کوردپاریز به مناسبت روز جهانی مبارزه علیه کار کودک، بررسی می کند؛
دیروز ۲۳ خرداد (۱۲ ژوئن) روز جهانی مبارزه علیه کار کودک بود و بسیاری از فعالان حقوق کودکان به شکل های مختلف به این مسئله به عنوان یک آسیب پذیری جدی در جوامع مختلف می پردازند.
کودکان کار به کودکان کارگری گفته میشود که به صورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته میشوند که این امر آنها را در بیشتر اوقات از رفتن به مدرسه و تجربۀ دوران کودکی بیبهره میسازد و سلامت روحی و جسمی آنها را تهدید میکند. کار کودک نزد بسیاری از کشورها و سازمانهای بینالمللی فعالیتی استثماری تلقی میشود.
کار کودکان بسیار معمول است و میتواند شامل کار در کارخانه، معدن، روسپیگری، کشاورزی، کمک در کسب و کار والدین، داشتن کسب و کار شخصی (مانند فروش غذا) یا کارهای نامتعارف باشد. ناپذیرفتنیترین شکلهای کار کودکان استفاده نظامی از کودکان و تنفروشی کودکان است. موارد کمتر جنجالی و معمولاً قانونی (با بعضی محدودیتها) شامل کار کشاورزی در ایام تعطیلی مدرسه (کار فصلی)، کسب و کار خارج از ساعات مدرسه و همچنین بازیگری یا آوازخوانی کودکان میباشد.کار کودک در درجات مختلف در طول تاریخ وجود داشت اما با آغاز سوادآموزی همگانی و تغییراتی که در شرایط کار طی صنعتی شدن به وجود آمد و ظهور مفاهیم حقوق کارگر و حقوق کودکان مورد نقد و بحث عمومی قرار گرفت. کار کودکان همچنان در جاهایی که سن ترک مدرسه پایین است شیوع دارد.
بر اساس آمار سازمان جهانی کار (ILO)، سالانه ۲۵۰ میلیون کودک ۵ تا ۱۴ ساله در جهان محروم از کودکی میشوند. طبق این آمار ۱۲۰ میلیوننفر از آنها وارد بازار کار شده و مشغول به کار تماموقت هستند. ۶۱ درصد این کودکان در آسیا، ۳۲ درصد در آفریقا و ۷ درصد در آمریکای لاتین زندگی میکنند. قاچاق انسان از راههای عمده وارد کردن این کودکان به بازار است. به جز کارگری بردهوار، روسپیگری و فروش اعضای بدن کودکان، از دیگر سرنوشتهای کودکان قاچاق است.
عوامل موثر در گسترش کودکان کار
موضوع کودکان کار موضوع نسبتا پیچیده ای است و عوامل گوناگونی در آن اثر گذار هستند.از جمله :
ساختار خانواده ها ، فقر در عموم وجوه آن، تغییرات اقتصادی ناگهانی ناشی از جنگ و … ( که منجر به مهاجرت به کشورهای همسایه برای کار با دستمزد بیشتر می شود) و هزینۀ تحصیل و نظام آموزشی نادرست را می توان از عوامل موثر در تشدید این آسیب پذیری در نظر گرفت .
جنگ، خشونت و افراطی گری جدی ترین عامل گسترش کودکان کار با گسترش نا امنی و جنگ در نقاط مختلف دنیا ، خصوصا خاورمیانه روند سوء استفاده از کودکان در قالب هایی که به عنوان کودکان کار تعریف میشود بیش از پیش گسترش یافته است . ظهور و بروز فعالانه گروه ها و فرقه های تروریستی از نحله های مختلف موجب گردیده تا کودکان تبدیل به قربانیان جدی در این میان گردیده و سوء استفاده از آنان به بالاترین سطح خود برسد.
استفاده نظامی از کودکان عمدتا به سه شکل میباشد : اولین شکل آن به کارگیری کودکان به عنوان کودک سرباز در جنگ است، دومین صورت آن استفاده در فعالیتهای حمایت از جنگ مانند نگهبانی، جاسوسی و بردگی جنسی میباشد و سومین شکل آن نیز استفاده از کودکان برای پروپاگاندا در جنگ میباشد.
در طول تاریخ در بسیاری از کشورها و فرهنگها به صورت گسترده از کودکان برای مقاصد نظامی استفاده شدهاست در دهه ۱۹۷۰ پیمانهایی برای ممنوعیت استفاده از کودکان درجنگ تصویب شد ولی با این وجود گزارشهای «کمپین بینالمللی توقف سربازی کودکان» نشان از استفاده گسترده از کودکان درجنگها میدهد.
قوانین بینالمللی هیچ گاه مد نظر قرار نمی گیرد!
ماده ۳۸ کنوانسیون حقوق کودک اعلام میکند که: گروههای سیاسی نباید از افراد زیر پانزده سال درجنگ استفاده کنند. همچنین «پروتکل اختیاری شرکت کودکان درجنک» از طرفین درگیریها میخواهد که به افراد زیر هیجده سال اجازه شرکت درجنگ داده نشود و سربازگیری اجباری در مورد این افراد نیز ممنوع میباشد (ماده۴). همچنین این پروتکل اختیاری از حکومتها میخواهد که کودکان را برای اقدامات نظامی بسیج نکنند و از نامنویسی انها برای شرکت در درگیریهای نظامی خودداری شود و حکومتها برای بازگشت آرامش جسمانی و روانی کودکان تلاش کنند(ماده ۶)
بنابر ماده ۸٫۲.۲۶ اساسنامه رم از دادگاه کیفری بینالمللی تصویب شده درسال ۱۹۹۸ و اجرایی شده در ۱ ژوئیه ۲۰۰۲، «سرباز گیری یا نام نویسی از افراد زیر ۱۵ سال برای شرکت در درگیریهای نظامی ممنوع و یک جرم جنگی محسوب میشود.»
در ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۵ شورای امنیت سازمان ملل به اتفاق آراء «قطعنامه ۱۶۱۲ شورای امنیت» را به تصویب رساند. این قطعنامه اولین قدم برای ایجاد سیستم نظارتی و گزارشی به منظور وادار کردن گروههای استفاده کننده از کودکان در جنگ برای پذیرش قوانین بینالمللی بود.
سربازان کودک در جهان امروز و سکوت معنا دار نهادهای بین المللی و حقوق بشری
براساس گزارش دیدهبان حقوق بشر در سال ۲۰۰۷ در بیش از ۲۰ کشور جهان نزدیک ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار نفر از کودکان سرباز در جنگها مورد استفاده قرار گرفتهاند. در سال ۲۰۰۷ قاره آفریقا بالاترین تعداد کودکان سرباز در جهان را داشتهاست. براساس آمار تخمینی در سال ۲۰۰۴ بیش از صد هزار کودک سرباز در موارد رزمی در آفریقا وجود داشتهاست.
بروندی: صدها کودک در نیروهای آزادی بخش ملی به فعالیتهای نظامی میپردازند. همچنین کودکان در ارتش بروندی نیز مورد استفاده قرار میگیرند.
در جمهوری آفریقای مرکزی:صدها کودک در نیروهای شورشی اتحادیه دمکراتیک برای یکپارچگی مورد استفاده نظامی قرار میگیرند.
در کشور آفریقایی چاد: کودکان در گروه شورشی جبهه دمکراتیک برای تغییرات در حال جنگ باارتش چاد میباشند.
همچنین در جمهوری دمکراتیک کنگو: صدها کودک در جنگ گروههای شورشی شرکت میکنند. بالاترین میزان شرکت کودکان درجنگ دوم کنگو به میزان سی هزار نفر بودهاست.
در کشور سومالی :همه گروهها در سومالی از کودکان در جنگ استفاده میکنند که میزان آن ۲۰۰٬۰۰۰ نفر تخمین زده میشود. درجنگ سومالی، اتحادیه محاکم شریعت اسلامی سومالی به صورت گسترده از کودکان در درگیریها استفاده کرد که نتیجه آن کشتار بیشمار کودکان بودهاست.
در سودان نیز صدها کودک در حال نبرد با ارتش مردمی سودان بودند. در دارفور ارتش سودان، ارتش آزادیبخش، از حداقل هفت هزار کودک سرباز درجنک استفاده کردند.
در اوگاندا نیروهای شورشی بیش از ۳۰۰۰۰ دختر وپسر را در جنگها شرکت دادند. دخترها وادار به بردگی جنسی شدند. ارتش اوگاندا نیز از افرادی با سنین حدود سیزده سال برای جنگ نامنویسی میکند.
در زیمباوه یک گروه شبه نظامی حامی رابرت موگابه از کودکان برای تهیه مواد مخدر، شرکت در خشونتهای شهری علیه گروههای مخالف استفاده میکند.
در آسیا نیز اوضاح بهتر از آفریقا نمی باشد ؛
در سال ۲۰۰۴ صدها کودک در افغانستان، برمه، اندونزی، لائوسو سریلانکا مورد استفاده نظامی قرار گرفتند. کشور برمه در این زمینه منحصربهفرد میباشد. ارتش برمه تنها ارتشی است که به اجبار ازکودکان بین ۸ تا ۱۲ سال استفاده میکند. در برمه حدود ۷۰۰۰ کودک پسر در ارتش این کشور خدمت میکنند.
در کشور عراق کودکان سرباز توسط گروههای شورشی و در نبردها مورد استفاده قرار میگیرند.
در میان انبوه گزارش هایی که از سوء استفاده کودکان به عنوان سرباز، توسط نهادهای رسمی و بین المللی منتشر گردیده است موج بهره کشی از کودکان رو به تزاید است و این امر بیانگر آن است که عزم جهانی برای مقابله با این تهدید همچنان محیا نشده است.