گروهک تروریستی پژاک، شاخه ایرانی گروه پ.ک.ک در پوشش شعارهای قومیتی برای مردم کُرد نزدیک به دو دهه است که مرتکب جنایات زیادی در حق مرزبانان و شهروندان کرد شده است. این گروه با فعالیت های مسلحانه و اقدامات تروریستی و نیز ربودن کودکان منطقه، بیشترین ضربه را به کردها زده است.
سرنوشت نامعلوم جوانانی که به پژاک پیوستهاند، یا توسط گروهک ربوده شده اند، همواره نگرانی اصلی خانواده های قربانی پژاک می باشد.
به گزارش منابع محلی، یک خانواده جوانرودی، چند سال است از فرزند خود خبری ندارند و حتی جنازه فرزند خود را نیز ندیدهاند.
این جوان اهل جوانرود، عدنان نام دارد و با بیست و پنج سال سن، فارغالتحصیل رشته کامپیوتر در مقطع کاردانی بوده است. پدر عدنان سرنوشت تلخ فرزندش را اینگونه توصیف می کند؛
«ما خانواده مرفه و فرهیختهای هستیم. یعنی در شرایطی مالی مناسبی هستیم و به دلیل سطح تحصیلات، از عواقب فعالیتهای مسلحانه، همکاری در توزیع مواد مخدر و قاچاق آن، کاملاً آگاه میباشیم. عدنان نیز تحصیلکرده دانشگاه بود و اهل مواد مخدر و استعمال آنها نبود».
وی در پاسخ به سوال ما در خصوص چرایی اعتیاد فرزندش و اقدامات خانواده افزود: «پسر من به علت ارتباط با دوستان معتاد، به دام بیماری اعتیاد از نوع استعمال مواد مخدر صنعتی افتاد. ما تلاش کردیم وی را برای ترک اعتیاد، یاری کنیم. به دلیل سطح خوب مالی خانواده نیز او را به کمپ ترک اعتیاد معرفی و از او برای ترک مواد مخدر، کاملا حمایت کردیم. هرگز فرزند خودمان را طرد نکردیم و واقعا خانواده تمام تلاش خود را به کار بَست».
پژاک و شکار جوانانِ معتاد
پدر عدنان در ادامه اینطور ماجرا را بازگو می کند: «ما فکر همه چیز را کرده و کاملا به بهبود او امیدوار بودیم. اما در محاسبات خودمان، پژاک و کمین آنها برای شکار اعضای معتاد را دخیل نکرده بودیم. پژاک که یک گروهک تروریستی است و بیشترین خیانت را در حق کردها انجام داده است، برای توزیع و قاچاق مواد مخدر، سراغ جوانانی میرود که سابقه اعتیاد دارند. فرزند من آسیبدیده بود و پژاک نیز روی او حساب باز کرده بود. آن قدر او را تطمیع کردند و قول تامین مواد مخدر به وی دادند تا او نیز فریب خورد و به پژاک پیوست. در واقع، پژاک میخواست از عدنان به عنوان قاچاقچی مواد مخدر استفاده کند. عدنان یک وسیله بود و پول و سود اصلی در اختیار پژاک قرار میگرفت».
تکاپوی خانواده برای بازگشت عدنان
خانواده عدنان پس از اطلاع از پیوستن ناگهانی فرزند خود به این گروهک تروریستی جهت بازگرداندن وی به کانون گرم خانواده به مقر گروهک و رابطان محلی آن در مرز مراجعه کردند. اما پژاک مانند همیشه و طبق سیاست اعلامی از سوی پ.ک.ک؛ هرگز عضویت عدنان در این گروه را نپذیرفت و ارتباط با این جوان را منکر شد. تلاشهای خانواده عدنان در تمام این سالها ادامه داشت و آنها هرگز از دیدار مجدد فرزند خود ناامید نشدند.
خبر کشتهشدن عدنان و انتظار ۴ ساله خانواده
در فضای ابهام، بیم و امید برای بازگشت عدنان و بیاطلاعی خانواده از سرنوشت دقیق وی تا سال ۱۳۹۵، به ناگاه خبری هولناک به خانواده میرسد. منبع خبر نیز پژاک نیست. چون قرار نیست این گروه، مسئولیت بپذیرد و سرنوشت عدنان را روشن کند. منبع خبرِ تلخِ «کشته شدن عدنان در مرز ترکیه» یکی از اقوام خانواده در عراق است که او نیز با چند سال پیگیری، صرفا به یک خط خبر رسیده است: «عدنان، کشته شد». این جمله سه کلمهای، غمانگیز و هولناک، تمام اطلاعات این خانواده را از سرنوشت فرزندشان بازگو میکند.
حالا خانواده عدنان، نه پول میخواهند و نه غرامت. نه دستشان به فرماندهان و حامیان پژاک میرسد و نه میتوانند عراق و ترکیه را شهر به شهر برای یافتن پیکر یا مزار عدنان بگردند. پدر عدنان به خبرنگار ما گفت: «پیکر عدنان پس از ۴ سال، علیرغم تمام پیگیریهای بهعمل آمده هنوز به دست خانواده نرسیده است. مادرش، بیتاب است. حداقل حق ما، یک سنگ قبر و یک مزار است تا بدانیم جنازه فرزندمان کنار ما دفن شده است. الان نمیدانیم عدنان کجاست. از زنده ماندن وی کاملاً ناامید هستیم. معلوم نیست این جوان را کجا دفن کردهاند و اصلا چرا پسر رشید من کشته شده است. جنازه عدنان مرهمی است بر داغ دل ما. اما پژاک، جنازه را نیز دریغ کرده است».