اعلام نتایج برگزاری همه پرسی پیرامون اصلاحات قانون اساسی ترکیه واکنشهای متفاوتی را به دنبال داشته است. از یک طرف هواداران اردوغان با حضور در خیابانها به جشن و پایکوبی پرداختهاند.
اعلام نتایج برگزاری همه پرسی پیرامون اصلاحات قانون اساسی ترکیه واکنشهای متفاوتی را به دنبال داشته است. از یک طرف هواداران اردوغان با حضور در خیابانها به جشن و پایکوبی پرداختهاند و از سوی دیگر مخالفان خواستار بازشماری آراء شده و حاضر به قبول نتایج اعلام شده، نیستند.
منابع رسمی از رای مثبت ۲/۵۱ درصدی مردم ترکیه به پیشنهادات اردوغان و حزب حاکم عدالت و توسعه و مخالفت ۸/۴۸ درصد با آن خبر دادهاند. اگرچه اردوغان و حزبش و طرفداران وی اعلام پیروزی کردهاند اما خود بهتر میدانند که آنچه به دست آمده، حتی اگر یک پیروزی معرفی شود، قطعاً شکننده است و به نظر میرسد اوضاع سیاسی – اجتماعی ترکیه آبستن حوادث دیگری است. به ویژه آنکه حزب حاکم علیرغم در اختیار داشتن تمامی ابزارهای سیاسی – تبلیغاتی و بازداشت صدها هزار تن به بهانه کودتای ناکام سال گذشته و زندانی کردن بسیاری از سیاستمداران و ارباب جراید، هم نتوانسته به پیروزی دلخواه خود دست یابد. در واقع طیف مخالفین اردوغان علیرغم وجود جو خفقان و فقدان آزادیهای مطلوب توانستهاند ۸/۴۸ درصد آراء را به خود اختصاص دهند که اقلیت بسیار نیرومند و قابل توجهی تلقی میشود که حتی با آراء ۵۱ درصدی حزب حاکم، پهلو میزند و تعیین کنندهتر به نظر میآید.
نکات دیگری هم وجود دارد که بر ابهامات میافزاید. نخست آنکه ۵/۱ میلیون رای مخدوش توسط دولت شمارش شده که فاقد مهر بوده و پس از سرشماری آراء، بر روی برگههای فاقد مهر، مهر تائید زدهاند که بسیار ابهام آور است. بعلاوه ناظرانی که از نزدیک شاهد روند رای گیری بوده اند، نکاتی را یادآور میشوند که به زیان هیئت حاکمه است و صحت آمارها و حتی صحت رای گیری را به زیر سئوال میبرد. برهمین اساس جبهه مخالفین اردوغان خواستار بازشماری آراء ولو به صورت محدود شدهاند تا اطمینان درخصوص آمارهای ادعائی، حاصل شود.
موضوع مهمتر اینکه اردوغان طی سالهای اخیر آزمونهای سختی را پشت سر گذاشته و عموماً با آراء شکنندهای به پیروزی نسبی رسیده ولی هرگز حتی به کمک خشونت و شدت عمل هم نتوانسته ثبات سیاسی – اجتماعی دلخواه خود را برقرار سازد. آمار ۴۹ درصدی مخالفین برای هر دولتی نگران کننده است و نشانگر وجود یک بحران بالقوه است که همانند آتش زیر خاکستر ممکن است هر لحظه حادثه غیرمنتظرهای را به همراه داشته باشد. آنچه بر شدت و دامنه نگرانیها میافزاید این است که تقریباً بدون استثنا در شهرهای بزرگ و مراکز تعیین کننده از جمله اسلامبول، آنکارا و مناطق کردنشین، مخالفتها بیشتر از آراء مثبت بوده و همین امر نشان میدهد که پایگاه سیاسی – اجتماعی حزب حاکم به شدت متزلزل است.
صرفنظر از احتمال گرایش نیرومند اردوغان به سمت و سوی دیکتاتوری که حتی متحدین ترکیه را هم نگران کرده، شعارهای حزب حاکم به شدت ابهامآلود است. طرفداران اردوغان این روزها میگویند ترکیه به یک «آتاتورک جدید» احتیاج دارد که مسلمان باشد! همین جهت گیریها به خوبی نشان میدهد که در جبهه طرفداران اردوغان چه میگذرد و آنها به چه میاندیشند؟
اما سئوال این است که اردوغان با اختیارات بیشتر در طول دوره ۱۲ ساله آینده میخواهد چه اقداماتی بیشتر از آنچه تاکنون انجام داده، در کارنامهاش به ثبت برساند؟ برداشتن موانع قانونی از پیش روی اردوغان، چه پیامدهائی به همراه خواهد داشت؟ با مروری به کارنامه ۱۴ ساله حزب عدالت و توسعه به ویژه در پرتو قدرت نمائیهای شخص اردوغان، بهتر میتوان دریافت که وی واقعاً خواستار تغییر خط مشی سالهای اخیر نیست و عمدتاً مایل است در هر زمینهای که سیاستهای ناکارآمدی داشته، با دست بازتری عمل کند و امیال خود را محقق سازد. درحالی که کارنامه وی تا اینجای قضیه هم افتخارآمیز نیست.
اردوغان زمانی به عنوان یک چهره ضد صهیونیست شناخته میشد و مواضع روشنی در قبال اشغالگران قدس اتخاذ کرده بود ولی بعداً از مواضع خود عقب نشینی کرد و با صهیونیستها نردعشق باخت. اردوغان زمانی بین بشار اسد و صهیونیستها میانجی گری میکرد ولی بعداً به چیزی کمتر از سقوط وی رضایت نمیداد. اردوغان سعی داشت چهرهای ضد تروریستی از خود به نمایش بگذارد ولی بعداً معلوم شد که وی در تمامی جنایات داعش و سایر تروریستها «شریک جرم» آنها محسوب میشود. اردوغان با همکاری همه جانبهاش با آمریکا و سایر اعضای ناتو، عملاً پایگاه هوائی اینجرلیک و مرزهای مشترک با سوریه و عراق را در خدمت ماشین جنگی ارتشهای ناتو قرار داد تا با هزینه ارتجاع عرب علیه استقلال، یکپارچگی و تمامیت ارضی سوریه و عراق وارد عمل شود و برای تجزیه آنها ریلگذاری و اقدام نماید.
اشغال خاک سوریه و عراق توسط ارتشهای ناتو بدون همکاری ترکیه قطعاً امکان پذیر نمیبود و هنوز هم با تجدیدنظر ترکیه در مواضع گذشته، قطعاً توطئههای صهیونیستی و استکباری در نطفه خفه خواهد شد. با نگاهی به فهرست سیاستهای اردوغان طی سالهای گذشته بهتر قابل درک است که این سیاستها تحت هیچ شرایطی، حتی با اغماض مسامحه نیز با سیاستهای اسلامی، ملی و مسئولانه تطبیق ندارد و دقیقاً به زیان دنیای اسلام بوده است. اگر اردوغان تصور میکرد هنوز هم امیدوار است که با این خوش خدمتیها بتواند اعتبار کشورش در غرب را افزایش دهد و به عضویت اتحادیه اروپا درآید، با جمع بندی کارنامهاش بهتر میتواند اطمینان یابد که ممکن است با این خوش خدمتیها از اروپا باج خواهی کند ولی از طریق همدستی با تروریستها و حامیان تروریسم هم نمیتواند عزت و اعتباری کسب کند یا بر آن چیزی را بیفزاید.