از زمان ظهور گروه تروریستی داعش در خاورمیانه و سپس پیشروی های این گروه در عراق و سوریه، یکی از بحث های مهم میان تحلیلگران، بررسی ریشه ها و زمینه های شکل گیری این گروه تروریستی بوده است. یک نشریه آمریکایی در مطلبی به بررسی این موضوع پرداخته که داعش تا چه حد زاده رژیم صدام و تا چه حد برآمده از عوامل دیگر است؟
به گزارش کوردپاریز، نشریه آمریکایی «فارن افرز» در مطلبی به موضوع ریشه های شکل گیری داعش پرداخته و اشاره می کند بسیاری از کارشناسان و رهبران سیاسی جهان وقتی از عراق و گروه تروریستی داعش سخن به میان می آورند، در رابطه با منشأ شکل گیری این گروه تروریستی به سرعت تمامی تحلیل های خود را متوجه صدام حسین و رژیم بعث عراق می کنند.
این افراد استدلال می کنند که بسیاری از سیاست های رژیم بعث عراق که به گونه ای پیش رفت که زمینه برای ظهور دولت اسلامی عراق و شام فراهم شد. آنها به رفتاری افراطی و ظالمانه همراه با خشونت با مسلمانان همچون بریدن دست دزدان، بریدن سر و از پشت بام پرت کردن همجنسگرایان توسط صدام اشاره می کنند و میان آن با رفتار داعش شباهت برقرار می کنند.
آنها همچنین اشاره می کنند که بسیاری از افرادی که در صدر رهبران داعش قرار گرفتند افرادی بودند که در دولت صدام از فرماندهان ارشد نظامی و سیاسی بودند و در آن دولت رادیکالیزه شده بودند. این تحلیل گران می گویند رفتار خودکامه صدام که از اسلام و اندیشه های آن در جهت تقویت بنیه های حکومت خود سوء استفاده می کرد را نباید در تقویت اندیشه های تروریستی داعش و سلفی گری نادیده گرفت.
رفتار همراه با خشونت و ظالمانه دیگری همانند قتل و عام شیعیان عراق و کردهای عراق نیز توسط این کارشناسان از جمله رفتار ناشایست صدام قلمداد می شود که می توان آن ها را در راستای تقویت سلفی گرایی و ظهور گروه تروریستی داعش موثر دانست.
به عقیده تحلیلگران این نشریه، اگرچه صحت استدلال های بالا کاملاً پذیرفتنی است و از نقش موثر صدام حسین و رژیم دیکتاتوری او در فرایند شکل گیری داعش نمی توان به سادگی گذشت، اما واقعیت این است که تأکید بیش از حد به این عامل نباید اذهان بیدار جوامع را از دیگر عوامل مهم غافل کند.
همچنین مطالعات و بررسی ها نشان می دهد که صدام بیش از آنکه به دنبال بهره برداری از یک جریان اسلامی تندرو مذهبی در جهت رسیدن به اهداف خود باشد به دنبال شکل دادن به یک نهضت «پان عربیستی» و ملی گرایانه بود. وی وحدت اسلامی را اصطلاحی مبهم می دانست و می گفت افرادی که به این حیله ها اعتقاد دارند یا خائن هستند و یا فریب خورده اند.
به عبارت دیگر، صدام با آن همه جنایت و خوی وحشی گری، به خطرات شکل گیری یک حکوم افراط گرا در عراق واقف بوده است و اگرچه رفتار و سیاست های آن به طور غیر مستقیم عراق را در مسیر ظهور یک گروه تروریستی وحشتناک همانند داعش قرار داد، اما از آنسو این موضوع نیز حقیقت دارد که صدام تلاش های فراوانی برای مقابله با افراط گرایی انجام داده بود.
حال سئوال این است که اگر رژیم بعث عراق و صدام حسین با این استدلال که شکل گیری یک حکومت بر پایه سلفی گرایی را خیانت به عراق می دانستند و تلاش می کردند یک حکومت بر اساس ملی گرایی متعادل شکل دهند پس چه عامل مهم تری در جریان شکل گیری داعش نقش داشته است؟
واقعیت آن است که داعش را نباید تنها زاییده و محصول سیاست های نادرست صدام بدانیم. آن چیزی که در این بین نقش برجسته تری دارد و نباید مورد غفلت قرار گیرد، رویدادن جنگ سال ۲۰۰۳ و حمله نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا به عراق است.
باید گفت حمله نیروهای ائتلاف به عراق نقش مستقیمی در تکامل گروه های شبه نظامی بازی کرد و این حمله پس از آنکه سیستم سیاسی عراق را نابود کرد به دلیل اینکه برنامه دقیقی برای دوران پس از رژیم بعث نداشت، باعث شعله ور شدن آتش جنگ های داخلی شد.
به این ترتیب، بر اساس آنچه از مطلب فارن افرز برمی آید، آمریکا و متحدان غربی اش امروزه باید در برابر اذهان و افکار جامعه جهانی پاسخگو باشند چرا که به نظر می رسد، شکل گیری گروه تروریستی داعش به جز آنکه محصول سیاست های ظالمانه رژیم بعث عراق بوده، زاییده سیاست های منفعت طلبانه و غلط آمریکا در عراق نیز بوده است.