سایز متن   /

کوردپاریز/ زمانی که پاییز گذشته بمباران روسیه در سوریه آغاز شد، می‌شد فرض کنیم که اقدامات مسکو اهداف سیاست خارجی این کشور را آشکار می‌کند. این فرض اکنون اثبات شده، پس از اینکه ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهور روسیه خبر خروج نیروهای اصلی روسیه از سوریه را اعلام کرد. اقدامات مسکو در سوریه بیش از نیم سال گذشته راهبردهای سیاست خارجی روسیه و چگونگی برخورد مسکو با مشکلات بسیار پیچیده خاورمیانه را روشن کرد.

* چرا عملیات روسیه در سوریه شروع شد؟ پاسخ بسیار مفصل است، اما یک دلیل اساسی وجود دارد: روسیه عملیات خود را در پاسخ به درخواست رسمی سوریه آغاز کرد. البته باز هم می‌توان درباره دلایل اقدامات روسیه بحث کرد، اما مسکو از قوانین بین‌المللی و داخلی پیروی می‌کند. این منطقی بود، پس از اعلام خروج نیز، بشار اسد از روسیه برای حمایت از سوریه تشکر کند. قبلا درباره اینکه چگونه اصول نظام وستفالیایی به‌طور فزاینده‌ای غیرضروری شده، نوشته شده است، و اینکه چگونه بازیگران عمده روابط بین‌الملل به‌طور قابل‌توجهی ارتباطات خود را از دست داده‌اند. اما درگیری‌های سوریه، و در کل خاورمیانه، نشان داده است با آنکه ایالات متحده همچنان بازیگر مسلط است اما اقدامات روسیه با توجه به قوانین بین‌المللی برای معامله با کشورهای دیگر موثر است و صرفا در حد شعار در سرمقاله‌ها نیست.
*مسکو ثابت کرد که قدرت نظامی در امور خارجه منسوخ شده است. طرفداران قدرت نرم و دیپلماسی عمومی می‌توانند از این مورد برای پرونده‌های خود استدلال بیاورند. اما یک ارتش موثر برای هر قدرتی ضروری است و این بازیگر را قادر می‌کند در سیاست جهانی حرفی برای گفتن داشته باشد. باراک اوباما، رییس‌جمهوری امریکا گفته معروفی دارد که: «روسیه یک قدرت منطقه‌ای است، و ما نام منطقه‌ای که روسیه در آن عمل می‌کند را حذف می‌کنیم.» با آنکه تخیل قابل‌توجهی لازم است تا روسیه را به عنوان یک قدرت منطقه‌ای در خاورمیانه در نظر بگیریم، اما هنوز هم، کرملین قادر به نشان دادن قدرت نظامی خود در اینجا است. در واقع اگر چه می‌توان شک کرد که روسیه به تمام اهداف خود رسیده باشد، اما دشوار است که با این نکته مخالفت کرد که عملیات روسیه شرایط را برای آتش‌بس کنونی در سوریه فراهم کرد. بنابراین آیا می‌توان گفت روسیه پس از آن یک قدرت چند منطقه‌ای است؟
*شواهدی وجود دارد که اقدامات روسیه منافع ملی مهم این کشور را تامین می‌کند. کارشناسان و دیپلمات‌ها در مسکو به راحتی می‌توانند لیستی را فراهم کنند که نشان می‌دهد شرکای غربی روسیه (آنگونه که پوتین اغلب آنها را می‌خواند) منافع خود را در تضاد با منافع روسیه دنبال می‌کنند. اما بین نمای سیاسی و ایدئولوژیک و منافع ملی، روسیه دومی را انتخاب کرده است. هنگامی که کرملین لازم دانست، روسیه در کنار متحد خود بشار اسد ایستاد. با این حال، زمانی که مسکو تصمیم گرفت که حمایت کافی ارایه شده، عملیات را متوقف کرد، چرا که وضعیت تغییر کرده و منافع بر این اساس تغییر کرده است. این سه سنگ بنای (دولت و قوانین بین‌المللی، ظرفیت نمایش قدرت نظامی و در نظر گرفتن منافع ملی) اصول استراتژی روسیه در خاورمیانه هستند.
این تصادفی نیست که تصمیم به قطع مخاصمات با مشارکت روسیه و ایالات متحده گرفته شد و پوتین خروج نیروهای روسی از سوریه را به اطلاع اوباما رساند. اما استراتژی واشنگتن در خاورمیانه چیست؟ این سوال هنوز هم پاسخ داده نمی‌شود. انتقاد جمهوریخواهان از سیاست خارجی اوباما قابل درک است چرا که اقدامات ایالات متحده در سوریه در هر دو بعد رسانه‌های لیبرال امریکا و برخی از متحدان اروپایی معماگونه است.
در واقع می‌توان با اشاره به نمونه‌هایی چون عراق و لیبی گفت که واشنگتن تنها سرنگون ساختن دیکتاتورهای سکولار را به عنوان راهی برای مقابله با مشکلات امنیتی جدید و جدی‌تر مورد توجه قرار داده است. با این حال، هنوز معلوم نیست موضع امریکا در سوریه چه است. در حالی که هر دو طرف واشنگتن و مسکو برای مذاکراتی که منجر به قطع مخاصمات در سوریه شد، حیاتی بودند، بدیهی است، روسیه به لحاظ نظامی و دیپلماتیک کنار متحد خود بشار اسد ایستاده است. اما متحدان امریکا در سوریه کنار چه کسانی هستند؟ برای موضع قبلی امریکا که «اسد باید برود» چه اتفاقی افتاده است؟ واشنگتن اذعان می‌کند که این مذاکرات سوریه به جایی نمی‌رسید مگر اینکه روسیه و ایران در میز مذاکره باشند، ممکن است برای برقراری فوری ثبات در خاورمیانه مفید باشد، اما ایالات متحده چه برنامه بازی برای طولانی مدت دارد؟
بدون پاسخ به این سوالات، دشوار خواهد بود برای سیاست ایالات متحده در خاورمیانه چشم‌اندازی در نظر گرفت. دیگر بازیگران منطقه‌ای می‌توانند حرکات روشن روسیه را مشاهده کنند و تصمیم بگیرند با این اقدامات مخالفت کنند یا نه. یعنی بازیگران مهم منطقه‌ای از انگیزه‌های روسیه، منافع، قابلیت‌ها و اهداف آن آگاه هستند و آنها می‌توانند بر این اساس عمل کنند. در نتیجه عدم شفافیت استراتژی امریکا در منطقه هم برای جایگاه بین‌المللی ایالات متحده یا برای ثبات روابط بین‌الملل به‌طور کلی مفید نیست.
شکی نیست که خاورمیانه مکان آشفته و خطرناکی است. خیلی زود بازندگان و برندگان جنگ در سوریه معرفی می‌شوند اما اقدامات روسیه در بحران سوریه نشان می‌دهد این کشور در هر دو بعد قدرت و زمان اقدامات موثری براساس دستورالعمل‌های کلاسیک، دیپلماسی رئالیستی در قرن بیست و یک داشت. اعلام خروج نیروهای روسی از سوی پوتین نیز نشان می‌دهد او دوباره منتظر عکس العمل است.
منبع: نشنال اینترست

اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
برچسب ها:
دیدگاهها

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

قالب وردپرسدانلود رایگان قالب وردپرسپوسته خبری ایرانیقالب مجله خبریطراحی سایتپوسته وردپرسکلکسیون طراحی