بر اساس آخرین آمار سازمان یونسکو ، در جهان بیش از۹۰۰ میلیون نفراعم از بزرگسال، جوان و نوجوان فاقد مهارتهای اولیه سوادآموزیاند. درایران نیز طبق سرشماری سال ۹۱، ۹ میلیون و ۷۰۰ هزار بیسواد مطلق در جامعه داریم، همچنین ۱۰ میلیون نفر تحصیلات ابتدایی دارند و ۱۰ میلیون نفر تا سطح سیکل تحصیل کردهاند. بدینترتیب ۳۰ میلیون نفر از جمعیت ایران بیسواد و کمسوادند. سطح سواد و آموزش امروزه به عنوان عاملی برای سنجش توسعه درعرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تلقی میگردد. درحقیقت میزان سطح سواد عمومی درمیان کشورها موجب رشد معیارهای توسعه گردیده است.
نمود این مدعا را می توان درعرصههای سیاسی درکشورهای پیشرفته و صاحب دموکراسی مشاهده کرد. هرچه میزان آموزشهای عمومی جوامع بالاتراست، شاهد توسعه بیشترآنها درمعیارهای همچون مشارکت سیاسی، دوری ازمخاصمه و جنگ طلبی، آزادیهای فردی و…هستیم. دراین جوامع به سبب آگاهی بالای مردم نسبت به حقوق و خواستههایشان، حکومتها مجال خودسری و گرایش به سمت دیکتاتوری را نخواهند یافت. لذا مشاهده می کنیم در کشورهای توسعه نیافته و درحال توسعه که هنوز مشی حاکمان مستبدانه وخودسرانه است، سطح سواد و آگاهی عمومی مردم پایین است. سوادآموزی با بالابردن آگاهی افراد، باعث مشارکت سیاسی مردم می گردد و سبب ایجاد روحیه جمعی، وحدت و انسجام ملی می شود.
به گزارش کورد پاربز ، سوادآموزی ارتباط تنگاتنگی با رشد و توسعه اقتصادی نیزدارد و به عنوان حلقه وصل اقتصاد و سیاست عمل می کند. بالا بردن میزان آگاهی و سطح دانش در بین جوامع، زمینه را برای فکر کردن آنها به مسائل توسعه و پیشرفت اقتصادی و به کارگیری فن آوری های روز فراهم می کند. همچنین باعث ایجاد خلاقیت و ابتکار و ارائه طرح های نو از طرف جامعه می شود. بالابردن سطح سواد عمومی و تقویت آموزش تخصصی در حوزههای فنی و حرفه ای باعث زمینه های کارآفرینی و مانع مهاجرت بی رویه به شهرها می شود و از مشکلاتی که در حاشیه نشینی شهری نیز ممکن است بروز کند، جلوگیری می کند. امروز ما درکشورمان میلیونها شهروند کم سواد داریم که هیچگونه مهارتی نیاموخته اند و به عنوان کارگر ساده وارد بازار کار می شوند، وجود افراد کم سواد و فاقد مهارت یکی از موانع توسعه است.
به لحاظ اجتماعی و فرهنگی نیز در دنیای امروز بی سوادی مترادف با اتلاف منابع و نیروی انسانی است. به موازات پیشرفت علوم و فن آوری، تربیت و به کارگیری درست نیروها در کامیابی برنامه های توسعه اجتماعی مفید و لازم است. آموزش و سوادآموزی موجب از میان بردن جهل میگردد. جهلی که موجب کورماندن از دیدن واقعیات، تشخیص صحیح امورات و ازبین رفتن خرافات و خیالات میگردد.
اینگونه تمامی شاکلههای اجتماعی و فرهنگی به رشد و پویایی میرسند. از امورات مذهبی گرفته تا خواستههای به روز فرهنگی درچارچوب آگاهی است که نتیجه بخش میشوند. افزایش سطح آموزش و سواد درهرجامعهای موجب کاهش خشونت ها و بزه کاریها و گرایش به سمت توسعه فرهنگی میگردد. افزایش سطح سواد و علم آموزی، باعث ایجاد دیدگاه های نو، بالا رفتن سطح توقعات و انتظارات و شکل گیری ارزش های جدید در زندگی می شود. آموزش سواد، باعث تغییر نوع زندگی می شود و با آگاهی از جوامع پیرامون، سنت ها و آداب و رسوم هم در زندگی شکل دیگری به خود میگیرد و به روز میشوند.
ریشه کنی بیسوادی قطعا بر توسعه و پیشرفت یک کشور اثر می گذارد، اما امروزه مفهوم سواد تغییر کرده است و شهروندان یک کشور برای حضور فعال در جامعه به چیزی بیش از خواندن و نوشتن و حساب کردن نیاز دارند. به همین دلیل مهارت کار با رایانه و دانستن یک زبان بین المللی از جمله استانداردهای جدید با سواد بودن است. امیدواریم کشورمان براساس افقهای که برای ۱۴۰۴ درنظر گرفته است بتواند تا بیش از ۵۰ درصد از بی سوادی و کم سوادی موجود را از بین ببرد و زمینه داشتن جامعهای آگاه و آموزش دیده را فراهم کنند. این امر مستلزم عزمی ملی و حمایتی همه جانبه از سوی مردم و مسولان می باشد. چون براساس گفته مسولان معضل اصلی سواد آموزی درکشورما عدم تمایل بی سوادان برای حضور در کلاسهای درس و مراکز آموزشی می باشد!.