قرن جدید و نیازهای نوین فکری بشر که محصول توسعه و پیشرفت تکنولوژی و عقل معاش جامعه انسانی است، همواره این سؤال را برای اسلامباوران به همراه داشته است که دین نازل شده در بیش از یک قرن پیش چگونه میتواند راهکاری مناسب برای عصر تحولات سریع تلقی شود. همین پرسش در نگاه غرب مسیحی منجر به شکلگیری گونهای جدید از دینداری با ماهیت فردی صرف شده است. دین نه به عنوان یک راه و مرام زندگی جمعی که صرفاً در قامت یک باور محترم فردی جای میگیرد و به همین دلیل نیازی به پی جویی پاسخهای مبتنی بر دین برای مسائل روز وجود ندارد. سکولاریسم فرزند خلف همین گونه باور است که در نمای مقدماتی و افراطگرایانه به ترتیبات لائیک ختم میشود. در جهان اسلام نیز برخی در قامت نو اندیشان دینی همین پاسخ را برگزیدهاند و از دین حداقلی فردی دفاع میکنند. کسانی چون سروش و کدیور یا جابری، ابوزید و عبدالرزاق. دین حداکثری نگاه کاملاً متضادی در برابر نگاه قبلی است که دین را واجد راهکار و برنامه برای تمام ابعاد زندگی بشری میداند. نگرشهای میانهای نیز وجود دارند که مرزهایی برای دین در نظر میگیرند و دین را در محدودههایی واجد برنامه میدانند. فتحالله گولن را باید یکی از روشنفکران دینی دانست که ضمن مبارزه با افراطگرایی از دین حداکثری نیز بیزار است و مسیری جدید برای ترکیب دین و حکومت غیر دینی ارائه میدهد که بیشتر به سمت دین حداقلی گرایش دارد. شایان ذکر است که نگاه گولن برخاسته از نیاز جامعه مسلمان ترکیه است و راهکار او فیالواقع دستور العمل کاربردی اسلام برای ترکیه در دوران دینگرایی است.
محمد فتحالله گولن فرزند رامز افندی از عالمان منطقه ارض روم است که از کودکی به خواست و اصرار پدر با علوم دینی مأنوس میشود. مطالعه کتاب «رسائل نور» نوشته بدیعالزمان نورسی و آشنایی نو با حرکت طلاب نورجی نقطه عطف زندگی گولن به شمار میرود. مطالعه فلسفه شرق در کنار علمآموزی در فلسفه و علوم جدید غربی برای گولن دروازهای به دنیای مدرن اروپا تلقی میشود.
در تمام دوران حکومت لائیکها بر ترکیه او به عنوان یک خطیب و واعظ به شهرهای مختلف ترکیه سر میزد و در جلسات مختلف به سؤالات جوانان در ارتباط با اسلام پاسخ میداد. همین امر موجبات دستگیری و زندانی شدن او به دست دولت وقت ترکیه را به همراه داشت.
گولن در ابتدا واعظ و خطیبی بیش نبود که با گذر زمان و تأثیرگذاری سخنانش توانست توجه جمعیت ترکیه را به خود جلب کند. او که خود را رهرو گفتمان و اندیشههای نورسی میدانست با بهرهگیری از شیوه نورجیها به واسطه درسخانه فعالیتهای جدی خود را آغاز کرد. او درسخانهها را به جوانان اختصاص داد و با گذر زمان دست به تأسیس مؤسسات آموزشی در ترکیه پرداخت. با توجه به هزینه بالای زندگی و تحصیل در ترکیه این درسخانهها و پس از آن مؤسسات آموزشی که با مبلغ بسیار کمتری در مقایسه با سایر مؤسسات و خوابگاهها به ارائه خدمات میپرداختند رونق گرفت و به این ترتیب آن چه امروز به «جنبش گولن» شناخته میشود، ایجاد شد.
حرکت نورسیها یک حرکت اجتماعی مبتنی بر روش اندیشه بدیعالزمان نورسی است. سعید نورسی که به بدیعالزمان شهرت دارد یکی از علمای معاصر ترکیه است که جنبشی مردمنهاد در برابر تبلیغات سکولارها و کمونیستها در ترکیه به راه انداخت. هدف اصلی نورسی دفاع از اسلام و قرآن در برابر حملات ضد دینی اندیشههای غربی بود که این مهم را از طریق ارتباط مستقیم با جوانان و تأسیس درسخانههایی در ترکیه پیگیری مینمود.
پس از فوت نورسی شاگردان او که به نورجیها معروف بودند دچار انشعاب گشتند. گولن هرگز به این گروهها نزدیک نشد و حرکتی مخصوص به خود مبتنی بر وعظ و خطابه را پایهگذاری کرد که در نهایت به بزرگترین حرکت اسلامی ترکیه تبدیل شد. درگیریهای او در جریانات سیاسی منجر به خروج او از ترکیه و تبعیدی خود خواسته در ایالات متحده شد. در نهایت در سال ۲۰۱۳ پس از کشمکشهای سیاسی فراوان با اردوغان رئیسجمهور ترکیه قانونی مبنی بر ممنوعیت فعالیت حرکت خدمت یا همان جنبش گولن در ترکیه به تصویب رسید. به رغم ممنوعیت فعالیت حرکت خدمت در ترکیه فعالیت این گروه در سرتاسر جهان بسیار گسترده است به گونهای که چندی پیش فتحالله گولن به عنوان یکی از ۱۰۰ شخصیت تأثیرگذار جهان معرفی شد؛ در پروفایل مربوط به گولن که توسط استیفن کینزر متخصص مسائل ترکیه تهیه شده است از گولن به عنوان رهبر دینی مؤثر نام برده میشود. او در این معرفی درباره گولن مینویسد: او که اکنون در پنسیلوانیا ساکن بوده و از چشمها دور است در سراسر جهان تعداد فراوانی از انسانها را نسبت به خود علاقهمند کرده است.
گولن علاقهای به حکومت محض دینی ندارد و به همین دلیل ایران و عربستان سعودی را مورد نقد جدی قرار میدهد. او معتقد است بخش عمده اسلام یک رابطه فردی با خدا را شامل میشود و قسمت کوچکی که به امور اجتماعی میپردازد مانند مباحث جهاد، مالیات و اختلافات مالی خود در بطن واقعیتهای معاصر باید مورد بررسی و تغییر واقع شود. به همین دلیل حکومت اسلامی از دید او امری غیر دینی و خارج از وظیفه دین است.
هدف از خروج دستورات دینی از دایره قوانین حکومت توسط گولن در واقع ایجاد زمینه برای اسلامیسازی ایدئولوژی ناسیونالیستی ترکیه است. این نگرش ناسیونالیستی زمانی اسلامی میشود که بتوان مؤلفههای اسلام را با ویژگیهای فرهنگی، تاریخی ترکیه ممزوج نمود و اسلامی ترکیهای را ایجاد کرد. گولن، منادی نسخه ترکی اسلام است. وی معتقد است فهم مردم آناتولی از اسلام از فهم دیگران به ویژه عربها متمایز است. در اسلام آناتولی ایمانگرایی بیش از شریعتگرایی مورد توجه قرار میگیرد که بدین معنا احکام جایگاه والایی در این اندیشه ندارد بلکه ایمان فردی مورد توجه قرار میگیرد و اخلاقمداری ارزش اصلی تلقی میشود.
این نوع نگاه در واقع احیاکننده نوع حکومت عثمانی است که در آن حکام در زندگی شخصی خود مقید به اسلام و اخلاق آن بودند ولی در تصمیمگیریهای اجتماعی بر اساس منافع ملی و گروهی اتخاذ تصمیم میکردند.
ویژگی مهم اندیشه گولن را باید تساهل و تسامح صوفیانه آن دانست. گولن معتقد است اسلام جاری در ترکیه به دلایل تاریخی ماهیتی صوفیانه دارد. این ماهیت صوفیانه که مبنای اسلام آناتولی است مبتنی بر دو اصل تساهل و تسامح است که لازمه آن آزادی اندیشه و پرستش برای تمام افراد جامعه است. محصول این تساهل و تسامح در جامعه ایجاد اتحاد و یکپارچگی است که میتواند مقدمات رشد و توسعه کشور را ایجاد کند. این نوع نگاه گولن در واقع پاسخ به سکولاریسم غربی است، چراکه تلاش میکند مبانی غیر دینی سکولاریسم را با استفاده از تجربه ترکیهای اسلام توجیه کند و رنگ و لعاب اسلامی بدان ببخشد.
تفاوت این نگاه یا تجددگرایی گولن با تجددگرایی روشنفکران مسلمان– همچون نصر حامد ابوزید و سروش – در این است که گولن میکوشد ارزشهای مدرن را از دل سنت اسلامی استخراج و اثبات کند چنانکه در مورد سکولاریسم تبیین شد. این تفکر تمدن اسلامی را پایهای مستحکم برای حیات معنوی انسان و تمدن غرب را پایهای محکم برای حیات مادی او میداند. او به هیچ وجه اعتقادی به غرب ستیزی ندارد و نتیجه درگیری با غرب را چیزی جز جا ماندن از قافله تمدن نمیداند.
سازگارسازی اسلام و مدرنیته با تکیه بر نصوص دینی، راهی است که علاوه بر گولن بسیاری از جریانات سنتی و صوفی اهل سنت مانند بعضی شیوخ رده بالای الازهر، برخی بزرگان نهضت العلما اندونزی یا امثال طاهر القادری در جریان بریلویه شبه قاره نیز آن را پیمودهاند.
تساهل و تسامح در اندیشه گولن تنها محدود به مسلمانان نیست، بلکه او منادی مطلق تساهل و تسامح در جهان در برابر هر انسانی حتی کسانی است که به خدا باور ندارند. او بر اساس همسن باور بارها به گفتوگو و مذاکره با بزرگان دینهای مختلف حتی خاخامهای ارشد رژیم صهیونیستی پرداخته است.
محصول تساهل و تسامح در اندیشه گولن ارائه قرائتی کاملاً لیبرال از اسلام است که در تضاد کامل با اسلام انقلابی است. گولن محور اسلام آناتولی را میانهروی قرار میدهد و معتقد است ترکیه به دلیل اسلام صوفیانه و ارتباط دائم با جهان غرب همواره واجد صفت میانه روی بوده است. او معتقد است جنبشهای صوفیانه ترکیه همواره از عرصههای سیاسی دوری جستهاند و برخلاف شیعیان که همواره به دنبال یک دشمن خیالی هستند به زندگی مسالمت آمیز در کنار یکدیگر اعتقاد دارند.
این نگاه لیبرالی زمانی تکمیل میشود که گولن اعلام میکند جمهوریت بهترین راه حکومت است و در توجیه دینی آن به مفهوم مشورت در اسلام استناد میکند. گولن معتقد است سیاسی کردن مذهب و وارد کردن آن به عرصههای سیاسی کاملاً تقلیلگرایانه و خلاف ذات دین است. او مینویسد:«مذهب رابطهای میان پروردگار و مردم است. حس مذهبی در اعماق قلب زنده میماند و اگر عیان شود کشته خواهد شد. سیاسی نمودن مذهب بیش از آسیب به حیات یک حکومت به اصل مذهب آسیب خواهد زد.»
در این نگاه در واقع دین اسلام ایجادکننده اتحاد ملی و زمینههای فردی رشد یک جامعه است تا این جامعه بتواند به رفاه و توسعه دست پیدا کند. او معتقد است اسلام صوفیانه ترکیه ارتباط کاملی با بازار آزاد و دموکراسی دارد و میتواند به بهترین صورت ترکیبی از هر دو را ایجاد کند.
گولن در چند مصاحبه خود با صراحت اعلام نموده لائیسیته میتواند ضامن تداوم اسلام آناتولی در ترکیه باشد. از دید او لائیسیته یعنی عدم دخالت دین در سیاست از یک طرف و عدم دخالت سیاست در دین مردم از سمت دیگر. دولت در نگاه گولن تنها وظیفه دارد آزادی انسانها در پذیرش و انجام مناسک مختص دین خود را تأمین و حراست کند. او معتقد است نوع نگاه آتاتورک به لائیسیته سطحی و اشتباه بوده است که به همین دلیل لائیسیته نتوانسته در کشور پاسخگوی نیازها باشد.
با این حال گولن یک مسلمان متدین را دارای مسئولیت سیاسی نسبت به جامعه و حکومت میداند و معتقد است که تمامی متدینین وظیفه دارند در مناطق سکونت خود نسبت به شرکت در فرایندهای سیاسی دموکراتیک اقدام کنند.
اگر منادیان مسیحیت پروتستان و کالوینیستها در اروپا تلاش میکردند تا کار و جمعآوری ثروت را امری ضروری و مقدس در دین مسیحیت جلوه دهند در دین اسلام گولن و پیروانش این مهم را بر عهده گرفتهاند.
همانگونه که وبر اخلاق پروتستانی را عاملی در جهت تشویق به کار بسیار و تلاش در جهت تولید و انباشت ثروت میداند، گولنیستها همین مدل را اسلامیزه کرده و با تکیه بر اخلاق اسلامی، کوشش برای کار بیشتر و تولید ثروت را در مرکز توجه خود قرار میدهند.
در واقع آنها سعی میکنند فرهنگ اسلامی را در خدمت «توسعه» به معنای مدرن آن به کار گیرند. گولن کار کردن را عملی مذهبی میداند. او میگوید:«باید کار کرد تا جهان بهشت شود. روزی سه ساعت خواب و دو ساعت برای کارهای ضروری روزمره کافی است و بقیه آن باید به کار یا «خدمت» بگذرد.»
علاوه بر کار، آموزش نیز عملی مقدس است، چراکه افراد با دانش هستند که میتوانند برای اسلام مفید باشند. به همین دلیل عمده تمرکز گولن بر ایجاد شبکهای از مدارس، دانشگاهها و خوابگاههای دانشجویی است که افراد را از کودکی تا بزرگسالی مورد تربیت و آموزش قرار میدهد. این مدارس علاوه بر ترکیه، در اروپا، امریکا، آفریقا، آسیای جنوب شرقی و از همه مهمتر در کشورهای ترک تبار آسیای میانه دایر شده است.
در گفتمان گولنیستها، تبلیغ دین صرفاً به بیان و ترویج احکام مذهبی و توصیههای اخلاقی منحصر نمیشود، بلکه وقتی یک معلم، دروس علمی مدرن را تدریس میکند نیز در حال تبلیغ است. گولن آموزش هر علمی را ذیل مفهوم دینی «ارشاد» دستهبندی میکند. آنها به طور مستقیم به تبلیغ تعالیم اسلامی نمیپردازند، بلکه سعی میکنند با تخلق به اخلاق اسلامی، عملاً تعالیم دینی را نشر دهند. اسلامی بودن مدارس گولن صرفاً به این است که فساد و بیبندوباری در آن حاکم نیست و معلمان و کارمندان به اخلاق اسلامی آراستهاند. به همین دلیل است که غیرمسلمانان هم مشکلی برای حضور در این مدارس ندارند.
فتحالله گولن در قامت یک نواندیش مسلمان بیش از آنکه ترکیه را در قاب اسلام ببیند معتقد است که این اسلام است که در قاب ترکیه باید تعریف شود و به خدمت توسعه و پیشرفت این کشور درآید. بر اساس این باور گولن از تساهل و تسامح به عنوان پایههای حکومت مطلوب ترکیه نام میبرد و تأکید میکند جمهوری تنها مدل مناسب برای حکومت است. او با تأکید بر ثروتاندوزی و کار بر اهمیت رشد و توسعه اقتصادی تأکید دارد و ایجاد فرهنگ کار و تلاش را از طریق توجیهات دینی همانند پروتستانها در دستور کار قرار داده است. گولن یک میانهرو است که به دین حداقلی ولی با نگاه متفاوت از اندیشمندانی چون سروش، ابوزید و عبدالرزاق اعتقاد دارد. دین او در واقع دستورالعمل توسعه برای ترکیه است.
علیرضا داودی