از این بیشتر، جان کری، وزیر امور خارجه امریکا مخفی نمی کند که فصل “بدتر” از جنگ سوریه هنوز فرا نرسیده است. گویی در خفای این اظهارات می خواهد تهدیدی را متوجه روسیه کند و بگوید که اگر حمایت نظامی خود را از حکومت بشار اسد متوقف نکند و مسکو به دمشق فشار نیاورد تا عملیات نظامی اش را متوقف کند طرف امریکایی مجبور خواهد شد رفتار دیگری در پیش بگیرد. این تهدید در زمانی بیان می شود که طرف امریکایی به روشنی تحت فشار پنتاگون قرار دارد تا به هماهنگی نظامی با روسیه برای حمله به “جبهه النصره” که به نام جدید “جبهه فتح الشام” تغییر یافته است، تن دهد. یکی از دلایلی که دولت امریکا تا کنون حاضر به تسلیم فشارهای پنتاگون و روسیه بر سر حمله به جبهه النصره نشده است، وجود تحریم های امریکا علیه مسکو بر سر پرونده اوکراین است که همچنان به قوت خود باقی است.
همه هشدارهای امریکا به روسیه تحت یک عنوان عریض و طویل بیان می شود. این عنوان می گوید که ما امریکایی ها می توانیم سوریه را به افغانستان جدیدی برای روسیه تبدیل کنیم، در آن صورت دیگر مسکو قدرت کافی برای پایان دادن به بحران سوریه نخواهد داشت. روسیه تا کنون از سرنگونی حکومت سوریه جلوگیری کرده و آن را به قدرتی موثر در رویارویی با مخالفان که مورد حمایت کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و ترکیه هستند، تبدیل کرده است. نتیجه، ادامه جنگی خواهد بود که مسکو توانایی پرداخت هزینه های مادی آن را نخواهد داشت. از نگاه امریکایی این مساله می تواند به معنای پیروزی دومی در جنگ سرد علیه روسیه باشد. به نظر می رسد ایالات متحده، بر خلاف مسکو، عجله دارد تا ورق در سوریه برگردد تا جلوی پیشروی های روسیه گرفته شود، به خصوص که این مساله می تواند به تضعیف مواضع ایران و حزب الله نیز منجر شود.
سوریه یکی از مهمترین عرصه های جدید رویارویی امریکا و روسیه محسوب می َود. از دست دادن دمشق برای روسیه حادثه ای گذرا نخواهد بود که بتواند به راحتی از کنار آن بگذرد. برای همین است که روسیه تمام قد دخالت نظامی در سوریه کرده و حاضر شده است که همه هزینه های این دخالت را متحمل شود و استراتژی خود را تا آن جا پیش ببرد که امریکا عصبانی شود و حتی به فکر تکرار تجربه “موفق” عراق و لیبی برای سرنگونی حکومت سوریه بیفتد.
امریکا تلاش دارد که روسیه را در برابر گزینه های مورد قبول خود با شرایط آتش بس قرار دهد، شرایطی که برای مسکو قابل قبول نیستند، واشنگتن می گوید اگر روسیه این شرایط را نپذیرد پس در برابر گزینه دوم خواهد بود که همان تجربه افغانستان برای روسیه است.
شاید ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه هیچ کدام از این دو گزینه پیشنهادی واشنگتن را نخواهد بپذیرد، برای همین است که الآن تلاش می کند از حلب به عنوان معادله نظامی جدیدی استفاده کند که بیش از آن که شبیه افغانستان باشد شبیه چچن است.