به گزارش کوردپاریز، پس از فروپاشی نظام بعثی عراق و سقوط صدام، کردها فرصت جدیدی برای حضور در فضای سیاسی عراق یافتند و به سرعت انواع احزاب با گرایشات مختلف از چپ و راست سر برآوردند، به گونهای که اگر ناظری بی اطلاع از تحولات چند سال اخیر در عراق را به ناگاه در یکی از شهرهای اقلیم کردستان رها کنیم، شاید او به سادگی نتواند بپذیرد که چه اتفاقی افتاده است، اما این تحولات از منظری و در سطحی وسیعتر به دوران مشروطه ایرانی شباهت دارد و این شباهت نیز به دلیل اشتراکات فرهنگی دو کشور میتواند چشم انداز آینده اقلیم کردستان را با نگاهی از بیرون ترسیم کند.
اقلیم کردستان عراق پس از سقوط صدام با حضور فعال دو حزب قدیمی کرد عراقی، یعنی حزب دمکرات کردستان عراق موسوم به پارتی و اتحادیه میهنی کردستان عراق موسوم به یه که تی عملاً نبض فضای سیاسی این منطقه را در دست گرفت و هر یک از این جریانات تلاش کردند تا با نزدیک شدن به کشورها و قدرتهای منطقه و بینالملل برای خود کلاهی تدارک ببینند و این نزاع دائمی مستمراً ادامه پیدا کرد و علیرغم توافقات میان این احزاب، این نزاع پنهان و گاه آشکار هر روز از جایی سر بر میآورد.
در این میان حزب کارگران کردستان ترکیه موسوم به پ.ک.ک که سالها در کوهستانهای شمال عراق پنهان شده و با دولت ترکیه در نزاع است، نیز فرصت بوجود آمده در منطقه اقلیم کردستان عراق را برای خود مغتنم شمرده و به صورت میهمانی خود خوانده در فضای این منطقه حضور پیدا کرد.
از سوی دیگر، احزاب ضد انقلاب و معارض با جمهوری اسلامی ایران نیز که در زمان صدام نیز زیر چتر حمایت او در مقابل هموطنان خود ایستاده بودند، قرار دارند که در کمپها و مناطق مشخص شدهای مستقر هستند. در کنار این احزاب و گروههای عمدتاً شبه نظامی و چپ گرا، احزاب قانونی با گرایشات اسلامی و راست نیز حضور دارند و به فعالیت سیاسی مشغول هستند.
در این میان انواع و اقسام معضلات فرهنگی، اقتصادی و بحرانهای اجتماعی در این منطقه موجب شده که نگاه از بیرون بر فضای حاکم در این منطقه، نمودار شهر گانگسترها را پیش روی گذاشته و حاکمیتی ناکارآمد و بی ثبات را نمایان کند.
در ایران و در مقطع زمانی مشروطه نیز پس از یک دوره استبدادی و شاهنشاهی، به ناگاه انواع گروهها و احزاب و دسته جات سیاسی سر برآوردند و هر چند شدت بحرانهای سیاسی در ایران آن زمان به هیچ وجه قابل قیاس با فضای گانگستری حاکم بر اقلیم کردستان نبود، ولی مسئله اصلی روح افراط گری است که در نهضت مشروطه نیز موجب بازگشت استبداد شد.
در زیر نمونهای از رخدادهای روز مره منطقه اقلیم کردستان عراق را که ترسیم کننده فضای افراط گری و ناهنجاری در این منطقه است را ذکر میکنیم تا عمق بحران سیاسی و امنیتی حاکم بر این منطقه روشن شود.
روز شنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۵ (۱۳ آگوست ۲۰۱۶) “ویداد حسین علی” روزنامه نگار کُرد عراقی که برای یکی از خبرگزاریهای وابسته به پ.ک.ک فعالیت میکرد، پس از خروج از منزلش از سوی چند فرد ناشناس ربوده و ساعاتی بعد جنازه وی که آثار شکنجه و اذیت و آزار نیز روی بدنش مشهود بود، در کنار جاده مواصلاتی شهر دهوک و منطقه سیمیل در شمال عراق پیدا شد.
اگر چه رسانههای وابسته به پارتی همچون روزنامه رووداو اعلام کردند ویداد حسین علی از همکاری با خبرگزاری وابسته به پ.ک.ک کناره گیری کرده بود و ممکن است در چارچوب یک تصفیه داخلی از سوی پ.ک.ک به قتل رسیده باشد، اما در سوی مقابل رسانههای وابسته به پ.ک.ک بصورت همه جانبه انگشت اتهام را به سمت رقیب و دشمن دیرینه این گروه، یعنی حزب دمکرات کردستان عراق موسوم به پارتی به رهبری مسعود بارزانی نشانه گرفتهاند. در همین زمینه آژانس خبری روژنیوز وابسته به پ.ک.ک که ویداد حسین به عنوان خبرنگار با این آژانس همکاری داشت، اعلام کرد: خبرنگار ما ویداد حسین علی اخیراً چندین بار از سوی دستگاه امنیتی و اطلاعاتی پارتی فراخوانده شده بود تا برای دستگاه امنیتی پارتی جاسوسی کند، اما ویداد حسین این درخواست را نپذیرفته بود.
قتل ویداد حسین علی در حالی صورت گرفت که ماه گذشته پ.ک.ک یک تیم ۹ نفره را در مناطق کوهستانی قندیل در شمال عراق دستگیر و اعلام کرد، این افراد که سه تن از آنان اعضا و کادرهای حزب دمکرات کردستان عراق به رهبری مسعود بارزانی هستند، با همکاری این حزب و دستگاه اطلاعاتی ترکیه اقدام به جاسوسی علیه پ.ک.ک و برخی دیگر از احزاب در اقلیم کردستان کردهاند. اتهامی که پارتی به شدت آن را تکذیب کرد.
تنش و درگیری بین پارتی و پ.ک.ک به مقوله جاسوسی علیه یکدیگر خلاصه نمیشود، بلکه ابعاد بسیار گسترده تری دارد. مخالفت پ.ک.ک با برگزاری همه پُرسی استقلالِ اقلیم کُردستان عراق، خودداری پ.ک.ک از خارج ساختن نیروهایش از مناطقی همچون: شنگال، کرکوک و جلولا به بهانه مبارزه با داعش، اقدام پارتی در بازداشت چندین عضو شاخه پ.ک.ک در اقلیم کردستان موسوم به Tevgeri Azadi، همکاری نزدیک مسعود بارزانی با حزب عدالت و توسعه ترکیه، اذیت و آزار ساکنان روستاهای کُرد نشین کوهپایه قندیل از سوی پ.ک.ک و ….. از جمله موارد اختلافی پ.ک.ک و پارتی محسوب میشوند.
ماه گذشته شبکه سومریه نیوز اعلام کرد: عارف رشدی، مشاور دفتر سیاسی حزب دموکرات کردستان گفته است، پ.ک.ک و همپیمانانش مخالفِ برگزاری همه پرسی در اقلیم کردستان هستند. وی عنوان داشت، برخی از سران پ.ک.ک اخیراً تصریح کردند که در صورت برگزاری همه پرسی، کردستان را به دریایی از خون تبدیل میکنند.
احتمال همکاری پ.ک.ک و اتحادیه میهنی کُردستان عراق نیز بر نگرانیهای مسعود بارزانی و حزبش افزوده است. “عمر میرانی” نماینده پارتی در ترکیه در گفتوگو با خبرگزاری آناتولی در واکنش به احتمال انتقال پایگاههای پ.ک.ک از کوهستان قندیل به سلیمانیه گفت: اگر چنین چیزی روی دهد این بزرگترین تهدید و خطر برای اقلیم کردستان خواهد بود و حکومت اقلیم به هیچ وجه اجازه چنین کاری را نخواهد داد.
اختلاف پارتی و پ.ک.ک بر سر نحوه اداره مناطق کُردنشین سوریه یکی دیگر از میدانهای دشمنی و تنش بین دو طرف است. چند هفته قبل، مجلس میهنی کُرد در سوریه موسوم به ENKS که از سوی مسعود بارزانی رئیس حزب دمکرات کُردستان عراق (پارتی) حمایت میشود، بصورت مستقل یک قانون اساسی جداگانه را منتشر کرد و مدعی شد مناطق کُردنشین سوریه طبق این قانون اساسی اداره خواهند شد. همزمان رسانههای گروه پ.ک.ک به عنوان اصلی ترین رقیبِ ENKS اعلام کردند که شاخه پ.ک.ک در سوریه پیش نویس قانون اساسی فدرالیسم شمال سوریه که «پیمان اجتماعی» نام دارد را در چهار بخش، ۱۱ فصل و ۸۵ ماده منتشر کرد.
انتشار همزمان دو قانون اساسی برای مناطق کُردنشین سوریه بار دیگر نشان داد اختلافات دو بازیگر اصلی در مناطق کُردنشین سوریه یعنی پارتی و پ.ک.ک تا چه اندازه عمیق است و هیچ یک از دو طرف نیز حاضر به عقب نشینی از مواضع خود نیست.
تنش و درگیری بین پارتی و پ.ک.ک از ماه گذشته وارد مرحله جدیدی شده و هر چه زمان میگذرد جنگ رسانهای بین این دو گروه شدت میگیرد که قتلِ مشکوکِ ویداد حسین علی و جبهه گیری دو طرف در مقابل یکدیگر تازه ترین نمونه آن است.
اکنون ناظران سیاسی بیم آن را دارند تا خاطره تلخ درگیری خونین بین این دو رقیب در میانه دهه ۹۰ میلادی که دهها نفر از دو طرف در اثر آن کشته شدند بار دیگر تکرار شود.
بدون شک قربانیان اصلی این رقابت مردم کُرد هستند که میان افراطی گری و فرصت طلبیِ پ.ک.ک از یک سو و انحصار طلبی و جزم اندیشی پارتی از سوی دیگر گرفتار شدهاند.
نمونه بالا تنها یکی از چند صد رخدادی است که برای مردم منطقه اقلیم کردستان عراق تبدیل به امری رایج و عادی شده و این منطقه را به شهر گانگسترها تبدیل کرده است.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰