- پ.ک.ک در جنگ کوهستان عملا شکست خورده و زمین گیر شده است و دو عامل مهم تشدید تدابیر اطلاعاتی مرزی و زمینی و نیز استفاده گسترده و عمیق از تجهیزات اطلاعاتی هوایی مانند هواپیماهای بدون سرنشین، بالن های بزرگ دارای دوربین های دید وسیع مرزی و تصاویر ماهواره ای، در کنار بمباران های هدفمند نیروی هوایی ترکیه در شمال عراق، فضایی پدید آورده که پ.ک.ک مدتهاست نتوانسته حتی به یک پاسگاه و پایگاه مرزی نزدیک شود. چه برسد به آن که بخواهد همچون گذشته، در یک نقطه متمرکز، چند ارتشی را از بین ببرد و در عملیات تعقیب و گریز، دیگر نیروها را با تله های انفجاری و کمین، به کام مرگ بفرستد.
- پ.ک.ک به خاطر عجز در برابر تسلیحات و تجهیزات هوایی ترکیه، جنگ را به شهرها کشاند و با مسلح کردن صدها نوجوان در شهرهای کردنشین، نهاد اقماری جدیدی به نام «واحدهای دفاع مدنی» (YPS) به وجود آورد. مقامات نظامی و امنیتی ترکیه ادعا کرده اند که این نهاد جدید و ناشی و بی تجربه پ.ک.ک، تنها ظرف هشت ماه، بیش از پنج هزار کشته داده است. شبکه های تلویزیونی ترکیه نیز تصاویری از تسلیم شدن گروه های سی چهل نفره از این نوجوانان را نشان می دهند که در چندین شهر از جمله سور، جیزره و نسیبین، ناچار شدند بعد از مدتها درگیری، خود را تسلیم کنند.
- اقدامات آنارشیستی و بی حساب و کتاب سران پ.ک.ک، نهاد رسمی و قانونی «حزب دموکراتیک خلق ها» (HDP) را در مجلس ملی و در اتمسفر سیاسی ترکیه به طور کامل به حاشیه فرستاد و بعید نیست صلاح الدین دمیرتاش رهبر این حزب و بسیاری از کادرهای برجسته آن، به زودی به اتهام حمایت از ترور، زندانی شوند.
- نزدیک به دو سال است که کسی از حال و روز اوجالان رهبر زندانی پ.ک.ک خبر ندارد و اردوغان خشمگین، اجازه نمی دهد همچون گذشته، هاکان فیدان رئیس سرویس اطلاعاتی میت، با هیلکوپتر به ایمرالی برود و ساعت ها با او گفتگو و مذاکره کند و عملا چیزی به نام پرونده مذاکرات صلح بر روی میز نمانده و پ.ک.ک در شرایط فعلی –غیر از حوزه ی تهدیدات ضدامنیتی-، جایگاهی در ترکیه ندارد.
- کسب هشتاد کرسی از پانصد و پنجاه کرسی توسط نمایندگان وابسته به پ.ک.ک در انتخابات سراسری ترکیه، برای کردهای نزدیک به اوجالان و پ.ک.ک، یک رویا بود. اما درگیری ها و اقدامات عجیب و سردرگمی سران پ.ک.ک، این دستاورد بزرگ و تاریخی را عملا به باد داد، امنیت و آرامش و زمینه ی توسعه ی اقتصادی استان های کردنشین را از بین برد و بسیاری از کردهای ترکیه در این ماجرا چنان دلسرد شده اند که حاضر نیستند همچون گذشته، به درخواست دمیرتاش و پ.ک.ک، به میدان ها بیایند و علیه دولت شعار سر دهند.
- پ.ک.ک با این امید در ترکیه به دولت فشار می آورد که بتواند در پرونده سوریه امتیازات بیشتری بگیرد. غافل از این که محاسبات جنگ در کوبانی و دیاربکر یکی نیست و گذشته از آن، دلیل مهم پیروزی های پ.ک.ک در ترکیه، ضعف اسد و غیبت دولت او در مناطق شمالی سوریه بوده و در ترکیه فضای حاکمیتی، سیاسی و امنیتی به گونه ای دیگر است.
- عامل و فاکتور آخر، در فضای کنونی، شاید از همه عوامل بالا مهم تر باشد. در ترکیه کودتا شده، ذهن دولت «درگیر» و «مشغول» است و انگار این روزها، اردوغان و یاران او، حتی در دنیای خواب و کابوس هم، چیزی غیر از فتح الله گولن نمی بینند و چنین چیزی برای پ.ک.ک قابل تحمل نیست. پ.ک.ک می خواهد با ناامن کردن فضا، اعلام کند: تهدید اصلی در ترکیه ما هستیم و نه گولنی ها
کدامیک خطرناکترند؟
بدون تردید در شرایط فعلی، گولن و شاگردان او، بسیار خطرناک تر و قدرتمندتر از پ.ک.ک هستند و توان این دو برای تخریب، تهدید و ضربه زدن به آکپارتی، با هم، قابل مقایسه نیست. اگر تمام توان پ.ک.ک، در ایده آل ترین شرایط، آن است که در یک حمله تروریستی در استانبول، آنکارا، یا شهرهای کردنشین، جان چند پلیس و شهروندان غیرنظامی ترکیه را بگیرد، توان گولن در حدی است که می تواند ترکیه و جهان را با کودتای نظامی غافلگیر کند و تنها ظرف چند ساعت، نه تنها آکپارتی را تا لبه ی پرتگاه سقوط ببرد، بلکه میلیاردها دلار، ضرر بر دست این کشور بگذارد. در یک کلام، پ.ک.ک صاحب یک قدرت محدود و مارژینال شده و یک نفوذ محدود است. اما گولن و همراهان او، دارای قدرت سیاسی، تشکیلاتی و اقتصادی هستند و میزان نفوذ این گروه، در ارکان مختلف دولت، در تصور نمی گنجد. اما هیچ کدام از این واقعیات، مجوز آن را به دولت نمی دهند که پرونده کُردی و سماله پ.ک.ک را رها کند و همه توان خود را صرف پ.ک.ک کند. شاید در فضای کنونی ترکیه، پ.ک.ک با اقدامات آنارشیستی و تصمیمات عجولانه و غیرمنظقی خود، پیروزی را در سینی طلا نثار آکپارتی کرده است اما دولت، وظایف و تعهداتی دارد و این عین بی مسئولیتی است اگر اردوغان و یاران او، تصور کنند که با ضعیف شدن و افول پ.ک.ک، یک مساله سیاسی، اجتماعی و حقوقی مهم به نام پرونده کُردی، به خودی خود بایگانی می شود.
چنین به نظر می رسد که با در نظر گرفتن همه جوانب و ابعاد این مساله، عاقلانه ترین گزینه برای ترکیه آن باشد که یک بار دیگر، سراغ دمیرتاش و رفقای او برود و همزمان با آن، از ظرفیت دیگر جریانات سیاسی و دینی کردهای ترکیه و نخبه ها و دانشگاهیان بهره بگیرد و دور جدیدی از مذاکرات صلح را آغاز کند.