نویسنده سرشناس جهان عرب، اصرار رئیس حزب دموکرات و رئیس منطقه کردستان عراق را اشتباه توصیف کرد و گفت: سیاست اشتباه او کردستان را به سمت تجزیه سوق داده است.
العالم ـ یادداشت
«عبدالباری عطوان» نویسنده سرشناس جهان عرب در مقالهای در روزنامه فرامنطقهای «رای الیوم» با این عنوان که «آیا کار تجزیه کردستان به دو منطقه به جای تجزیه عراق شروع شده؟»، تاکید کرد که شکاف بین دو حزب بارزانی و طالبانی زمینه تجزیه منطقه کردستان را فراهم کرده است.
در این یادداشت آمده است: ما هم مثل دیگران کنفرانس خبری که مسعود بارزانی، رئیس منطقه کردستان (رئیس حزب دموکرات، معروف به پارتی) برای اولین بار از زمان برگزاری همهپرسی استقلال این منطقه و تسلط نیروهای مشترک عراقی بر شهر کرکوک و میادین نفتی، فرودگاه و پایگاههای نظامی آن تشکیل داد، دنبال کردیم و منتظر بودیم که او مسئولیت همه تبعات قمار خود را پذیرفته و استعفایش از ریاست این منطقه را و چه بسا از عرصه سیاسی اعلام کرده و پرچم را به دست افراد لایقی از بین رهبران حزب خود بدهد، اما چنین کاری نکرد.
عطوان نوشت: بارزانی طرفهایی سیاسی در داخل منطقه کردستان عراق را به تصمیمگیری درباره عقبنشینی نیروهای پیشمرگه از کرکوک متهم کرد که در نتیجه آن نیروهای مشترک عراقی توانستند کنترل آنجا را به دست بگیرند.
رئیس منطقه کردستان عراق تاکید کرد که ملت کُرد دیر یا زود به «اهداف مقدس» خود خواهند رسید و امروز بیشترین نیاز به وحدت و ادامه دفاع از هویت و حقوق خود را دارد.
روشن است که بارزانی این اتهامات را به حزب اتحاد میهنی وابسته به مرحوم جلال طالبانی شریک وی در منطقه کردستان وارد کرد؛ مسالهای که میتواند موجب شکاف بزرگ در روابط بین این دو حزب شود که رفع آن و از سرگیری روابط طرفین به شکل قبل از همهپرسی دشوار خواهد بود.
نویسنده افزود: ما نمیدانیم بارزانی چه حسابی کرده که از ضرورت رویارویی نظامی و مقابله نیروهای پیشمرگه با نیروهای مشترک عراقی که در حال پیشروی به سمت کرکوک بودند سخن گفت اما چیزی که میتوانیم با نگاهی دقیق به موازنههای قدرت در منطقه و جهان ببینیم این است که اگر چنین اتفاقی میافتاد به نفع پیشمرگه و عموم کُردها نبود چون از هیچ پشتیبانی هوایی و کمک آشکار آمریکا برخوردار نبودند بنابراین اقدام برای عقبنشینی نیروهای پیشمرگه کُرد شاید از دیدگاه بسیاری دوراندیشانه و درست بود چون از میزان تلفات و ریختن خون نیروهای طرفین کاست.
رای الیوم بر این باور است که منطقه کردستان عراق تا روز برگزاری همه پرسی یکپارچه و پشتیبان حکومت خود بود اما با اصرار بارزانی بر برگزاری همهپرسی به دو بخش تقسیم شد، یکی سلیمانیه و دیگری اربیل و احتمال وقوع جنگ داخلی بین این دو بخش مطرح و چه بسا تقریبا حتمی است، آن هم در سایه اتهامهایی که بارزانی به حزب طالبانی درباره خیانت و از پشت خنجر زدن وارد کرده است.
مشکل اصلی بارزانی از بیرون با خارج و دولت مرکزی یا با ایران و ترکیه نبود بلکه با داخل جامعه کُرد عراق بود خواه هواداران حزب اتحاد میهنی (حزب طالبانی) یا هواداران حزب دموکراتیک بارزانی و همچنین با احزاب و گروههای مستقل.
سران کُرد و نه ملت کُرد از تاریخ درس عبرت نگرفتند بلکه حتی تردید داریم که آنها اصولا تاریخ را خوانده باشند چون در همان دامی افتادند که به دست متحدان خود شامل آمریکا و اسرائیل گرفتار آمده بودند آن هم در راستای نقشه همیشگی استفاده از کُردها به عنوان ابزاری علیه مردم کشورهای همسایه و به ویژه از بین آنها عربها بوده است.
عطوان تاکید کرد: همه محاسبات بارزانی نابجا بود، همه اعم از اسرائیل، آمریکا و حتی دوستش ترکیه او را تنها گذاشتند و البته درماندگی رقبای کُرد آنها در سلیمانیه و همجواری آن که بارزانی به تلخی در نشست خبری خود از آن سخن گفت فراموش نمیکنیم.
بارزانی همه پرسی را برگزار کرده و کرکوک را با میادین نفتی و فرودگاه نظامی آن و همچنین سنجار و خانقین را تحت تسلط خود گرفتند حالا همه این مناطق را از دست داده و مطمئنا او منطقه جدید رقیب را که از حلبچه، سلیمانیه و کرکوک تشکیل شده نیز از دست خواهد داد چون نسل جدید طالبانیها کاملا با آموزگار خود مرحوم جلال طالبانی متفاوت است، او که رابطه با اربیل را حفظ کرده و از برخورد جدی با همه پرسی اجتناب کرد چون از عواقب چنین موضعی و بازتاب آن بر یکپارچگی ملی کردها باخبر بود.
طالبانی چشم از جهان فروبست و بارزانی با اصرار بر پیچیدن پرچم منطقه کردستان و نه پرچم عراق بر تابوت وی از درگذشتش برای پاشیدن نمک بیشتر بر زخم باز عربها سوء استفاده کرد، او فراموش کرده یا خود را به فراموشی زده که طالبانی اولین رئیس جمهور عراق فدرال بود و بالاخره رفتار بارزانی از دید حداقل شرکای عرب عاقلانه نبود.
ما دلایل اصرار بارزانی بر شکستن روابط با عربها و عربهای عراق اعم از شیعه و بخصوص اهل تسنن را نمیدانیم در حالی که همینها بودند که به کردستان عراق یک کشور نیمه مستقل دادند به گونهای که تنها از اعلام رسمی استقلال برخوردار نبود در حالی که نفت صادر میکند، سفارتخانههای خارجی در آنجا دایر است، با خارجیها رابطه دارد و رهبران جهان را در اربیل پایتخت خود پذیراست، پرچم خود را بالا میبرد، سرود ملی خود را میخواند و دروس آموزش زبان عربی یعنی زبان قرآن را در مدارس خود بسیار کم کرده به گونهای که زبان چهارم یا پنجم منطقه را عربی قرار داده است.
نویسنده تاکید کرد: آنهایی که برای برگزاری همه پرسی استقلال منطقه کردستان نقشه کشیدند و آن را به اجرا گذاشتند برای روز بعد آن و چیزی که بعد آن اتفاق خواهد افتاد و واکنشها به آن برنامهای تدارک ندیدند و چه بسا این امر نتیجه حساب منطقه کردستان عراق روی ضعف دولت مرکزی بغداد و همچنین برخورداری مطلق از حمایتهای آمریکا و اسرائیل بود بنابراین هر گونه دلیل و انگیزهای که هم پشت همه پرسی منطقه کردستان بود همگی نابجا بوده و نتایج فاجعه بار آن برای صاحبانش در حال وقوع است.
عطوان به ادعای اخبار برخی منابع آورده است: هادی العامری از فرماندهان برجسته نیروهای بسیج مردمی عراق و «بافیل طالبانی»، از رهبران حزب اتحاد میهنی کردستان… توافقی امضا کردند که بر مبنای آن منطقه کردستان به دو بخش تقسیم شود تا در نتیجه آن حق کَردها برای تعیین سرنوتشان چندین سال و چه بسا تا چند دهه آتی به تعیوق افتد و چه بسا این توافق عامل خروج بدون درگیری نیروهای پیشمرگه اهل سلیمانیه از برخی مناطق کرکوک بود که در نتیجه آن اتهامها درباره خیانت آنها مطرح شد.
رای الیوم آورده است: تسلط نیروهای فدرال عراق بر کرکوک و دیگر مناطق عملا همهپرسی و نتایج آن را لغو کرد و زمینه را برای آغاز گفتوگو بین نمایندگان منطقه کردستان و دولت عراق فراهم کرد تا به راه حلهایی برای همه مشکلات و اختلافات جدید یا قدیمی منجر شود به گونهای بر اساس اصول همزیستی و برابر و در چارچوب احترام به دولت مرکزی و قانون اساسی اعتماد از دست رفته بین عربها و کُردها ولو به صورت تدریجی بازگردد.
برادران کُرد از لحاظ هویتی و فرهنگی به عرب ها بسیار نزدیک هستند. آنها در ساختن عراق فدرالی جدید دوشادوش برادران عرب، ترکمان، ایزدی و غیره در این کشور بودند بنابراین عراق برای رسیدن به جایگاه لایق خود در منطقه به آنها نیاز دارد و امیدواریم که تبعات همه پرسی در اسرع وقت برطرف شود.