از کنار شوی تبلیغاتی گروه رجوی در پاریس و شرکت یک شاهزاده سعودی در این مراسم و دیدار محمود عباس، رییس تشکیلات خود گردان فلسطین با مریم رجوی که حاکی از رویکرد خزنده حمایتهای عربی از این سازمان تروریستی است نباید به سادگی عبور کرد.
هر چند این گروه مطرود بهواسطه خیانت کم سابقه خود به ملت ایران و جنایتهای داعش وار علیه فرزندان میهن و انقلاب اسلامی در میان مردم ایران به مرگی محتوم محکوم شده است و زنده شدن آن با هر تنفس مسموم مصنوعی و حمایتهای دلاری معجزه میخواهد ولی باید به ماهیت این گروهک توجه خاص صورت گیرد و در اضمحلال قطعی آن تلاش جدیدی انجام شود.
عملکرد ضد بشری این گروهک در مقاطع مختلف بعد از انقلاب ثابت میکند که سرکردگان این گروه از هیچ خیانت و جنایتی علیه ملت و کشور و حتی اعضا و هواداران خود استنکافی ندارند و در پیوستن به دشمنان ایران عزیز لحظهای به خود تردید راه نمیدهند.
بر همین اساس میتوان تصور کرد که در آیندهای دور یا نزدیک و به اقتضای شرایط و در تنگنای حادثه بدترین و ناجوانمردانهترین اقدامات از سوی آنان صورت گیرد و خسارتی حاصل شود؛ لذا شایسته و آینده اندیشانه آن است که در زمان حاضر و در اقتدار امنیتی و دیپلماتیک ایران خطر بالقوه از سوی این گروهک بهکلی از بین رود و ملت و کشور برای همیشه از این ناحیه مصون شوند.
در صدر برنامههایی که میتوان برای پراکنده ساختن فرقه رجوی بهکار برد فعالیت متمرکز دیپلماتیک است که مهلکترین ضربه را به این سازمان تروریستی خواهد زد. اگر همه دیپلماتها و سفرای ایرانی بسیج شوند که اسناد متقن و مستند جنایت پیشگی این سازمان را مصرانه و مستمر به دولتها ارایه کنند و در همه مراودات و مذاکرات گوناگون حتی تبادل امتیازات سیاسی و اقتصادی انزوای کامل آنها هدف اولویتدار ایران باشد، قطعا موثر میافتد و نوبت به اخراجشان حتی از فرانسه و آلبانی میرسد. در راه اضمحلال همیشگی این گروه خشن و مزدور نیاز به سراسیمگی و عصبانیت نیست، همچنانکه کوچک شمردن خطرشان خلاف عقل و تدبیر و آینده اندیشی است. عربستان که در حال حاضر اقدامات خارجی خود را روی خصومت با جمهوری اسلامی متمرکز کرده است و از هیچ ظرفیتی برای ضربه زدن به کشورمان خود داری نمیکند در کنار نزدیک شدن به اسراییل تلاش میکند برای کشورمان مساله بسازد و با تقویت گروههای برانداز موقعیت مناسب ایران در منطقه خصوصا پس از برجام را تضعیف کند. دیدار محمود عباس با مریم رجوی را باید در چارچوب فعالیتهای افراطیون ضدایرانی در جهان عرب تحلیل کرد و منتظر پردههای دیگری از سناریوهای تنظیم شده در این راستا بود. بر همین اساس واکنش مدبرانه ایران در برابر تقویت تروریسم ضد ایرانی ضرورت مضاعف دارد. حامی اصلی داعش که اینک به تقویت گروه رجوی پرداخته است استبعادی نخواهد داشت که این گروه را به داعش نزدیک کند و در یک ائتلاف نانوشته خطر برای ایران را افزایش دهد. از گروه ماکیاولیستی که جلوی چشم ملت ایران با صدام حسین دیدار میکند و قرارداد مودت میبندد هیچ چیز بعید نیست؛ لذا در تدارک یک اراده قوی برای برخورد نهایی با این گروهک تمهیدهای مختلف ضدتروریسمی ضرورت عینی دارد و اقدام قاطع ایران در این زمینه دارای مشروعیت و توجیه بینالمللی هم هست چرا که هر کشوری حق دارد شر تروریسم قسم خورده را از سر خود باز کند و در این راه تعلل نورزد. وقتی امریکا در تعقیب دشمنان خود تا اشغال دو کشور پیش میرود و بسیاری از کشورها برای سرکوب داعش خاک کشور دیگر را بمباران میکنند چرا ما نتوانیم گروهی را که رسما برنامه براندازانه دارد و به اقدامات تروریستی خود افتخار میکند در همه جا قانونا تعقیب کنیم و هیچ ملاحظه سیاسی از سوی دولتها را برنتابیم؟ آیا فرانسه میپذیرد به اسم آزادی، گروهی در ایران گرد هم آیند و برای خرابکاری و براندازی در فرانسه برنامهریزی کنند؟ آیا سازمان ملل اجازه خواهد داشت در کشورها بگردد و برای بازماندگان القاعده جایی پیدا کند که در امنیت بسر برند؟ اگر قوانین بینالمللی خصوصا در مورد تروریسم دوگانه نیست دولتها و سازمان ملل باید به ایران کمک کنند تا گروه تروریستی اسم و رسمدار رجوی را بهطور کلی منحل کند و رهبرانش به ایران سپرده شوند و عادلانه مورد محاکمه قرار گیرند. اکنون که غرب چوب برخوردهای دوگانه با پدیده تروریسم را میخورد و در قلب اروپا با انفجار و کشتار روبهرو میشود باید عبرت گیرد و از آیندهای بترسد که بازهم حمایتهای کنونی از یک گروه تروریستی درست مشابه ماجرای طالبان و داعش گریبانش را بگیرد. هیچ کشوری در تامین امنیت دراز مدت خود با کسی شوخی ندارد و ایران هم از این قاعده مستثنا نیست و نمیتواند شاهد تحرکات جدید و آشکار شدن حمایت برخی دولتها از یک گروه بدنام و خشونتطلب و فاسد و بسته باشد.