« انبار مشکلات ترکیه بعد از شکست کودتا! » عنوان ستون “محک” در روزنامه اطلاعات به قلم ابوالقاسم قاسم زاده است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
به گزارش کوردپاریز ، در فرهنگ سیاسی، کودتا را براندازی دولت حاکم به وسیله ارتش و با حمایت یک یا چند کشور خارجی تعریف میکنند. هنگامیکه کودتا موفق میشود، بلافاصله از طریق حمایت و یا تائید دولتهای خارجی از آن، پرونده کودتا کشف میشود و استقرار قدرت کودتاگران برای مدتی کشور را در هاله سترگ مدیریت، امنیتی و نظامی قرار میدهد. کمکهای حامیان کودتا از خارج چنان سریع و قوی انجام میپذیرد که برای شروع مدیریت جدید بعد از کودتا، مشکلات بخصوص در امور معیشت عمومی و یا روابط سیاسی و ایجاد آرامش نسبی داخلی، به حداقل میرسد. ترکیه را کشور کودتاخیز مینامند، زیرا در این کشور کودتاهایی در فاصلههای زمانی معین و نزدیک و با حمایت کشورهای غربی و بخصوص آمریکا، انجام گرفته است. با اینهمه جامعه ترکیه با همه تفاوتها و پیچیدگیهای خاص خود، همواره در پی استقرار ثبات بوده و بحران کودتا همواره مانع آن شده است. ترکیه در نیم قرن اخیر از استقرار موقت به بحران جدید و استقراری ناپایدار در گذر بوده است. شکست کودتای اخیر در ترکیه به یک اعتبار، تکرار تجربهای تاریخی است. به طوریکه بسیاری از مفسران سیاسی، شکست کودتا را ورود ترکیه به مرحله جدیدی از تاریخ این کشور توصیف کردهاند. اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه پس از شکست کودتا، قدرت دو صد چندانی در این کشور به دست آورده است، اما تثبیت این قدرت و به عبارت دیگر استقرار پایدار بعد از کودتا، همچنان مشکلات گوناگونی را در برابر خود دارد، به نحوی که امروز ترکیه انبار مشکلات بعد از کودتا شده است. برخلاف روال گذشته کودتاها در ترکیه که ارتش وارد صحنه میشد و با سلطه نظامی همه را کنار میزد و مردم از وحشت در خانهها میماندند، کودتای اخیر را مردم ترکیه با حضور یکپارچه و متحد خود در صحنه، شکست دادند. اگرچه حفظ اردوغان در قدرت برای شکست کودتا شعار اصلی مقابله با کودتا بود، اما اینبار آحاد ملت ترکیه و همه احزاب سیاسی از مذهبی و غیرمذهبی در صحنه حاضر شدند و به کودتا، «نه» گفتند. شکست کودتا به نام اردوغان نامیده شده، اما پیروزی از آن مردم و همه گرایشهای عقیدتی و سیاسی ترکیه است.
در مرحله اول بعد از شکست کودتا، مشکل بزرگ این است که اردوغان چگونه میخواهد به اتحاد ملی و مردمی ترکیه پاسخ دهد و آن را مدیریت کند؟ اگر همچنان جزمیت حزبی خود (حزب عدالت و توسعه) را با وجود داشتن اکثریت نسبی، محور اصلی حاکمیت در ترکیه قرار دهد. دیری نخواهد گذشت که اختلافها و تضادهای درونی سر بر خواهد آورد و مشکل بزرگ «استقرار پایدار» در ترکیه خواهد شد.
شکست کودتا در هر کشوری، آینده مدیریت امنیتی و سیاسی آن را پیچیدهتر و سختتر میسازد، زیرا معلوم نخواهد شد که شکلگیری اولیه کودتا از کجا و با حمایت چه کشور یا کشورهای خارجی انجام گرفته است. اگرچه متهم ردیف اول کودتا در ترکیه، آمریکا خوانده میشود. اما این اتهام اگر هم واقعیت داشته باشد، هرگز مستند نخواهد شد و همچنان در هالهای از ابهام باقی خواهد ماند. اردوغان فعلاً محور برنامه اصلیاش را بر تصفیه درونی با هدف سرکوب حامیان کودتا قرار داده است. به نحوی که به روایت خبری بیش از ۶۵ هزار نفر از کارکنان ارتش تا قوه قضائیه و دستگاههای گوناگون اجرایی و مدیریتی، تا دانشگاهیان، روزنامهنگاران و مراکز آزاد تجاری دستگیر و زندانی شدهاند. دیروز آزادی ۳۵ هزار نفر از این افراد به صورت موقت از سوی دادستان کل ترکیه، اعلام شد، اما هنوز موج بازداشتها ادامه دارد. «اردوغان»، رقیب خود «گولن» را که در آمریکا بسر میبرد، خطر بزرگ برای کیان ترکیه میداند و تصفیه درونی در ترکیه را پایانبخشیدن به تفکرات افراطی «گولن» در کشور معرفی میکند. اوحتی اگر در سیاست تصفیه درونی در ترکیه موفق شود، از بحران رهایی پیدا نمیکند. مشکل دیگر در انبار مشکلات ترکیه بعد از کودتا، روابط این کشور با اتحادیه اروپا است. فعلاً عضویت ترکیه در این اتحادیه چنان مسکوت شده است که نه سران اتحادیه اروپا تمایلی به انجام آن نشان میدهند و نه اردوغان، توان پیشبینی آن را دارد. تیرگی روابط با اتحادیه اروپا، بخصوص با ۲ کشور مهم آن یعنی آلمان و فرانسه مشکلات اردوغان را دوچندان کرده است. ترکیه بعد از کودتا همچنان در هالهای از این ابهام بسر میبرد که کشوری خاورمیانهای است یا اروپایی باقی مانده است؟
چرخش بسوی روسیه با تجدید روابط با پوتین همراه شده و گفته میشود که اردوغان در سیاست خود درباره سوریه، تجدیدنظر کرده است. این چرخش به معنای فاصلهگرفتن اردوغان از آمریکا و اسرائیل نیست، حتی اگر شعارهای گذشته او درباره بحران سوریه، تعدیل شود، اردوغان با انباری از مشکلات بعد از کودتا مواجه است که مجبور به تعدیل در سیاست خارجی خود به صورت کلی و بخصوص در حوزه منطقهای، در روابط با همسایگان ترکیه است. در این انبار مشکلات بعد از کودتا در ترکیه، پیچیدگی ساختار جمعیتی در این کشور و گرایشهای مذهبی، قومی و سیاسی، خود مشکلات تاریخی است. مدیرکل پیشین خاورمیانهای وزارت امور خارجه ایران، در این باره نوشته است «…گرایشات مذهبی و سیاسی در ترکیه وجود دارد، نخست پانترکیسم که ترکیه را به کشور آذربایجان متصل میکند و در مقابل این گرایش نیز «پان تورانیسم» وجود دارد که برای این کشور به لحاظ سیاسی بحران ایجاد میکند و ترکیه را به آسیای میانه و چین مرتبط میسازد. دیدگاه دیگر در ترکیه «پان اسلامیسم» است که این دیدگاه قصد بازسازی دوران عثمانی را دارد و به نوعی ترکیه به وسیله این دیدگاه دچار توهم شده است که اخوان در ترکیه میتواند رهبری مصر، سوریه و سایر کشورهای عربی را در منطقه برعهده بگیرد. لذا امروز شاهد هستیم که ترکیه جدید سرگردان است که چه سیاستی را در منطقه دنبال کند و در کنار کدام کشور، برای اهداف منطقهای خود قرار گیرد؟ با نگاهی به وضعیت کنونی داخل ترکیه این سوال مطرح میشود که کُردها در کجای ساختار ترکیه قرار دارند؟»
این موارد و دهها مورد دیگر درباره پیچیدگی قومی، مذهبی و سیاسی جامعه ترکیه، نشان میدهدکه اردوغان بعد از کودتا با انباری از مشکلات گوناگون مواجه است، تا آنجا که اغلب نویسندگان تفسیرهای سیاسی در غرب، همچنان آینده ترکیه در خاورمیانه بحرانزده را با «احتمال» از منحنی گوناگون و گاهی متضاد، نقد و بررسی میکنند.