مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق اخیراً اعلام کرد قصد دارد در تاریخ ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۷ طرح همه پرسی استقلال کردستان عراق را اجرا کند. بازتابهای این خبر موجب شد تا کارشناسان در تحلیلها و ارزیابیهای خود در مورد تحولات منطقه، متغیر کردی را برجستهتر از گذشته مورد توجه قرار دهند. همچنین کشورهای منطقه نسبت به این مساله اتخاذ موضع کنند. در این راستا، جمهوری اسلامی ایران دیدارهای رسمی با مقامات و رهبران احزاب کردی انجام داد و در بالاترین سطح سیاسی و نظامی مخالفت خود را اعلام کرد.
در مورد اهمیت موضوع فوق باید گفت، در شرایط کنونی در دو کشور عراق و سوریه شاهد پیشرفتهای خوبی در تحمیل شکست به داعش هستیم و امروزه در بسیاری از ارزیابیها از آغاز دوران پسا داعش صحبت میشود. در عراق، موصل به عنوان پایتخت داعش آزاد شده است و در سوریه، نیروهای دموکراتیک سوریه با حمایت لجستیک آمریکا وارد شهر الرقه شدهاند.
اعلام آمادگی اقلیم کردستان عراق برای همه پرسی استقلال در نگاه اول موجب شد تا تمرکز سیاسی-امنیتی عراق برای شرایط پس از آزادسازی موصل تحت تاثیر قرار گیرد. به اعتقاد تحلیلگران، این موضوع تا حدود زیادی موجب شد تا مردم و حکومت عراق حلاوت و شیرینی شکست داعش در موصل را نچشند. موضوعی که روزنامه نیویورک تایمز اخیراً از آن به عنوان «چالشهای بعد از موصل» یاد کرده است.
البته اقلیم کردستان عراق و به طور مشخص حزب دموکرات کردستان به رهبری بارزانی برای اجرای همه پرسی مزبور حداقل با ۳ چالش اساسی زیر مواجه است:
۱- چالش داخلی و مخالفتهایی که از سوی سایر جریانها و احزاب کردی در این خصوص مطرح میباشد. در واقع، جریانهای دیگر شرایط و عدم تحقق برخی پیش نیازها را مانعی جدی برای موفقیت این همه پرسی میدانند و با ماهیت و اصل استقلال مخالفتی ندارند.
۲- چالش حکومت اقلیم با حکومت مرکزی بغداد که این مساله دارای ۲ بعد است:
الف- تاکید حکومت مرکزی عراق بر پایبندی اکراد به تمامیت ارضی و قانون اساسی.
ب- توسعه طلبی سرزمینی اقلیم و ادعای حاکمیت بر مناطقی که اخیراً از دست داعش آزاد شده است.
۳- چالش منطقهای و بینالمللی؛ بدین معنی که مواضع سیاسی طرفهای منطقهای و بینالمللی در مخالفت با این مساله صراحت آشکار دارد.
فارغ از چالشهای مزبور، برای شناخت بهتر وضعیت متغیر کردی در سرنوشت تحولات منطقه لازم است به نکات زیر توجه کرد:
۱- جریانهای کردی در عراق طی ۲ دهه اخیر در مسیر ارتقای وضعیت بودهاند و بسیاری از آرمانها و مطلوبیتهای آنان در جغرافیای عراق محقق شده است.
۲- اعلام حکومت خود خوانده داعش در سوریه و عراق، اگر چه در ابتدا شرایط تهدید کننده برای اکراد به وجود آورد، اما اکنون در تحمیل شکست بر داعش واجد مزیتهای اساسی شدهاند.
۳- الگوی رفتاری غرب و رژیم صهیونیستی در موضوع کردی بیانگر آن است که همواره بر استفاده از آنان به عنوان اهرم فشار و تحمیل سیاستهای منطقهای تاکید داشتهاند. در حال حاضر نیز به نظر میرسد آمریکا در سوریه و عراق سعی میکند همین سیاست را دنبال کند و برای تحمیل خواستههای خود در دوران پسا داعش افزایش حضور در مناطق کردی را انتخاب کرده است.
۴- عراق و سوریه در مسیر مبارزه با داعش در مرحله حساسی قرار دارند. در سوریه، شاهد پیشرفتهای میدانی جبهه مقاومت در همه جبههها هستیم و آمریکا برای ایجاد اختلال در مسیر پیشرفت میدانی جبهه مقاومت سعی میکند از مناطق در اختیار اکراد استفاده کند. در عراق نیز موفقیتهای ارتش عراق و نیروهای حشد الشعبی در عقب راندن مواضع داعش آمریکاییها را نسبت به آینده عراق نگران ساخته و از طرف دیگر، عراق در سال ۲۰۱۸ میلادی با انتخابات پارلمانی رو به روست. محیط داخلی عراق به شدت تحت تاثیر موازنه سازیهای شیعی-کردی-سنی در این کشور قرار دارد و نقش جریان کردی برای انتخابات آینده و شکل دادن دولت مرکزی مهم خواهد بود.
بنابراین به نظر میرسد گزارههای فوق در محاسبات رهبران اقلیم کردستان بسیار تاثیرگذار است. اگر چه برخی تحلیلگران معتقدند مسعود بارزانی بر اساس تحلیل فردی و تحریکات بیرونی طرح همه پرسی را مطرح کرده است. تحلیل فردی مسعود بارزانی میتواند ناشی از درک مبتنی بر فرصت طلبی از شرایط کنونی عراق و منطقه باشد. تحریکات بیرونی نیز از این جهت که در نگاه بلند و پنهان آمریکاییها موضوع برجسته سازی نقش اکراد و مزیت سازی برای استراتژی منطقهای همواره اهمیت داشته است.
با عنایت به مطالب فوق اکنون این سوال پیش میآید و مسئولین کردی عراق باید بیشتر به آن بیندیشند که با توجه به آغاز دوران پسا داعش، کدام اولویت میتواند اهداف و منافع آنان را تامین کند؟ در پاسخ به این پرسش این نکته نباید فراموش شود که متغیر کردی تبدیل به اهرم و کارت بازیگری غرب و صهیونیستها در منطقه نشود و به عبارت دیگر، در چرخ دندههای سیاستهای توطئه آمیز آنان گرفتار نشود. بنابراین اگر چه ممکن است فرصت طلبی بارزانی مانع از دیدن حقایق زیادی شود، اما رهبران کرد عراق باید به این مساله فکر کنند که آیا قرار است تبدیل به ابزاری برای خروج غرب از بن بستهای راهبردی در منطقه شوند یا خیر.
نویسنده: رضا مومن زاده-کارشناس مسائل ژئوپلیتیک