سایز متن   /

سلیمان محمد مشهور به (جلال شرناخی) سیاستمدار و فرمانده نظامی سابق پ.ک.ک بوده که اهل شرناخ کردستان ترکیه است. سال ۱۹۸۳ به این گروه ملحق شده و در سال ۱۹۸۵ سمت فرمانده نظامی را به دست آورد. وی در سال ۲۰۰۴ به دلیل نارضایتی از سیاست و شیوه فعالیت پ.ک.ک از این گروه جدا شده است. نامبرده در مصاحبه با پایگاه خبری – تحلیلی گولان در اقلیم کردستان عراق درباره سیاست و راهبردهای این گروه صحبت کرد.

سلیمان محمد گفت: در حقیقت خط مشی و راهبرد عملی پ.ک.ک مشخص نیست. چراکه با مروری به تاریخچه تاسیس این گروه می ببینیم که در زمان تاسیس پ.ک.ک در کردستان ترکیه چندین حزب کردی وجود داشتند که هرکدام دیدگاهی انقلابی داشتند برخی از آنها با نام سوسیالیستی، دمکراسی خواهی یا آزادی مشغول فعالیت بودند. اما پ.ک.ک از همان بدو تاسیس به ضدیت با این احزاب پرداخت. سوال اینجاست که اگر پ.ک.ک ادعای استقلال و اتحاد برای کل بخش های کردستان را دارد دیگر چه احتیاجی به جنگ با سایر احزاب کُردی داشت؟ به نظر من نظام حکومتی ترکیه در تاسیس این گروه دست داشته است. از همین رو این همه جنگ به دنبال خود داشت.

این فرمانده سابق پ.ک.ک افزود: پ.ک.ک هر جا می توانست به شیوه سیاسی به مقابله با احزاب می پرداخت و هر جا توانایی مقابله سیاسی را نداشت بصورت میدانی و بکارگیری اسلحه با احزاب مقابله می کرد. عبدالله اوجالان هم پس از دستگیری گفت که چیزی به نام استراتژی استقلال و کشور کردی وجود ندارد. این در حالیست که خودش قبلا چنین ادعایی داشت. از همین رو مشاهده می کنیم که بین ادعا و رفتار پ.ک.ک تناقض وجود دارد. بنابراین معلوم نیست آیا عبدالله اوجالان و گروهی که در اطراف او بودند در زمان تأسیس پ.ک.ک در آنکارا، قصد داشتند برای چه هدفی مبارزه کنند؟ و به چه کسی خدمت کنند؟ ممکن است ما حدس بزنیم که آنها شبکه و رابط خاص خودشان را داشتند اما شواهد قانع کننده ای وجود ندارد که نشان دهد آنها مشغول چه چیزی بوده اند.  وقتی به آنها گفته می شود که شما مشغول یک برنامه مشخص و طراحی شده هستید، بلافاصله انکار می کنند. اینها همه به این خاطر است که پ.ک.ک به لحاظ ایدئولوژی دچار مشکل شده و همین امر سبب ایجاد مشکل و درگیری با دیگر احزاب شده است.

سلیمان محمد مشهور به (جلال شرناخی) سیاستمدار و فرمانده نظامی سابق پ.ک.ک می افزاید: پ.ک.ک به دلیل نداشتن برنامه و استراتژی مشخص، به سادگی به آلت دست این و آن تبدیل می شود. تا زمانیکه اوجالان در سوریه بود با دولت بعث سوریه ارتباط داشت و بخشی از این گروه نیز به کمالیست های درون ترکیه وابسته بودند. در سال ۱۹۹۲ هم که یکیتی و پارتی یک اقلیم خودمختار ایجاد کردند، پ.ک.ک با فشارهای ترکیه و سوریه شمال عراق را به میدان جنگ تبدیل کرد. تصمیم آن جنگ چند ساله هم توسط خود اوجالان اتخاذ شد هرچند بسیاری از کادرهای این گروه با این تصمیم همراه نبودند.
نکته ی دیگر اینکه این گروه نه تنها با تأسیس دولت (کشور مستقل) و بنیاد آن مخالف است بلکه با شیرازه و بنیاد خانواده هم سر مخالفت و دشمنی دارد. از سوی دیگر هم پرچم کردستان را نشانه ی سنتی و کلاسیک بودن می داند این درحالیست که بر پشت بام خانه ها در عفرین پرچم دولت بعث سوریه برافراشته شده است. نکته ی دیگر اینکه پ.ک.ک جز شنگال، رودخانه و کوهستان و جنگل های بسیار دیگری را اشغال کرده که اکثر آن مکان ها تفریحی و جاذبه گردشگری است. این گروه با زبان صلح و گفتگو متوجه نمی شود که باید شنگال را ترک کند.
پ.ک.ک نه تنها خواستار تاسیس دولت کردستان نیست بلکه با تمام توان تلاش می کند زمینه های آنرا  هم بخشکاند و مانع تراشی کند. درحال حاضر هم تنها از پارتی می ترسد و برای دیگر احزاب هیچگونه حسابی قائل نیست.
سخن آخر اینکه: پ.ک.ک خواستار موفقیتی که ه.د.پ (حزب دمکراتیک خلق ها) در انتخابات ترکیه به دست آورد؛ نبود. چراکه اگر مایل بود می بایست با آکپارتی برای تاسیس دولت ائتلافی متحد می شد، اما این کار را نکرد و راه را بست. پس از شکست کردها و ه.د.پ که به دست پ.ک.ک محقق شد، پ.ک.ک ترس از آن داشت که مبادا صلاح الدین دمیرتاش و دیگر سران این حزب در میان مردم نفوذ زیادی داشته باشند و لذا زمینه های دستگیریشان نیز فراهم شد. در حال حاضر هم شاهد هستیم که مناطق کردنشین ترکیه چگونه ویران و نابود شده است.

اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
برچسب ها:
دیدگاهها

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

قالب وردپرسدانلود رایگان قالب وردپرسپوسته خبری ایرانیقالب مجله خبریطراحی سایتپوسته وردپرسکلکسیون طراحی