشکیل چنین حکومت و دولتی پی برد. در این رهگذر میتوان به طور خلاصه به چند مورد گذرا اشاره نمود:
۱- در پرتوی تحولات سیاسی – امنیتی اخیر منطقه، هیچکس منکر ارتقای جایگاه و نقش اقلیم کردستان عراق در خاورمیانه نیست و نیز از ارتقای سطح اقلیم به عنوان یک منطقه خودمختار و خودگردان به جایگاه یک طرح برای تشکیل دولت – ملت کرد نمیتوان چشمپوشی نمود اما همگان خوب میدانند که روند این تحول و ارتقا طبیعی نبوده، بلکه در پرتوی شرایط پیچیده و ناهنجاریهای سیاسی – امنیتی در عراق و کل منطقه خاورمیانه بوده است. همگان مطلعند که بارزانی هرگز موضوع استقلال کردستان عراق را در شرایط عادی و متعارف مطرح نکرده بلکه این برگه سیاسی را همواره فرصتطلبانه در کارزارهای سیاسی با رقبای کرد خود (در اربیل، سلیمانیه و جبل قندیل ) و دولت مرکزی در بغداد به کار گرفته است.
۲- بستههای اختلافات کردی – کردی: این اختلافات، ابعاد و سطوح مختلفی دارد و کنکاش در موضوعات آن نیاز به پژوهشها و مطالعات طولانی و دراز مدت دارد، بهطور نمونه، کثرتگرایی حزبی و ایدئولوژیکی در میان کردهای عراق و وجود مرجعیتهای سیاسی و عقیدتی مختلف همچون مام جلال، کاک مسعود و رفیق اوجلان.
۳- اندیشه تشکیل «دولت کردی مستقل» طی یک قرن تحولات و کشمکشها در قضیه کردی، به یک امر نظری و خواسته آرمانی اتوپیایی تبدیل گشته است. در این زمینه دکتر «فرید اسسرد» یکی از رهبران حزب اتحادیه ملی کردستان (به رهبری جلال طالبانی) و رئیس مرکز مطالعات راهبردی اقلیم (مرکز آن در سلیمانیه است) میگوید فکر پیریزی یک دولت مستقل کردی در منطقه در پرتوی شرایط سیاسی و ژئوپلتیکی خاورمیانه به صورت یک موضوع نظری و ارزشی تبدیل شده و تشکیل آن در عالم واقعیت با وجود موانع و چالشهای فراوان، محال است.