دولت عراق کرکوک را شهری عراقی، دولت ترکیه کرکوک را شهری ترکمانی و متعلق به خود و دیگر بازیگران بینالمللی و منطقهای حساس به تحولات عراق نیز هریک با زاویه دیدی مختلف این شهر استراتژیک را تفسیر میکنند اما میتوان گفت همه این بازیگران در این نظر که کرکوک نباید به اقلیم کردستان ملحق شود، متفق القولند و لذا طبیعی است همه آنها بهطور عام در برابر تصمیم برگزاری رفراندوم و بهطور خاص علیه تصمیم شورای استانی کرکوک جهت ملحق شدن به این رفراندوم مخالفت کنند یا دست کم آن را تصمیمی سازنده ارزیابی نکنند!
واقعیت کرکوک
کرکوک شهری دارای یک موقعیت سوق الجیشی در عمق استراتژیک (شمال) عراق و ذخایر قابل توجه نفتی با جمعیتی موزائیکی متشکل از کردها، اعراب سنی، شیعه و ترکمانهاست! باباگوگور دومین چاه نفت خاورمیانه در این شهر است که به تنهایی یکی از ۵ ذخیره گاه بزرگ استراتژیک نفتی در جهان محسوب میشود. این عوامل باعث شدهاند تا یک اهمیت ژئواستراتژیک از نظر منطقهای و استراتژیک از منظر بینالمللی به این شهر داده است به همین دلیل به مدت نیم قرن (۱۹۶۰ تا ۲۰۰۳) دولت های مختلف عراقی تلاش کردهاند به شیوههای مختلف و عمدتاً سخت و خشن بافت جمعیتیاش را از اکثریت کردی تغییر دهند و دولت تازه عراق هم به مدت یک دهه در برابر خواست کردها برای اجرای ماده ۱۴۰ قانون اساسی جهت تعیین سرنوشت این شهر و دیگر مناطق مورد مناقشه مقاومت کرده است! اما اینک کردها با توجه به تحولات ناشی از ظهور و سقوط داعش و تسلط نظامی بر آن و داشتن اکثریت جمعیتی در این استان (۸ نماینده از ۱۲ نماینده انتخابی در پارلمان و ۲۶ کرسی از ۴۱ کرسی شورای استان) میخواهند نه تنها این شهر را بهطور رسمی به شمال عراق منضم کنند بلکه با برگزاری رفراندوم زمینه جدایی و اعلام استقلال خود را فراهم سازند.
پیامدهای محتمل
برگزاری رفراندوم و بویژه انجام آن در کرکوک هرچند از یک منظر امری الزام آور برای استقلال نیست اما از منظری دیگر میتواند اجرای غیررسمی ماده ۱۴۰ قانون اساسی به شمار رود که حداقل نتیجه آن، الحاق کرکوک به اقلیم کردستان است؛ اقلیمی که در هرصورت چه در وضعیت ایده آل خواهان جدایی در کوتاه مدت و چه در حالت واقع بینانه جدایی میان مدت از عراق است. لذا دستیابی کامل به ذخایر و درآمدهای هنگفت نفتی و گسترش ارضی آن باعث میشود توان بازیگری کردها بهطور خودکار سیرصعودی قابل توجهی یابد امری که بسیار طبیعی است حساسیتهای بازیگران و همسایگان آنها که هریک دارای جمعیت قابل توجه کرد هستند را دو چندان کرده و بر شدت موضعگیری و واکنشها بیفزاید.تا کنون توافق نانوشته میان بازیگران مؤثر بینالمللی و منطقهای در قبال کرکوک «تداوم وضع موجود و در حال گذار» آن بوده است و هیچ یک هم نتوانسته یا نخواستهاند تا فرمولی برای عبور از اینگذار که باعث رضایت نسبی اکثریت آنان شود ارائه دهند، طبیعتاً وضعیتگذار هم یک وضعیت ابدالدهر به شمار نمیرود و حال، کردها در شرایط فعلی فرصت را مغتنم شمرده و در زمانی که دیگر بازیگران قصد تغییر این وضعیت را ندارند میکوشند خود به تنهایی سرنوشت این پرونده پرمدعی که چون انباری باروت در آستانه انفجار است را تعیین کنند! طبیعی خواهد بود در شرایط نبود اجماع و توافق، این اقدام بر شدت تنشها و بحرانهای جاری خواهد افزود و نه فقط عراق، بلکه بخش عمدهای از خاورمیانه وارد مرحلهای تازه، پیچیده و پیشبینیناپذیر میشوند؛به مانند ارکستری که در کرکوک با سازهای ناکوک در حال نواختن اند!