علاوه بر برخی ظرفیتهای اجتماعی و سوءاستفاده از عواطف قومی و هچنین بهکارگیری عوارض جغرافیایی و شرایط خاص اقلیم کردستان عراق، نابودی کامل تروریست های پ.ک.ک را ناممکن جلوه می دهد.
به گزارش کوردپاریز، طی روزهای گذشته، در شمال عراق و همچنین در داخل مرزهای ترکیه، حملات گسترده هوایی و زمینی ارتش و نیروهای امنیتی این کشور علیه پ.ک.ک شدت گرفته است.
دهها عملیات هواپیماهای جنگنده و همچنین هواپیماهای بدون سرنشین ترکیه، موجب آن شده که پ.ک.ک در داخل مرزهای ترکیه و همچنین در خاک اقلیم کردستان، توان مانور و فعالیت خود را از دست دهد و دچار نخوت و بیتحرکی شود.
.
فرجام پ.ک.ک و گروههای مشابه
ورود کماندوهای ارتش ترکیه به یکی از کمپهای پ.ک.ک در خاک اقلیم کردستان عراق، از نظر انتقال پیام قدرت و جلوه نمادین، اهمیت خاصی دارد و نشان دهنده این است که ترکیه برای مقابله با پ.ک.ک، مانع و مشکل خاصی ندارد.
البته پ.ک.ک فقط در کوهها زمینگیر نشده و در همین حال، پلیس و سرویس اطلاعاتی میت ترکیه، در شهرها نیز دست به دستگیریهای گسترده زده و کار را برای فعالیت شاخههای اقماری این گروه، دشوار کرده است.
در چنین شرایطی، این پرسش به میان میآید: آیا ترکیه به طور کامل درصدد نابودسازی و محو کامل پ.ک.ک است؟ یا شاید لازم باشد این پرسش، به شکل دیگری تغییر داده شده و چنین پرسیده شود: اساساً آیا امکان آن وجود دارد که گروهی مانند پ.ک.ک به طور کامل، از بین برود؟
در پاسخ به این سوال باید گفت: تجارب کشورهای مختلف جهان در جدال با گروههای معارض مسلح و تروریست، نشان داده که از بین بردن کامل یک گروه، در عمل، چندان میسر نیست و گروهها میتوانند حداقل به صورت فرقهها و حلقههای کوچک و مخفیانه به حیات خود ادامه دهند و مترصد فرصتی طلایی برای ضربه زدن باشند.
اما در این روند، برخی گروهها به تمامی کارکرد خود را از دست داده و به اصطلاح، حل و بیاثر میشوند.
گروههای دیگری نیز هستند که در میدان عمل، توان مبارزاتی خود را از دست می دهند و بین مردم نیز مشتری چندانی ندارند اما منتظر میمانند که بر اساس تحولات سیاسی و امنیتی جدید، منفذ و مفری برای قدرتنمایی پیدا کنند.
به عنوان مثال، گروههای تروریستی نظیر کومله و دموکرات که روزگاری به شکل جدی امنیت ایران را در خطر انداخته بودند، حالا تبدیل به گروههای کمشمار و منشعب شده اند که در کمپهای کوچک خود پخش و پلا شده و به انتظار کمک قدرتهای بیگانه نشسته و از آنجایی که جایگاه و پایگاه مردمی و اجتماعی نیز ندارند، نمیتوانند کاری از پیش ببرند.
در همین حال، فرقهای مانند منافقین، پس از اخراج از عراق، حالا در آلبانی و برخی کشورهای اروپایی، در انتظار آن نشستهاند تا به زعم تصورات باطلشان، اگر اوضاع در ایران عوض شود، آنان به قدرت برسند! در نتیجه، دور از انتظار نیست اگر کارشناسان و مسئولین امنیتی و سیاسی ترکیه نیز در مورد فرجام سرنوشت پ.ک.ک، به سناریویی بیاندیشند که در آن، کل این گروه، به یک حلقه از افراد کمشمار و ناتوان تبدیل شود.
.
حکایت یک گروه خسته و سردرگم
با وجود آن که پ.ک.ک از برخی جهات، از لحاظ ساختاری و نظامی با این مثالهای مورد اشاره تفاوت دارد، اما واقعیت این است که این گروه نیز پس از چهار دهه فعالیت، به طور کامل دچار فرسایش و سردرگمی شده و توان خود را از دست داده است.
در تبیین این وضعیت، می توان به چند نکته مهم اشاره کرد:
۱.در چند سال اخیر، تعداد قابل توجهی از مسئولین و فرماندهان ارشد و باتجربه گروه، با رصد اطلاعاتی هواپیماهای بدون سرنشین کشته شدهاند و توان فرماندهی و مدیریت در پ.ک.ک، به شدت پایین آمده است.
۲.تدابیر امنیتی در مرز ترکیه و سوریه و همچنین عدم مقبولیت اجتماعی، موجب آن شده که پیوستن جوانان تازهنفس به پ.ک.ک به شدت کاهش پیدا کند و این در حالی است که میزان کشتهها، فراریها و تسلیم شدگان، روز به روز بیشتر میشود.
۳.پ.ک.ک با وجود تلاشهای تبلیغاتی گسترده، نتوانسته در اقلیم کردستان عراق و در مناطق کردنشین ایران صاحب جایگاه و محبوبیت اجتماعی شود. در نتیجه شاخه اقلیم به طور کامل منحل شد و شاخه اقماری تروریستی پژاک نیز، به شدت ضعیف شده و شمار معدودی از اعضای این گروه باقی ماندهاند که غالباً از نوجوانان و جوانان فریفته شده روستایی و فاقد تحصیلات و مهارت هستند.
۴.پ.ک.ک به شکل جدی دچار مشکل فکری و تشتت آراء شده و هر چند وقت یک بار از مفاهیم دهان پراکنی همچون جامعه دموکراتیک اکولوژیک گرفته تا خودگردانی دموکراتیک، فدرال و غیره و ذالک، استفاده میکند و به سختی میتوان فهمید که این حزب دنبال چیست.
۵.حزب دموکراتیک خلقها با ۶۰ کرسی یعنی یک دهم از کل کرسیهای پارلمان ترکیه، قربانی اهداف سران پ.ک.ک و ماجراجویی این گروه در شمال سوریه شده و نمیتواند در برابر جنگطلبی، خشونت و مشی تروریستی پ.ک.ک قد علم کند و در نتیجه، در فضای سیاسی و اجتماعی ترکیه، نمایندگان وابسته به این جریان، در بایکوت قرار گرفته و کسی آنان را جدی نمیگیرد.
اما با وجود تمام این نکات، علاوه بر برخی ظرفیتهای اجتماعی و سوءاستفاده از عواطف قومی و هچنین بهکارگیری عوارض جغرافیایی و شرایط خاص اقلیم کردستان عراق، نابودی کامل پ.ک.ک را ناممکن جلوه میدهد.
.
روند پیش رو
بر اساس اطلاعاتی که از سوی سلیمان سویلو وزیر کشور ترکیه منتشر شده، کل افراد مسلح پ.ک.ک در کوهستانها و مخفیگاههای زیرزمینی ترکیه، بین ۳۵۰ تا ۴۵۰ نفر و کل نیروهای مسلح این گروه در شمال عراق نیز کمتر از ۳ هزار نفر است. این در حالی است که پیشتر، نزدیک به ۲ هزار نیروی پ.ک.ک در داخل ترکیه و ۶ هزار نفر نیز در اقلیم کردستان عراق حضور داشتند.
پ.ک.ک در حال حاضر، همه تخممرغهای خود را در سبد آمریکا گذاشته و به دنبال آن است تا با استفاده از ظرفیت تحرکات خود در مناطق کردنشین شمال سوریه، از آنکارا، دمشق و واشنگتن، امتیازگیری کند.
این در حالی است که آمریکا بارها نشان داده در برابر حملات ترکیه به پ.ک.ک، حاضر به مداخله نیست و رویکردی موقتی دارد که در آن، استفاده از پ.ک.ک به عنوان یک کارت و آلت عمل، به شکل موقتی خواهد بود.
در پایان باید گفت، با توجه به حساسیت آنکارا و بغداد، نسبت به استقرار قرارگاههای پ.ک.ک در شنگال که دسترسی نزدیکی به مرز سوریه دارد، تلاش فعلی ارتش ترکیه، آن است که پ.ک.ک در کوهستان قندیل محصور و منزوی بماند و روز به روز ضعیفتر و ناتوانتر شود.