« درگیریهای حسکه و آن روی سکه جنگ در سوریه » عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم دکترعلیرضا رضاخواه است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
به گزارش کوردپاریز،حسکه در سوریه این روزها شاهد جنس جدیدی از درگیریهاست. کردها و بهصورت مشخص یگانهای مدافع خلق چند روزی است که با نیروهای نظام سوریه درگیر شدهاند. درگیری مسلحانه یک هفته اخیر در حسکه که بخشی از آن در دست شبهنظامیان کرد و بخش دیگری نیز در کنترل نیروهای دولتی سوریه است، شدیدترین درگیری میان دو طرف از زمان آغاز جنگ داخلی در این کشور در سال ۲۰۱۱ میلادی به شمار میآید و به فرار هزار شهروند غیرنظامی از این شهر منجر شده است. بر همین اساس نیز ارتش سوریه هفته گذشته برای نخستین بار در پنج سالی که از جنگ داخلی میگذرد، جنگندههای خود را برای بمباران یگانهای مدافع خلق به حسکه فرستاد و همین مسئله نیز باعث شد که ائتلاف بینالمللی بهاصطلاح ضد تروریسم به رهبری آمریکا، جنگندههایی برای دفاع از نیروهای زمینی ویژه این کشور به منطقه اعزام کند. این در حالی است که یگانهای مدافع خلق ستون اصلی حمله تحت رهبری آمریکا علیه گروهک تروریستی داعش در سوریه به شمار میآیند و کنترل بخشهای زیادی از مناطق واقع در شمال این کشور را نیز در دست دارند که کردها طی چند سال اخیر در آنجا نوعی دولت خودگردان تشکیل دادهاند. اما نکتهای که اهمیت این درگیریها و پرداختن به آن را دوچندان میسازد، حاشیههای مهمتر از متن این درگیری است. حاشیههایی که برخلاف متن در این چند روز محل بازی بزرگان بوده است. روسها تلاش کردهاند تا با استفاده از نفوذشان میان طرفین یک آتشبس موقت ایجاد کنند. البته این تلاشها روز گذشته و به دلیل نقض عهد نیروهای کرد ناکام ماند. از سوی دیگر آمریکاییها هم تلاش میکنند تا خود را در دفاع از همپیمانانشان مصمم نشان دهند. آمریکا چندی پیش از حضور تفنگداران خود در حسکه در پایگاههای الرمیلان و عین العرب خبر داد، جایی که نظامیان فرانسوی، انگلیسی و آلمانی نیز در آنجا حضور دارند؛ کشورهایی که قبلاً نیز از منازعات کردها در شمال سوریه و عراق پشتیبانی کرده بودند، تحلیل گران میگویند این امر یادآور تجربه عراق در اوایل دهه نود و ایجاد منطقه پروازممنوع در مناطق کردنشین است.
غرب در آن زمان با سوءاستفاده از قوانین بینالمللی مجوز ممنوعیت پرواز در شمال عراق را دریافت کرد، ولی درگیریهای اخیر در حسکه و اذعان پنتاگون برای نخستین بار به پرواز جنگندههای آمریکایی در آسمان حسکه تحت عنوان حمایت از تفنگدارانی صورت گرفت که ظاهراً مجبور شدند برای حفظ جان خود بهسوی مرز ترکیه عقبنشینی کنند. البته این اقدام فاقد پوشش قانونی و حمایت نهادهای بینالمللی است. تحلیل گران معتقدند واشنگتن اکنون تصمیم گرفته است تا از طریق کردهای سوریه وارد بازی شود. استفاده سوریه از پایگاه همدان ایران و مواضع ترکیه در خصوص حتمی بودن نزدیک شدن روابط آنکارا با مسکو و تهران و مخالفت با تضعیف سوریه، جایگاه آمریکا را در منطقه تضعیف کرده است. بهعبارتدیگر، استفاده ابزاری از کردهای شمال سوریه برای مقابله با شرایط جدید در خاورمیانه است.
در یک سطح تحلیلی بالاتر میتوان گفت درگیریهای اخیر در حسکه نشاندهنده این واقعیت است که بحران سوریه در حال نزدیک شدن به مراحل پایانی خود است. نیروهای درگیر چه در سطح منطقهای و چه در سطح بینالمللی این واقعیت را دریافته و به دنبال تقویت مواضع خود در سوریه هستند. در همین چارچوب به نظر میرسد نیروهای اتحاد دموکراتیک و یگانهای مدافع خلق با همکاری و کمک ایالاتمتحده قصد دارند پیش از پایان جنگ در حلب و پیشروی نیروهای ارتش سوریه، به داعش حمله کنند. درواقع، نیروهای کرد با پشتیبانی حملات هوایی ایالاتمتحده، در تلاش هستند پیش از اینکه ارتش سوریه بتواند حلب را باز پس بگیرد و به سمت رقه حرکت کند، با تهاجم به رقه کنترل این منطقه را به دست بگیرند. کنترل کامل حسکه مقدمهای برای پیشبرد این طرح است.
این رویکرد کردها با همکاری واشنگتن، یادآور روزهای پایانی جنگ جهانی دوم است؛ زمانی که قدرتهای فاتح در تلاش بودند از یکدیگر سبقت بگیرند و خود را به برلین برسانند. در ادامه این روسها بودند که با رساندن خود به برلین پرچم روسیه را بر فراز برلین برافراشتند و خود را فاتح جنگ دوم جهانی معرفی کردند. به نظر میرسد کردها نیز قصد دارند با پیشتازی در حمله به رقه و رساندن خود به این شهر، خود را فاتح اصلی جنگ در سوریه نشان دهند.
بهطورکلی، میتوان سه هدف مشخص برای درگیریهای اخیر در حسکه و تعجیل کردها درحرکت به سمت رقه متصور بود.
نخست اینکه کردها میخواهند با تصرف کامل حسکه و سپس رقه، زمینههای افزایش قدرت چانهزنی سیاسی خود در مذاکرات صلح برای پیگیری خواستههای سیاسیشان را فراهم کنند. درواقع، تصرف رقه به دست کردها میتواند عاملی باشد که کردها با استفاده از آن وزن سیاسی ـ امنیتی خود را در سوریه و آینده آن دوچندان کنند. بدون شک اگر حسکه و سپس رقه به دست کردها بیفتد، آنها به قدرتمندترین گروه در میان گروههای مختلف سوری تبدیل خواهند شد.
دوم آنکه کردها با حمله به رقه و تصرف آن میخواهند نشان دهند، تنها نیرویی هستند که توانستند داعش را از سوریه به عقب برانند و آنها را شکست دهند. آنها قصد دارند خود را تنها نیروی مصمم به مبارزه با داعش در سوریه معرفی کنند.
سوم اینکه کردها از این طریق میخواهند وزن و جایگاه بینالمللی خود را بهبود ببخشند. باید در نظر داشته باشیم که کردها تنها نیرویی در سوریه هستند که هم با روسیه و هم با ایالاتمتحده ارتباط مستقیم و نزدیک دارند و کمکهای زیادی نیز از سوی آنها دریافت میکنند. آنها بهوسیله تعامل با قدرتهای جهانی، میخواهند القا کنند که بازیگری فراتر از محیط داخلی سوریه هستند. القای این موضوع میتواند کردها را برای تحقق خواسته اصلیشان یعنی ایجاد یک منطقه خودمختار یاری کند.
بااینحال فقدان مؤلفههای قدرت در کنار اختلافهای عمیق داخلی میان کردها مانع از آن میشود تا این اهداف جاهطلبانه محقق شود. کردها در این درگیریها بیش از آن که یک بازیگر مستقل باشند، ابزاری برای بازی بزرگان خواهند بود.