ریبوار مرادی//
در سالهای اخیر، وضعیت به وجود آمده در منطقه به ویژه در سوریه و عراق، نقش کوردها را در بازیهای سیاسی منطقه پررنگتر کرده است. این مهم با شروع درگیریها میان کوردها با داعش در شمال سوریه و عراق شدت بیشتری گرفت و سبب شد قدرتهای جهانی هم از این پارامتر مؤثر در مبارزه با داعش در راستای اهداف و منافع خود استفاده کنند.
مهمترین میدان بازی در شمال سوریه واقع شده که در سالهای اخیر درگیری میان داعش و کوردهای این منطقه، به تیتر اول رسانهها تبدیل شده است. البته مبارزه با داعش تنها یک سوی این معادله است و طرف دیگر آن به روابط این شاخهی نظامی با حزب کارگران کردستان (پکک) برمیگردد که اکثر قریب به اتفاق سیاسیون و صاحبنظران براین عقیدهاند هیچ تفاوتی میان پکک و پید (حزب اتحاد دمکراتیک) وجود ندارد و از همه مهمتر شاخه نظامی این حزب بنام یپگ (یگانهای مدافع خلق) هم بخشی از شاخه نظامی پکک محسوب میشود. هرچند سران این حزب و فرمانده شاخه نظامی آن (یپگ) این موضوع را رد میکنند؛ اما براساس مدارک و شواهدی که تاکنون در رسانهها منتشر شده، یکی بودن آنها به اثبات رسیده است.
این همان موضوعی است که ترکیه بسیار بر آن تاکید دارد و میگوید: پید و یپگ هم که در شمال سوریه فعالیت دارند؛ در حقیقت بخشی از پکک هستند و از سران این گروه در کوهستانهای قندیل واقع درشمال عراق دستور میگیرند. از این رو نمیتوان در معادلهی سوریه، کل کوردها را شریک بازی دانست، چون پکک از طریق پید و یپگ، راه را بر تمامی گروهها و احزاب سیاسی دیگر بسته و اجازه هیچگونه فعالیت به آنها نمیدهد.
از سوی دیگر نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا با حمایت هوایی از این گروه مسلح (یپگ)، مسیر بازپس گیری مناطقی که داعش در کنترل گرفته را فراهم آورده و گفته میشود بخشی از تسلیحات و مهمات این گروه را هم تامین میکند. به همین خاطر است که تنشهای ترکیه و آمریکا بر سر این مناطق، بیش از پیش برجستهتر شده است.
روسیه هم به خاطر تنشهای اخیری که با ترکیه پیدا کرده، به این گروه مسلح کمک میکند تا مرزهای مشترک سوریه با ترکیه را از کنترل داعش خارج کند، چراکه روسیه تاکنون مدارک و شواهد بسیاری دال بر همکاری و حمایت ترکیه از داعش منتشر کرده و معتقد است ترکیه از مرزهای شمالی حلب، نفت را از داعش میخرد و به ترکیه میبرد و در مقابل هم تسلیحات و مهمات به این گروه میدهد.
اختلافات داخلی کوردها در این منطقه و اینکه پید و یپگ به هیچ گروه کوردی دیگر اجازه فعالیت نمیدهند؛ روز به روز شدیدتر میشود. موضع پید و یپگ که به عنوان زیرشاخههای پکک در سوریه از آنها یاد میشود؛ وضعیت امنیتی این مناطق را با مشکلاتی همراه کرده به طوریکه اعتراض بخش زیادی از ساکنین این مناطق به خاطر این رفتارها و موضعها، خودنمایی کرده و دیگر به این گروهها به عنوان ناجی و حامی خود یاد نمیکنند و آنها را خودمحور و زورگو و … مینامند.
این موضوع ربط مستقیمی هم با اوضاع شمال عراق و اقلیم کردستان دارد، چراکه پکک از یکی دو سال گذشته با اعزام نیروهای مسلح خود به مناطقی همچون شنگال، مخمور و گرمیان، به بهانهی جنگ با داعش، زمینههای درگیری با نیروهای پیشمرگه اقلیم را هم فراهم کرده و بنا بر اخبار و گزارشاتی که روزانه در رسانههای اقلیم منتشر میشود، این گروه درصدد است تا در مناطق مرزی حلبچه و گرمیان هم با مبنا قراردادن بحث بحران اقتصادی و سیاسی در اقلیم، مردم این مناطق را برعلیه حکومت بشوراند. در این زمینه تاکنون چندین بار مسولین حکومتی اقلیم، به پکک هشدار دادهاند تا از این اعمال و کردار خود دست بردارد. آخرین اقدام این گروه تلاش برای اعلام کانتون راپرین بود که گفته میشد با همکاری جنبش تغییر در حال اجرا بود که البته ناموفق ماند. ناگفته نماند پکک که به بهانهی جنگ با داعش در شنگال هم حضور پیدا کرده بود؛ هنوز هیچ نتیجهیی حاصل نشده بود و منطقه در دست داعش بود؛ درصدد اعلام کانتون شنگال هم بود.
پکک در مناطق کوردنشین ترکیه هم با اعلام جنگ شهری و مسلح کردن نوجوانان و جوانان این مناطق، عملا شهرها و روستاها را به خرابه تبدیل کرد و این اقدامات که از از جانب ترکیه هم بیپاسخ نبوده، به غیر از ویرانی شهرها و روستاهای کوردنشین منطقه، جان هزاران تن را که اکثر آنها مردم غیرنظامی بودهاند؛ گرفته است. لذا به عقیدهی کارشناسان ترکیه، این اقدام پکک که به نام (استراتژی جنگ شهری) مطرح و عملی شد؛ برنامهی مشترک ترکیه و پکک به منظور حضور هرچه بیشتر ارتش این کشور در مرزهای مشترک با عراق و سوریه بوده است، چراکه با اعلام حکومت نظامی و نظامی شدن منطقه، مسیر برای نیل به اهداف پیشبینی شده میسر میشد. از این روست که کارشناسان اقدامات پکک در شمال عراق و سوریه و در مناطق جنوب شرق ترکیه را بخشی از سناریوی استخباراتی ترکیه و قدرتهای جهانی میدانند. ذکر این نکته هم خالی از لطف نخواهد بود که از سالها پیش مدارک و اسناد زیادی دال بر همکاری عبدالله اوجالان (رهبر زندانی پکک در جزیره امرالی ترکیه) و سرویس اطلاعاتی این کشور منتشر شده بود و هنوز هم به قوت خود باقی است.
زیر سوال بردن اقدامات و فعالیتهای این گروه توسط احزاب و گروههای سیاسی و مردم کورد در مناطق شمال سوریه و عراق و جنوب شرق ترکیه، حکایت از این دارد که آنچه پکک به نام کوردها و به کام قدرتهای جهانی از جمله روسیه و آمریکا در منطقه انجام میدهد؛ تکرار تاریخ برای کوردهاست و بنابراین میتوان به کوردها حق داد که از همچنین حرکتی حمایت نکنند، چراکه دیگر نمیخواهند شاهد ویرانی کوبانیها، جزیرهها و … با چشم خود باشند. شاید هم به این دلیل است که به این موضوع رسیدهاند که پکک عامل اصلی این ویرانیهاست، هرچند تانک و زرهپوشهای ارتش ترکیه هم در کنار این گروه به تکمیل برنامه کمک میکند. اما تنها کوردهای بیپناه و غیرنظامی هستند که در این میان قربانی بازیهای سیاسی این گروه و دیگر قدرتها میشوند.
گفتنی است در کنار تمامی این نارضایتیها که اکنون در شمال عراق و سوریه و جنوب شرق ترکیه علیه این نوع اقدامات هستیم؛ اختلافات داخلی این گروه هم نقش مهمی در ایجاد این تنشها و ناآرامیها دارد. پکک پس از دستگیری رهبر این گروه (عبدالله اوجالان) در سال ۱۹۹۹، دچار چند دستگی و انشعاب شد. در سال ۲۰۰۴ میلادی گروه زیادی از این گروه جدا شدند. اما این تنش و اختلافات درون گروهی پایان نیافت و همچنان قوی و قویتر شد. مهمترین این اختلافات به خاطر شک و تردیدی بود که درخصوص اوجالان در اذهان اعضای این گروه نقش بسته بود؛ چون بسیاری از اعضای این گروه معتقد بودند اوجالان در اختیار سرویس اطلاعاتی ترکیه (میت) قرار گرفته و تسلیم شده و لذا نمیتوان به گفتهها و نوشتههایش اعتماد کرد. این سرآغاز یک انشعاب جدید در گروه بود که تاکنون قدرت کاریزماتیک اوجالان را در میان بسیاری از اعضای این گروه، کمرنگ و یا از بین برده است. شاید به همین دلیل باشد که سران این گروه در خصوص بسیاری از مسائل، اتفاق نظر ندارند. مثلا برخیها معتقدند که باید در شمال سوریه سیستم فدرالی اجرا شود؛ گروهی هم سیستم خودمدیریتی پکک تحت نام کانتون را ترجیج میدهند و بعضی هم معتقدند که باید از خاک سوریه جدا شده و اعلام دولت مستقل کوردی بکنند. این سردرگمی گروه درخصوص اقلیم کردستان و شمال عراق هم صدق میکند و بازتاب و نتیجهی کلی همین سردرگمیهاست که در جنوب شرق ترکیه، کوردها را آواره و بیخانمان کرده و سبب بیتاثیر شدن نقش حزب دموکراتیک خلقها(هدپ) در عرصهی سیاسی ترکیه شده است. هرچند این حزب هم به عنوان شاخهی سیاسی پکک شناخته شده است، اما پس از اعتراضاتی که رهبر این حزب (نظامالدین دمیرتاش) از عملکرد پکک داشت، این گروه درصدد به حاشیه راندن وی برآمد که تا حدودی هم موفق بوده است.
بحث رفتار عجولانه پید در اعلام فدرالیسم در مناطق تحت کنترل در سوریه در حالی که وضعیت دولت سوریه با بی ثباتی همراه است؛ نشان دهنده نقش غیر مستقل این گروه است. در واقع قدرتهای منطقهیی و بین المللی هستند که در حال هدایت ابن گروه ها هستند و این گروه ها منافع کوردها را در نظر نمیگیرند . نکته مهم تر این است که در مناطق تحت کنترل پید طوری رفتار میشود که گوبا به جز کوردها هیچ قوم دبگری حضور ندارد در حالی که مفهوم بالاتر از قومیت، مقوله شهروندی است . حقوق شهروندی نکتهای است که این گروهها در نظر نمیگیرند .
حال با یک جمعبندی مختصر و ساده و با نگاهی به وضعیت کنونی این مناطق و نارضایتی کوردها از شرایط تحمیل شده بر آنها و همچنین رفتارهایی که به زعم آنها نوعی آب در هاون کوفتن و یا آب به آسیاب دیگران ریختن است، راهبرد گروههایی نظیر پکک تا چه اندازه در آیندهی کوردها در این مناطق تاثیرگذار است؟ آیا پکک افقی روشن برای آیندهی کوردها در نظر دارد و یا اینکه در میدان خود مغلوب بازیگران جهانی و منطقهیی خواهد شد؟ اگر کوردها در این مناطق بخواهند خود سرنوشت خود را تعیین کنند؛ آیا پکک از میدان کنار خواهد کشید و مطالبه اکثریت را خواهد پذیرفت؟
آن چیزی که این افق را پر چالش و البته مبهم می نمایاند سابقه رفتارهایی است که موجب گریده حقوق شهروندی آنها در ذیل مفاهیم پر رنگ قومی نادیده گرفته شود.
تضییقاتی که بر زنان وارد میشود، بکارگیری کودکان به عنوان سرباز، اخذ کمکهای اجباری برای تامین نیازهای مالی، بکار گیری اجباری، محدودیتهایی که در حوزه حقوق شهروندی اولیه وارد میشود و موارد قابل تاملی که هیچ گاه پاسخ و توضیح روشنی نیز دریافت نمیکند؛ سبب گردیده تا کوردها و شهروندان مناطق درگیر با این مسئله نسبت به چشم انداز این رویکردها چندان خوشبین نباشند.
تاریخ نشان داده، قدرتهای جهانی همواره در این منطقه، به وسیلهی خرده بازیگران وابسته به خود (چه مستقیم و چه غیرمستقیم) اهداف خود را دنبال کرده و راهبردهای خود را از پشت نقاب این دست گروههای شبهنظامی، پیگیری میکنند.