ترکیه دیگر آن کشوری نیست که بتواند در بازتاب جنگ سوریه به زندگی عادی خود ادامه دهد. جنگ جدید آن با کردها در مناطق مرزی و جنگ تحمیل شده به آن با داعش، وضعیت متفاوتی را برای ترکیه رقم زده است. این وضعیتی نیست که رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه پنج سال پیش انتظارش را داشت، زمانی که خود را درگیر تلاش ها برای سرنگونی حکومت بشار اسد در سوریه کرد، او در آن زمان بیشترین تاثیر را بر باراک اوباما، رئیس جمهوری امریکا با مطالبه کنار زدن بشار اسد از قدرت داشت.
اما وقتی که اوباما خلاف میل اردوغان و متحدان منطقه ای اش عمل کرد، تغییرات جئوسیاسی در سوریه نیز به سرعت آغاز شدند، برای همین اردوغان و متحدان منطقه ای اش به جبهه گروه های مخالف پناه آوردند و تلاش کردند الگوی لیبی را در سوریه تکرار کنند. اما وقتی که این گروه ها نیز از تحقق آرزوهای این آنها برنیامدند، ترکیه مجبور شد وارد بازی جهادی ها شود با این فرضیه که آنها روزی مجبور خواهند شد مطابق میل کسانی که آنها را آموزش دادند و سلاح و پول در اختیارشان گذاشتند، عمل کنند.
ترکیه آخرین کشوری بود که وارد جنگ با تروریسم شد. اردوغان روی این مساله قمار کرده بود که همراهی با جهادی ها کفایت می کند تا ابعاد خطر آنها به داخل ترکیه کشیده نشود. اما زمانی این قمار را باخت که تحت فشار امریکایی ها تسلیم شد و اجازه داد پایگاه اینجرلیک در اختیار جنگنده های ائتلاف بین المللی مبارزه با داعش قرار بگیرد.
برای اردوغان آسان نیست که کوتاه بیاید و به اشتباه خود اعتراف کند برای همین تصمیم گرفت دوست و مهندس سیاست هایش، احمد داوود اوغلو را قربانی کند. راه گریزی جز قربانی کردن داوود اوغلو نبود برای این که بتواند خودش را نجات دهد و دوباره اداره امور را به دست گیرد. به این ترتیب در یک روز با روسیه و اسرائیل آشتی کرد، همچنین با افزایش گشت های ناتو در مرز سوریه و ترکیه موافقت کرد، در اظهارات خود نسبت به ایران نیز اعتدال به خرج داد، و به بن علی یلدیریم، نخست وزیر جدیدش نیز تعهد داد که برای پایان دادن به قطعی روابط با مصر تلاش کند. همچنین وارد مرحله مذاکره با کردها شد و آن طور که گزارش ها خبر می دهند اعلام آمادگی کرده است در مقابل قبول آتش بس از سوی نیروهای حزب کارگران کردستان، پ.ک.ک، عبدالله اوجالان را از زندان به حصر خانگی منتقل کند.
در سوریه هم اردوغان دیگر به آن اندازه که برای جلوگیری از شکل گیری منطقه خود مختار کُردی در “روج اوفا” توجه می کند اهمیتی به سرنگونی حکومت اسد نمی کند، البته به این آسانی ها نمی توان اشتاباهات را تصحیح کرد اما شکی نیست که “سلطان اردوغان” احساس کرده که تحولات چقدر حساس و تنش زا شده اند و خود نقش اصلی در ایجاد آنها داشته است.
آیا این ابتدای پشیمانی است یا ابتدای انعطاف؟ هنوز زود است که بگوییم اردوغان به کدام سو خواهد رفت! اما شکی نیست که انتخاب های او آن قدر محدود شده که یا باید افول را بذپیرد یا شکست. الآن در مرحله افول است و می خواهد امور را به گونه ای مدیریت کند که کمترین هزینه ها را متحمل شود، هزینه هایی که به دلیل اشتباهات او در پی غروری که به او دست داد، به وجود آمده اند.