سایز متن   /

دلیل اصلی برگزاری سومین کنگره فوق‌العاده حزب عدالت و توسعه ترکیه را باید باز گرداندن انسجام حزبی دانست. پس از آن که احمد داوود اوغلو در سال ۲۰۱۴ به ریاست حزب انتخاب شد، مسائل گوناگونی به وقوع پیوست و در سال ۲۰۱۶ شاهد بودیم که شکاف علنی میان اعضای این حزب به وجود آمد. از این جهت مساله‌ای که می‌بایست در انتخاب رجب طیب اردوغان به عنوان ریاست حزب عدالت و توسعه مدنظر قرار گیرد این است که بر اساس قانون اساسی ترکیه، رئیس جمهوری اجازه دخالت در امور احزاب به صورت مستقیم را ندارد اما پس از «عبدالله گل» شاهد بودیم که این روند به صورت دیگر نمایان شد و اردوغان در تمامی امور حزب حاکم دخالت کرد.
برگزاری رفراندوم تغییر قانون اساسی ترکیه موجب شد تا اردوغان بر تمامی امور حزب حاکم تسلط داشته باشد. به گونه‌‌ای که اردوغان قبل از برگزاری همه‌پرسی به صورت غیر‌قانونی بر احزاب تسلط داشت اما با برگزاری رفراندوم شانزدهم آوریل تمامی این روند حالت قانونی به خود گرفت و البته نادیده گرفتن رقبای خود در آک پارتی مانند احمد داوود اوغلو یا عبدالله گل یکی از دلایل اصرار به دخالت اردوغان در امورات حزب حاکم است. اگر کمی به گذشته باز گردیم می‌بینیم در زمانی که عبدالله گل به عنوان رئیس جمهوری انتخاب شد خیلی نجیب‌تر و خردمندانه‌تر از اردوغان عمل می‌کرد اما زمانی که اردوغان به قدرت رسید وضعیت کاملاً متفاوت بود. در اینجا عملکرد داوود اوغلو و ییلدیریم به عنوان دو نخست‌وزیر ترکیه هم با یکدیگر متفاوت بود. به صورتی که داوود اوغلو تمامی سخنان و اظهارات اردوغان را سبک و سنگین می‌کرد و مورد سنجش قرار می‌داد اما ییلدریم در مقابل تصمیم‌ها و اظهارات اردوغان کاملاً مطیع بود و کوچک‌ترین مخالفتی صورت نمی‌داد.
باید به این نکته توجه شود که رئیس جمهور به عنوان پدر ملت تلقی می‌شود و نباید نگاه جناحی به امور ترکیه داشته باشد اما متاسفانه اردوغان اینگونه فکر نمی‌کند و به صورت علنی با تمامی رخدادهای داخلی و خارجی این کشور به صورت جناحی و حزبی برخورد می‌کند. لذا با توجه به وضعیت فعلی ترکیه و همچنین کنار گذاشتن نظام پارلمانی در این کشور به نظر می‌رسد که از این به بعد باید شاهد تصمیم‌گیری اعضای مخالف و دیدگاه‌های مختلف در کف خیابان‌ها باشیم که این می‌تواند یک چالش جدی برای دولت حاکم بر آنکارا تلقی شود.
اردوغان در حوزه سیاست خارجی در منطقه به دنبال متحد استراتژیک می‌گردد. در بازه‌های زمانی گوناگون در گذشته ما شاهد بودیم که آمریکا و روسیه با ترکیه وارد چالش شدند اما پس از آن برقراری رابطه میان روسیه و ترکیه و تا حدودی آمریکا را شاهد بودیم؛ اما زمانی که کودتای ۱۵ جولای رخ داد، شاهد بودیم آنکارا وارد برخوردهای سخت و سیاست نامشخص در عراق و سوریه شد. لذا باید بگوییم پس از آن که اردوغان به ریاست حزب عدالت و توسعه انتخاب شد باید سیاست خارجی تهاجمی را از وی انتظار داشت. پرونده‌هایی مانند آموزش طیف جدیدی از نیروها در سوریه توسط ترکیه و همچنین مدل مواجهه با کردهای تحت حمایت ایالات متحده موضوع‌هایی است که در آینده نزدیک سیاست خارجی ترکیه را بیش از پیش مشخص و عیان می‌کند.
در بحث برخورد و مواجهه ترکیه با اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن، باید بگوییم که دیدگاه اردوغان به دلیل ایدئولوژیک بودن آن و تکیه بر سیاست‌های نوعثمانی‌گری تا حدود زیادی ضد غرب و اروپا خواهد بود. از این جهت شاهد هستیم که در ماه‌های اخیر چالش‌های مختلفی میان ترکیه و کشورهای اروپایی به وقوع پیوسته است که در صدر آنها باید به آلمان اشاره شود. به گونه‌ای که برلین قصد دارد در خصوص همکاری‌های خود با ترکیه خصوصاً در محور ناتو، جایگزین مناسبی برای پایگاه هوایی اینجرلیک داشته باشد. اگر کمی به گذشته برگردیم می‌بینیم که در سال ۲۰۰۳ زمانی که قرار بود آمریکا به همراه سایر متحدان اروپایی خود مانند بریتانیا، ایتالیا و سایر کشورهای قاره سبز از پایگاه اینجرلیک برای حمله به عراق استفاده کنند، پارلمان ترکیه با این موضوع مخالفت کرد که بعدها اردوغان از این موضوع احساس پشیمانی کرد. لذا مجموع این عوامل موضوع‌هایی است که باید در امتداد انتخاب اردوغان به عنوان رئیس حزب عدالت و توسعه مورد نظر قرار بگیرد.

«ابراهیم فراهانی» کارشناس مسائل ترکیه

اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
برچسب ها:
دیدگاهها

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

قالب وردپرسدانلود رایگان قالب وردپرسپوسته خبری ایرانیقالب مجله خبریطراحی سایتپوسته وردپرسکلکسیون طراحی