سرانجام به رغم محالفت های گسترده داخلی، منطقه ای و بین المللی، همه پرسی استقلال کردستان عراق در موعد مقرر برگزار شد. مقامات عراقی همچنان که پیش از این نیز اعلام کرده بودند، پس از اعلام نتایج همه پرسی نیز تأکید کرده اند که نتایج همهپرسی به هیچ وجه قابل قبول نیست و در این خصوص هرگز وارد گفتوگو نخواهد شد.
نگاه به همه پرسی از منظر قانون اساسی عراق
یکی از موضوعات مورد تأکید در خصوص همه پرسی کردستان عراق، غیرقانونی بودن آن است. اگر از منظر قانونی به همه پرسی کردستان عراق نگریسته شود به روشنی پیداست که این امر تحت هیچ شرایط با قانون اساسی عراق همخوانی ندارد.
اولاً؛ این همه پرسی به دستور مسعود بارزانی برگزار شد. بارزانی رهبر حزب دموکرات کردستان عراق در ۱۸ خرداد ۱۳۹۶ در نشستی سیاسی با جمعی از احزاب کرد، برگزاری همه پرسی را اعلام کرد. این در حالی است مسعود بارزانی از ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ (دو سال قبل) دوره ریاستش بر اقلیم کردستان عراق پایان یافته و او به لحاظ حقوقی حق اتخاذ چنین تصمیمی ریاستی را ندارد، به طوری که در حکم دادگاه عالی قانون اساسی – عالی ترین مرجع قضایی در عراق- (در ۲۷ شهریور ۱۳۹۶) به این نکته قانونی اشاره شده است.
ثانیاً؛ این همه پرسی نقض صریح قانون اساسی عراق است زیرا در دیباجه قانون اساسی عراق که شخص مسعود بارزانی در تدوین آن نقش داشت و فواد معصوم رئیس جمهور کردتبار عراق، رئیس کمیته وقت تدوین آن بود، بر وحدت و یکپارچگی عراق تاکید شده است. قانون اساسی عراق مصوب سال ۲۰۰۵، در ماده اول خود تأکید میکند «عراق کشوری فدرال است که قانون اساسی ضامن وحدت آن میباشد» و در ماده ۱۳ تأکید میکند «قانون اساسی عالیترین قانون در کشور است و تصویب هر قانونی که به اتخاذ تصمیمی بر خلاف قانون اساسی منجر شود، جایز نیست».به بیان ساده تر بر مبنای قانون اساسی عراق، اقلیم کردستان عراق همچنان بخشی از اراضی عراق است و مسعود بارزانی رهبر حزب دمکرات کردستان عراق، نمی تواند قوانین این کشور را نادیده بگیرد و موظف به پایبندی به این قوانین است. دولت عراق در واقع با استناد به این دو ماده از قانون اساسی میتواند ماده ۱۰۹ قانون اساسی را به اجرا بگذارد که میگوید نهادهای دولت فدرال حافظ وحدت عراق و نظام فدرالی آن هستند. نهادهای فدرال در عراق شامل تمامی نهادهای نظامی و حکومتی این کشور از جمله نیروهای مسلح، وزارتخانهها، نهادهای اقتصادی، پارلمان و … است و بند ۱۰۹ به این معنی است که هر یک از این نهادها میتوانند براساس قانون برای حفاظت از نظام فدرالی کنونی و جلوگیری از تقسیم عراق وارد عمل شوند که میتواند دایرهای از حمله نظامی تا تحریمهای اقتصادی گسترده را شامل شود. به این موضوع باید مصوبه اخیر پارلمان عراق را هم اضافه کنیم که نخست وزیر را مکلف کرده از هر وسیلهای که در اختیار دارد (از جمله نیروی نظامی) برای حفظ وحدت کشور بهره بگیرد.
ثالثاً؛ به لحاظ قوانین داخلی اقلیم کردستان عراق نیز این اقدام مغایرت قانونی دارد، چرا که پارلمان محلی که مرجع قانونگذاری در اقلیم است با تصمیم یکجانبه حزبی مسعود بارزانی در دو سال قبل به تعطیلی کشیده شد و به جای این که این تصمیم در پارلمان اقلیم باشد، توسط یک رهبر حزبی اتخاذ شده است. حتی جلسه پارلمان اقلیم کردستان عراق که در روز جمعه ۲۴ شهریور برای نظردهی در خصوص همه پرسی تشکیل شد، فاقد اعتبار قانونی است و غیبت نمایندگان حزب تغییر، جماعت اسلامی کردستان عراق و الرافدین از این جلسه، مبتنی بر این اصل قانونی بوده است. بازگشایی پارلمان محلی حتی روند قانونی اش را نیز طی نکرده است، چنانچه رئیس جدید این پارلمان که از حزب مسعود بارزانی است، در یک پروسه انتخابی ریاست پارلمان را به دست نیاورده، بلکه با دستور حزبی بوده است.
رابعاً؛ اقلیم کردستان این همه پرسی را نه تنها در سه استان اصلی خود (سلیمانیه، دهوک و اربیل) برگزار کرده بلکه حوزههای رأیگیری را در استان کرکوک و بخشهایی از صلاحالدین و دیالی نیز دایر کرده است. ایراد قانونی این کار در این است که براساس قانون اساسی عراق این مناطق جزو مناطق مورد مناقشه میان دولت مرکزی و دولت اقلیم کردستان محسوب میشوند. اما این به کردها مجوز قانونی نمیدهدکه در منطقهای که با زور سلاح به کنترل درآوردهاند همهپرسی استقلال برگزار کنند. کما اینکه حقوق بینالمللی نیز تاکید دارد که «اشغال سرزمینها با زور سلاح یا به دلیل شرایط بد امنیتی، از منظر جامعه جهانی به رسمیت شناخته نمیشود»؛ اشغال بلندیهای جولان و سرزمینهای فلسطین از سوی اسرائیل از بارزترین موارد در این زمینه است که جامعه جهانی آن را به رسمیت نشناخته است. الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه نیز یکی از آخرین موارد از این دست تصرفهای تحت اجبار است.
نگاه به همه پرسی از منظر حقوق بین الملل
همه پرسی کردستان در وادی امر اصلاً ارتباطی با حقوق بین الملل ندارد. در داخل یک دولت مستقل یعنی عراق گروهی قصد انجام کنشی سیاسی را دارند. تا زمانی که این اقدام وارد حوزه و محیط بین الملل نشود، حقوق بین الملل موضعی نسبت به آن ندارد. ولی هرگاه همه پرسی مذکور منافی صلح و امنیت بین المللی باشد در این صورت حقوق بین الملل نیز نسبت به آن نمی تواند ساکت باشد و از همین رو است که شورای امنیت سازمان ملل متحد نسبت به این موضوع واکنش نشان داده و طی بیانیه ای همه پرسی کردستان را محکوم کرده است. از سویی دیگر دولت های ایران و ترکیه نیز از آنجا که همه پرسی را مخل امنیت خود دانسته اند نسبت به آن موضع گرفته اند. حفظ صلح و امنیت بین المللی یک قاعده آمره حقوق بین الملل است از این رو هرگونه تهدید علیه این حق متوجه کل جامعه جهانی است. براین اساس موضوع همه پرسی اگرچه در وهله اول امری داخلی و مربوط به عراق است ولی جنبه بین المللی یافته و جامعه جهانی و اعضای آن از جمله دولت های ایران و ترکیه می توانند حتی راساً و بدون درخواست دولت عراق نیز نسبت به تهدیدی که متوجه صلح و امنیت جهانی است تدابیر احتیاطی اتخاذ کرده و به اقدامات متقابل متناسب دست بزنند.
از سویی دیگر دولت های ایران و ترکیه سال هاست تهدیدهای امنیتی خاصی را از ناحیه کردستان عراق متوجه خود می بینند. حضور گروه های سیاسی معارض مسلح دولت های ایران و ترکیه در عراق و ناتوانی یا عدم تمایل حکومت اقلیم کردستان عراق به سرکوب و مهار این گروه ها، این حق را به دولت های ایران و ترکیه می دهد که اقدامات متناسبی برای حفظ امنیت و صلح خود اتخاذ نماید. افزون بر این همه پرسی کردستان پایان کار نخواهد بود. به احتمال بسیار زیاد حکومت اقلیم پس از همه پرسی، دیر یا زود اعلام استقلال خواهد کرد و این اعلام استقلال برخلاف همه پرسی، دیگر امری داخلی نخواهد بود بلکه مستقیماً حقوق بین الملل را درگیر خواهد کرد. به دنبال اعلام استقلال، بحث شناسایی مطرح خواهد شد. شناسایی کردستان که با تجزیه از عراق ایجاد می گردد تهدید مستقیم استقلال و حاکمیت ملی عراق بوده و خلاف قاعده آمره حقوق بین الملل در حفظ حاکمیت ملی کشورها و نیز خلاف بند ۴ ماده ۲ منشور ملل متحد در احترام به استقلال و تمامیت ارضی دولت هاست. بنابراین شناسایی کردستان را می توان نقض فاحش حقوق بین الملل دانست.
کردستان عراق بخشی از تمامیت ارضی عراق است، لذا از منظر حقوق بین الملل دولت عراق قطعاً می تواند در هر مرحله از تمامیت ارضی خود با کلیه وسایل مشروع ولو با قدرت سلاح اقدام نماید و دولت ایران نیز می تواند هم در پاسخ به کمک دولت عراق و هم راساً و بدون درخواست عراق و در راستای دفاع از امنیت ملی و تمامیت ارضی خود وارد شود.
سناریوی استقلال کردستان عراق؛ یک توطئه صهیونیستی
همه پرسی استقلال کردستان عراق، تنها یک موافق رسمی دارد و آن رژیم صهیونیستی است. البته ایالات متحده آمریکا نیز گرچه سیاست «اعلامی اش» مبنی بر مخالفت با استقلال کردستان عراق است، اما در پشت پرده و در راستای سیاست های «اعمالی اش» در منطقه، موافق استقلال کردستان عراق است. چرا که از این طریق یک گام از سناریوی تجزیه عراق را که سال هاست آن را دنبال می کند بر می دارد.
رژیم صهیونیستی همواره از منافع کردها در منطقه حمایت کرده و مقامات تل آویو بارها بر تأسیس کردستان مستقل تأکید کرده اند. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی کردها را به یهودیان پیش از تشکیل رژیم اسراییل تشبیه کرده که هیچ گاه بر سرنوشت خود حاکم نبودند و اکنون زمان مناسب فرارسیده است که کشوری مستقل برای خود تشکیل دهند! به نظر می رسد صهیونیست ها، بارزانی و کلاً اقلیم کردستان را مهره خوبی برای به بازی گرفتن برای پیش برد اهداف خود می بیند. مقامات تل آویو مرتباً اعلام کرده است که از همه پرسی استقلال کردستان حمایت می کند. به راستی چرا نتانیاهو این قدر از همه پرسی حمایت می کند؟
دلایل بسیاری برای پاسخ به این سوال وجود دارد. یک پاسخ این است که اصولاً صهیونیست ها از تجزیه هر کشوری استقبال می کنند و حتی به دنبال فراهم کردن زمینه های لازم برای تجزیه کشورها است. تجزیه هر کشوری به معنای تضعیف آن کشور است و یافتن رفیقی از دل آن کشور که این در نهایت به سود تل آویو است. حالا اگر آن کشور دشمن صهیونیست ها هم باشد، برای تجزیه آن و جذب دوست از درون آن بیشتر تلاش می کند.
همه پرسی اقلیم کردستان عراق دقیقاً در زمانی انجام می شود که کار تروریست های داعش و دیگر گروه های تروریستی در منطقه در حال پایان است. رژیم صهیونیستی نمی تواند باور کند کار گروه های تروریستی به این سادگی پایان یافته بدون این که خود منفعتی از آنها برده باشد یا به آن چه می خواسته در پس فعالیت های تروریستی نرسیده باشد. چند هفته ای است که رژیم صهونیستی صدایش را بلند کرده و در هر جایی می گوید که ایران حضور خود در سوریه را تثبیت کرده و جای خالی گروه های تروریستی را در عراق و سوریه پر کرده است. در حقیقت مقامات صهیونیستی امید آن دارند که با شعله ور کردن جبهه کردها شاید بتواند نگاه ها را متوجه کردها کنند و با تشدید تنش ها و حتی رساندن آن به مرحله جنگ نیروهای ایرانی را از مناطق پیرامونی خود دور کند. شاید تل آویو به این هم فکر کرده باشد که اگر آتش جنگی در این منطقه شعله ور نشد، مسأله کردستان را که با ایران و ترکیه و سوریه هم مرز است، آن قدر حساسیت برانگیز کند که بتواند از آن به عنوان یک برگه معامله در برابر ایران و ترکیه استفاده کند.
همه پرسی؛ به نام استقلال به کام داعش
یکی از موضوعات قابل تأمل در مورد مطرح ساختن بحث استقلال کردستان عراق از طریق برگزاری همه پرسی، مربوط به شرایط خاصی است که در چرچوب آن این همه پرسی برگزار شد؛ یعنی درست زمانی که داعش نفس های آخر را می کشد. داعش با همدلی مردم عراق و رشادت های بسیج مردمی، گردان فاطمیون، پیشمرگه های کرد، ارتش عراق و حمایت های ایران در عراق به سمت نابودی رفته و سرزمینی که روزی پایتخت حکومت تروریستی تکفیری داعش بود اکنون به مدفن آن ها تبدیل شده است و با ادامه تلاش های نیروهای مختلف تا چند روز دیگر آخرین منطقه ها هم از دست این گروه تروریستی خارج و مردم عراق می توانند نفس راحتی بکشند. اما در این زمان طلایی که همه تلاش ها در حال ثمره دادن است، مسعود بارزانی مساله همه پرسی در منطقه کردستان عراق را در بدترین زمان ممکن مطرح کرد. زمانی که همه باید تمرکزشان بر نابودی داعش باشد، این اتفاق می تواند منجر به فروپاشی صف های متحد عراقی و قدرت گرفتن مجدد داعش شود و از همه بدتر احتمال وقوع جنگ های داخلی را افزایش می دهد.
چالش های پس از همه پرسی
الف؛ چالش سیاسی
نخستین چالش کردها پس از همه پرسی مربوط به مناسبات سیاسی با محیط پیرامونی و خارجی می باشد. از این پس کردها با دولت عراق که اعلام کرده نتایج همه پرسی را به رسمیت نمی شناسد، چگونه تعامل خواهد کرد؟ با توجه به وابستگی سیاسی و اقتصادی اقلیم به دولت مرکزی، آیا بغداد از ابزار فشار و تحریم علیه کردها بیش از گذشته بهره نخواهد برد؟ در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۱۸ نیز معادلات سیاسی بر هم خورده و کردها عملا خود را از جرگه حکومت مرکزی خارج کرده و نوعی انزوای سیاسی را برای خود رقم زده اند.
از طرفی اقلیم کردستان با همسایگان بزرگی مانند جمهوری اسلامی ایران و ترکیه که مخالف سرسخت همه پرسی بودند، چگونه کنار خواهد آمد؟ حداقل پیامد منفی اقدام مسعود بارزانی این است که در روابط سیاسی با دولت عراق و نیز همسایگان خود دچار سردی و چه بسا تنش شود.
ب؛ چالش های امنیتی
به دنبال همه پرسی استقلال کردستان عراق احتمال شعله ور شدن آتش جنگ نژادی در عراق وجود دارد و ممکن است برای سال ها طول بکشد. برخی تحلیلگران عرب مانند عبدالباری عطوان سرنوشت دولت کُردی را به داعش تشبیه کرده اند. هر چند میان این دو از جهات مختلف، تفاوت زیادی وجود دارد؛ اما اموری مانند تعیین سرنوشت مناطق مورد نزاع مانند کرکوک اگر از طریق مذاکره حل نشود، احتمال درگیری نظامی میان کردها و دولت مرکزی بغداد وجود دارد. دولت عراق هم ارتش و حشدالشعبی را در نزدکی مناطق مورد اختلاف مستقر کرده و در حال آماده باش بسر می برند.
در صورت وقوع هر گونه درگیری و بحران، پای خارجی ها به ویژه ایالات متحده آمریکا نیز به عراق گشوده شده و عراقی ها بار دیگر تجربه تلخ واگرایی و جنگ و ناامنی را خواهند چشید. با این وصف می توان گفت سناریوی آشوب سازی در منطقه و به ویژه عراق که توسط صهیونیست ها و آمریکا مدیریت می شود، پس از شکست داعش متوقف نشده و اکنون نوبت کردهاست که تبدیل به هیزم آتش جنگ داخلی احتمالی در عراق شوند.
ج؛ چالش های اقتصادی
اقلیم کردستان طی سال های اخیر پس از حمله داعش و نزول بهای نفت، با مشکلات متعدد اقتصادی مواجه بوده است. در شرایط کنونی اقلیم حدود ۲۰ میلیارد دلار در داخل و خارج بدهکار است و تقریباً تمامی پروژه های عمرانی متوقف شده و طی دو سال گذشته ۷۵۰ هزار فرصت شغلی از بین رفته است. بخش خدمات و حتی بخش هایی از نیروهای پیشمرگه، که با داعش در حال جنگ است، ماه هاست حقوقی دریافت نکرده اند.
اگر اقلیم کردستان عراق مستقل شود، علاوه بر عدم دسترسی به آب های آزاد، بین چهار کشور ایران، عراق، سوریه و ترکیه محصور خواهد شد. این چهار کشور صراحتاً مخالفت شدید خود را با تشکیل کشور کردستان اعلام کرده اند.
در شرایط فعلی ترکیه و ایران بزرگترین شرکای تجاری اقلیم کردستان هستند. بر اساس برخی آمارهای غیررسمی میزان مبادلات تجاری بین اقلیم کردستان و ترکیه بیش از ۸ میلیارد دلار در سال است. این رقم بین ایران و کردستان به بیش از ۵ میلیارد دلار میرسد که بیش از ۸۵ درصد آن را واردات به کردستان تشکیل می دهد.
بر این اساس از سیاستمداران کُرد که خواهان استقلال کردستان هستند باید پرسید که منابع در آمد کشور جدید از کجا تأمین خواهد شد؟ از نگاه آنان قرار است عمده در آمد کردستان از طریق تولید نفت تأمین شود. اما بخشی از منابع نفتی که قرار است به کمک اقتصاد کردستان بیاید در مناطقی مانند کرکوک است که در حال حاضر رسما جزء اقلیم کردستان نیست و در باره آن بین اقلیم و دولت مرکزی عراق اختلاف وجود دارد.
نحوه انتقال نفت به خارج هم مشکل بزرگی است که کردستان مستقل با آن مواجه خواهد بود. تنها راه موجود راه زمینی و از طریق یکی از چهار کشوری است که ممکن است کردستان مستقل را به رسمیت نشناسند. در این راستا تهدید رییس جمهور ترکیه به بستن شیرهای نفت قابل توجه است.
د؛ نفوذ رژیم صهیونیستی
در صورت استقلال کردستان، رژیم صهیونیستی تلاش خواهد کرد حضور و نفوذ خود را در کردستان افزایش دهد و متحدی غیرعرب و پایگاهی راهبردی و امن در منطقه به دست آورد. این امر خصوصا برای جمهوری اسلامی ایران چالش برانگیز خواهد بود، زیرا دشمن راهبردی به مرزهای ایران نزدیک می شود.
رژیم صهیونیستی به کردستانی مستقل می اندیشد که می تواند به حیاط خلوت مناسبی برای این رژیم در کنار مرزهای ایران تبدیل شود. رژیم نامشروع اسرائیل، کردستان مستقل را تنها هم پیمان مطمئنی در منطقه می داند که می تواند با آن روابط و همکاری های راهبردی در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی ایجاد کند و بر عمق راهبردی خود در منطقه بیفزاید.
مسعود بارزانی؛ بازنده بزرگ بحث استقلال کردستان عراق
همانگونه که اشاره شد بحث برگزاری همه پرسی پیرامون استقلال کردستان عراق آنهم در شرایطی که ارتش و نیروهای مردمی عراق به آخرین مرحله پاکسازی عراق از آخرین بقایای داعش رسیده اند، تحت هیچ شرایطی منطقی و واقع بینانه ارزیابی نشده و در نهایت نیز اصرار بر پیگیری سناریوی استقلال کردستان عراق می تواند یک بحران جدید با ابعاد فراگیر را در سطح منطقه رقم زند که بیشتر از هر کسی این کردستان عراق و شخص مسعود بارزانی خواهد بود که از این بحران متضرر خواهد شد.
بارزانی با طرح موضوع استقلال کردستان عراق موجی ناسیونالیستی شدیدی را راه انداخته است که پس از این دیگر توان مدیریت و کنترل این موج را نخواهد داشت. با توجه به هشدارها و مخالفت های شدیدی که با همه پرسی استقلال کردستان عراق وجود دارد، مطمئناً این طرح با اینکه نتایج آن اعلام شده است با توجه به اینکه از منظر قانون اساسی و قوانین بین الملل، همچنین مخالفت های داخلی، منطقه و بین المللی عقیم خواهد ماند و به آنچه که بارزانی در پی آن بود نخواهد رسید اما حوادث پس از آن برای بارزانی پیامدبار خواهد بود. بارزانی که با تحریک عوامل خارجی از جمله تل آویو بحث همه پرسی استقلال عراق را در بدترین شرایط ممکن مطرح ساخت و خواسته یا ناخواسته در این صدد برآمد که از کردستان عراق به عنوان یک ابزار و برگ بازی استفاده کند، گویا فراموش کرده بود که خودش نیز در حال تبدیل به یک ابزار برای پیشبرد منافع دیگران است.
بارزانی با مطرح کردن استقلال کردستان عراق که در نهایت راه به جایی نخواهد برد، باعث شده است که احساسات ناسیونالیستی در مناطق کردنشین عراق فوران کند. موج ناسیونالیسم کردی که امروز در کردستان عراق به واسطه مباحث مربوط پیرامون استقلال طلبی، شکل گرفته و فراگیر هم شده است، می تواند به یک چالش و بحران جدی برای اقلیم و رهبران آن تبدیل شود، چرا که در صورت عدم برآورده شدن اهدافی که برای رسیدن به آن به تحریک احساست جامعه کردی دست زده شده، بارزانی توان مدیریت و کنترل این موج را نخواهد داشت و سبب خواهد شد که برنامه خودش هم به هم بخورد. به هر حال این موج ناسیونالیسم که بارزانی در پی مطرح ساختن بحث استقلال کردستان راه انداخته است، او را به سمت اقداماتی تند علی رغم میل خودش پیش ببرد و در نهایت نیز به مرگ سیاسی بارزانی بینجامد. به هر حال باید توجه داشت همچنان که تجربه تاریخ نیز نشان داده است مهار موج ناسیونالیسم هیچ گاه آسان نبوده و همواره چالش هایی را برای دولت ها، جوامع و صحنه بین الملل در پی داشته است.