چالش جدایی طلبان کرد در ترکیه که با نماد پ.ک.ک یا کنگره گل شناخته میشوند، در زمانی که همه نگاه ها به حل مسئله موسوم به پروژه صلح معطوف بود، زمانی آغاز شد که حزب کردی همسو با پ.ک.ک در انتخابات ترکیه توانست برای اولین بار در سیستم سیاسی این کشور وارد پارلمان گردد. حزب دمکراتیک خلق ها که برای اولین بار به عنوان یک حزب وارد پارلمان شده بود تمام فضای کردی را تحت الشعاع قرار داد . بسیاری از ناظران سیاسی بعدها گفتند که بزرگترین اشتباه سیاسی از سوی پ.ک.ک زمانی رخ داد که دچار توهم مشروعیت قابل اتکا گردید. مشروعیت قابل اتکا به آن جهت که پ.ک.ک بتواند با بسیج نیروهای اجتماعی فضای جامعه کردی را تحت کنترل خود درآورد و آرزوی دیرینه خود مبنی بر اعلام خودمختاری را جامعه عمل بپوشاند.
این تحولات مصادف بود با اوج گیری نقش آفرینی پ.ک.ک در مناطق کردنشین سوریه که با حمایت دمکرات های ایالات متحده تداوم یافت. این روند در کنار فضای جدید در ترکیه و تضعیف سیستم عشیره ای حاکم بر اقلیم کردستان عراق موجب گردید تا بستر لازم برای ایجاد توهم مشروعیت قابل اتکا در پ.ک.ک به سایر سطوح این گروه جدایی طلب تسری پیدا کند.
اما این روند نتوانست آن چنان که تصورمی شد پیش رفته و تئوری های پ.ک.ک یکی پس از دیگری دچار نقص سیستم تحلیل فضای واقعی گردید. چالش بزرگی که ناشی از عدم درک صحیح از فضای پیرامون بود. بسیاری از تصمیم سازان و تصمیم گیران در پ.ک.ک پس از آنکه کاریزمای اوجالان به یکباره از بدنه این گروه جدا گردید دچار تضاد در تصمیم گیری شدند و علیرغم سیستم بسته پ.ک.ک نشانه های تشتت در سطح کلان این گروه به تدریج مشخص گردید.
در این میان شوک ترامپ بسیاری از سناریو ها را برای پ.ک.ک بر هم زد و روند بازگشت به پ.ک.ک به نقطه اولیه به سرعت آغاز گردید . اتحاد بارزانی و اردوغان و حمایت های پیدا و پنهان دولت ماجراجوی ایالات متحده سبب شد تا سیگنال های ناخوشایندی برای پ.ک.ک بر صفحه تحولات سیاسی نمایان شود. پ.ک.ک که تا قبل از آن همه گروه ها و احزاب کردی را کمپ نشین، مزدورو خائن و القابی نظیر آن می خواند به یکباره مدعی اتحاد با سایر احزاب کردی شد. تصوری که باز بر مبنای یک تحلیل غیر واقعی و انتزاعی شکل گرفته است. در این مقطع پ.ک.ک بلافاصله سیستم مدیریتی پژاک و نسخه جدید آن به نام کودار را با تزریق نیروهای جدید فعال ساخت و اولین ماموریت آنها ایجاد جبهه مشترک کردها قرار داد. اما آیا ظاهر رفتار پ.ک.ک با واقعیت تناسب دارد ؟ چه عاملی سبب گردیده تا پژاک در پی این روند حرکت کند ؟
اولین حرکت با حضور رئیس جدید پژاک در سایر گروه های اپوزسیون کردی آغاز شد. اما به جزچند خبر کوتاه هیچ گاه محتوای گفتگوها بصورت شفاف و آشکار در معرض دید افکار عمومی قرار نگرفت. گفتگو با برخی از افراد مرتبط با این گروه ها حکایت از آن دارد که این گروه ها چندان به پژاک اعتماد نکرده و در برخی موارد گفتگو ها به تنش و مجادله نیز کشیده است . بسیاری از این گروه ها می گویند پژاک هر زمان احساس خطر میکند به سراغ آنها می رود و زمانی که کوبانی آزاد شده بود آنها حاضر نمیشدند حتی با این گروه ها بصورت مشترک در این مسئله شریک شوند و این گونه بود که مسعود بارزانی بیشترین بهره برداری را از این مسئله کرد و حال که اتحاد بارزانی با اردوغان به اوج خود رسیده است و جایگاه پ.ک.ک به شدت به خطر افتاده است مسئله اتحاد کردها از سوی پژاک مطرح می شود. آن چیزی که بیش از هم محل اشکال است دوگانگی ساخت یافته ای است که از دیر باز در تمام شئون پ.ک.ک و سطوح مختلف آن همچون پژاک و دیگر شاخه های آن نهادینه شده است . به نظر میرسد پ.ک.ک و پژاک باید قبل از هر چیز بصورت شفاف توضیح دهند که واقعا به دنبال چه چیزی هستند ؟!
نویسنده : سلیمان ویسی ، روزنامه نگار و تحلیلگر حوزه کُردی