گرچه تعداد طرفداران اردوغان کاهش یافته اما افراد متعهد به او از درجه بالای وفاداری بهره میبرند. دوما دولت سابقه و تجارب خوبی در بسیج عمومی در جریان مبازرات با لیبرالها و تظاهرات مردم کسب کرده بود که امروز به دادش میرسید و در نهایت مهمترین دلیل عدم حمایت آمریکا بود.
ساعت صفر کودتا برای ترکیه نیمه شب ۱۶جولای ۲۰۱۶ بود. این تنها “نقشه” کودتاچیان بود که درست از آب درآمد. کودتای۱۶جولای قرار بود در زمان تعطیلات رجب طیباردوغان و با شکستن پیاپی دیوار صوتی بالای سر شهروندان هراسان استانبول و آنکارا شروع شود. برنامهریزی شده بود که ابتدا تانکها و نفربرها پل بسفور را ببندند و همزمان تمامی شبکههای اجتماعی قطع شود. آنها طرحریزی کرده بودند که پخش تلویزیون دولتی ترکیه با خواندن بیانیه ارتش قطع شود و در حضور خبرنگاران کودتا و حکومت نظامی ارتش اعلام شود. عوامل کودتا آماده بودند وقتی کار از کار گذشت پیشنهاد کودتا را روی میز فرمانده ارتش، ژنرال “هولوسی آکار” بگذارند و اگر او همکاری با آنها را قبول نکرد، زندانیش کنند. قرار بود بمبهای اف ۱۶ ساختمانهای خالی را بمباران کند و هلکوپترها، مردم عادی را بترسانند البته قرار نبود تیراندازی شود چون هیچ احتمالی برای مقاومت داده نمیشد. تمام این قرارها در زمان عروسی دختر یکی از ژنرال ارتش گذاشته شد تا تمام سران ارتش سرشان در عروسی استامبول گرم باشد. همه اینها برنامهریزی شده بود اما از قضای روزگار هیچکدام به نتیجه نرسید.
آخرین مورد از این دست کودتاهای ترکیه به سال ۱۹۹۷ برمیگردد که دولت ائتلافی نجمالدین اربکان مجبور به کنارهگیری شد. اما سال ۲۰۱۶ همه چیز متفاوت شد. ارتش نه از موضع قدرت که از موضع ضعف پس از سالها حکومت بلامنازع حزب عدالت و توسعه قصد کودتا داشت. نظارت شدید دولت و سازمان امنیتی رمق ارتش را گرفته بود و آن را خفه کرده بود. ۵ سال پیش در سال ۲۰۱۱ بزرگترین پاکسازی در ارتش ترکیه رخ داد چون اردوغان ظن بر کودتا برده بود. ۲۹ جولای ۲۰۱۱ در یک اقدام اعتراضی ژنرال کوشانر به همراه فرماندهان نیروهای زمینی، دریایی و هوایی ارتش ترکیه به طور دستهجمعی استعفا دادند. این ژنرال در پیام استعفای گفت: «رفقای عزیز به دلیل تحت نظارت قرارداشتن عدهای از فرماندهان ارتش از ادامه وظیفهام دست کشیدم و خواستار بازنشستگی شدم.» یکسال پس از آن ژنرال و فرمانده سابق ارتش ترکیه «ایکلر باشبوغ» همراه با ۳۰۰ نفر دیگر از جمله۲۰۰ افسر بازنشسته دستگیر شدند و به زندان رفتند. محاکمهای که در چارچوب حذف جریان “ارگهکون” انجام شد. ارتش در این سالها تحت فشار شدید بود به صورتی که با تغییر قانون اساسی در سال ۲۰۱۰ شرایط را برای محاکمه نظامیان متهم به کودتا در دادگاههای عادی فراهم شد. پس از همین تغییرات بود که ژنرال «تحسین شاهین کایا» و «کنعان اورن» به جرم برانداختن دولت وقت در سال۱۹۸۰ این کشور محاکمه شدند.
اما ارتش چطور توانست از زیر این فشار خارج شود و جرات کودتا پیدا کند؟ همچنان عدهای معتقدند که ارتش جسارت کودتا را برای همیشه از دست داده و از سازمان امنیتی مخوف اردوغان میترسد. این موضوع را میتوان در رفتار فرماندهان نیروی دریایی، فرمانده کل ارتش، رئیس ستاد مشترک و به طور کلی ژنرالهای ارتشی دید. اما اینبار افسران میانی، ژنرالهای تازه وارد و سرهنگها وارد کارزار شدند. گروههای که مخالف جنگ سوریه بودند و دریک سال اخیر به جنگ فرسایشی در شمال عراق و شهرهای کردنشین “دیاربکر” و “نصیبین” فرستاده شدند. به اعتقاد الکساندرا اشبورن، مشاور نظامی بین المللی: «ترکها در جنگ با کردهای پارتیزان قادر به استفاده از سلاحهای جنگی پیشرفته خود نخواهند بود. جنگ در چنین منطقهای به درگیری تن به تن و به سبک چریکی مبدل شده، سبکی که سربازان ترک در آن مهارت ندارند.» شاید به همین دلیل است که منابع امنیتی در ترکیه اعلام کردند۱۰۰ نظامی در پایگاه هوایی دیاربکر را به جرم ارتباط با کودتای اخیر دستگیرکردند. بیشترین تعداد دستگیر شده در یک نقطه. یعنی کودتا از همان نقطهای آغاز شده که دولت اردوغان به ارتش برای سرکوب مردم و کردها فشار آورد.
این ارتش در طول یکسال گذشته آزادانه در این منطقه فعالیت کرد و فرصت تجدید اعتماد به نفس از دست رفته را یافت. از همینرو است که ژنرالهای پیر پشت میزنشین استامبول و آنکارا جسارت فرماندهان میانی ارتش را ندارند چون سران ارتش تحت نظارت شدید سرویس امنیتی هستند. سازمان امنیت اولین نقطهای بود که جنگندههای کودتاچیان آن را بمباران کرد.
کودتاچیان بهترین زمان در سالهای اخیر را انتخاب کرده بودند. جنگ بینتیجه با کردها، کاهش امنیت داخلی و حملات تروریستی پیدرپی و در نهایت پایینترین میزان محبوبیت رئیس جمهور به دلیل اختلافات داخلی با حزب اعتدال و توسعه. اما از چند موضوع حیاتی غافل بودند.
اولا گرچه تعداد طرفداران اردوغان کاهش یافته اما افراد متعهد به او از درجه بالای وفاداری بهره میبرند. دوما دولت سابقه و تجارب خوبی در بسیج عمومی در جریان مبازرات با لیبرالها و تظاهرات مردم کسب کرده بود که امروز به دادش میرسید و در نهایت مهمترین دلیل عدم حمایت آمریکا بود.
زمانی که کودتاچیان انتظار داشتند تصویر اوباما یا سخنگویی وزارت خارجه را در “سیانان ترک” ببینند که میگوید حوادث را دنبال میکند و با ارتشیان در تماس است، تصویر اردوغان در موبایل کوچکی در دستان مجری تلویزیون را دیدند که مردم را به مبارزه دعوت کرد و گفت فرودگاه آتاتورک را پس بگیرند تا بتوانم با هواپیما به زمین بنشینم. آن لحظه همه چیز برای سرهنگهای کودتاچی تمام شد. پشت سر آن باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا در بیانیهای اعلام کرد: «تمامی طرفها در ترکیه بایستی از دولتی که با رویکردهای دموکراتیک سر کار آمده حمایت کنند و خویشتنداری به خرج دهند.» تمام این بیانیهها از تلویزیونی پخش شد که نماد لیبرالیسم و چپگرایی بود و مخالف سرسخت اردوغان به حساب میآمد. یکییکی روزنامهنگاران و تحلیلگران ترکیهای پشت تریبون سیانان ترک آمدند و بدگویی کودتاچیان را کردند و هراس از بیقانونی، سوریه شدن و جنگ داخلی را هشدار دادند.
کودتاچیان همه چیز را حساب کرده بودند جز عدم حمایت بینالمللی (سیانان ترک)، ترس مردم از این همه جنگ منطقهای و همت بلند طرفداران مذهبی و دوآتشه اردغان و سازمان امنیتی ترکیه. کودتاچیان شبکه تلویزیون دولتی، دکلهای ماهوارهای، پلها و فرودگاهها را اشغال کردند اما از پس موبایلها و اذان مساجد برنیامدند. آنها فرماندهانی کلاسیک در برابری شهری پست مدرن بودند.
اگرچه در ابتدا فتح الله گولن، با تفکر میانهرو منتسب به آمریکا رهبر کودتا اعلام شد اما گولن این اتهام را رد کرد و به نوعی زمینه را برای قبول نقش سرهنگها باز کرد. حالا با تصفیه ارتشیان لیبرال مانند قوه قضاییه و پلیس راه برای معرفی اردوغان به عنوان آخرین سلطان عثمانی بازمیشود. آینده نشان خواهد داد که این سازندگان کودتای خونین و سرکوبکنندگان آن هر دو در نهایت به تضعیف “دولت” در ترکیه کمک کردند. “دولتی” که در این ۱۵ سال حکومت اردوغان جایگاه مطمئنی و قدرتمندی در میان گروهها و احزاب سیاسی مختلف پیدا کرده بود.
آنچه مسلم است پیام مقاومت “سلطان” در موبایل آخرین تصویری است که از یک رهبر مقتدر در اذهان باقی خواهد ماند اما نه اثری از ارتش شجاع و محترم ترکیه باقی مانده و نه صلابتی از نبردهای عثمانی. قدرت این بار در متن قیام مردمی و عصر رسانههای مردمی نهفته است.