نگاهی به شواهد موجود و تحلیل وضعیت میدانی، این واقعیت را اثبات میکند که احزاب اقلیم کردستان عراق در برابر ترکیه، گزینههای اثرگذار و متعددی در اختیار ندارند و بهترین موقعیت برای آنان، کماکان تعامل با بغداد است.
به گزارش کوردپاریز، اعتراض به حملات لاینقطع هوایی و زمینی ارتش ترکیه به مناطق گستردهای از اقلیم کردستان و شمال عراق، از سوالاتی بود که در کنفرانس مطبوعاتی دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و مصطفی الکاظمی نخست وزیر عراق نیز مورد توجه قرار گرفت و خبرنگاران در این مورد از دو سیاستمدار مزبور، سوال کردند.
.
مواضع ترامپ و الکاظمی در مورد حملات ترکیه
نخست وزیر عراق که کشور او در آستانه برگزاری انتخابات پیش از موعد قرار گرفته و با مشکلات کوچک و بزرگی دست و پنجه نرم میکند، در موقعیتی است که به مسائل حیاتیتر اهمیت میدهد و دست کم در شرایط فعلی، پاسخ به ترکیه و اندیشیدن به معضل پ.ک.ک را در اولویتهای نخست خود نمیبیند.
شاید به همین خاطر است که مصطفی کاظمی در مورد حملات نظامیان تحت امر اردوغان گفت: «بدون شک حملات ترکیه را به معنی نادیدهگرفتن حاکمیت عراق میدانیم. در عین حال، نمی خواهیم کشور ما، کانونی برای حمله به همسایگان باشد.»
اما دونالد ترامپ پاسخی داد که به خوبی نشان میدهد که میخواهد اصطلاحاً از درِ از سر واکردن، وارد شود. او گفت: «با ترکیه و با اردوغان، روابط خیلی خیلی خوبی داریم. اگر جناب نخست وزیر کاظمی از ما بخواهد، حاضریم با او صحبت کنیم.»
ترامپ در حالی از داشتن روابط خیلی خیلی خوب با اردوغان سخن به میان آورده که همین حالا هم پیشنهاد تحریم تسلیحاتی ترکیه از سوی واشنگتن بر روی میز کنگره است و در عین حال، این کشور از لیست شرکای تولیدکننده و همچنین از لیست خریداران هواپیمای جنگنده اف ۳۵ کنار گذاشته و از این گذشته، تیم ترامپ در جریان حمله ترکیه به کردهای شمال سوریه هم کار خاصی انجام نداد.
.
بازی ترامپ با کردها
اگر چه دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا، بارها با گاف ها، رفتارها و مواضع ناشیانه خود نشان داده که یک سیاستمدار باهوش و یک رئیسجمهور قدرتمند نیست اما با این حال نمیتوان از این واقعیت چشمپوشی کرد که تیم نظامیان و نهادهای جاسوسی آمریکایی برای بازی در میدان عراق و رابطه با ترکیه، طرح هوشمندانهای ایجاد کردهاند که در آن، ترامپ به شکل موقت، هم از امکان دلخوش کردن و فریب دادن ترکیه برخوردار است و هم میتواند با توسل به راههای مختلف، با کردها بازی کند.
او در شمال سوریه به شکل غیرقانونی پای شرکتهای نفتی آمریکا را به منطقه باز کرده و آنان را با نهادهای اقماری پ.ک.ک شریک کرده، از سوی دیگر برای سر ۳ تن از موسسین پ.ک.ک جایزه ۱۲ میلیون دلاری تعیین کرده و از دیگر سو، مدعی آن است که با اردوغان رابطه خوبی دارد و میتواند او را اقناع کند.
.
پ.ک.ک چه خواهد کرد؟
سران پ.ک.ک در کوهستان قندیل در هفتهها و ماههای اخیر، بارها در مصاحبهها و مواضع سیاسی خود، به شکل جدی و تند علیه مقامات اقلیم کردستان گارد گرفته و نیروهای احزاب آنها را به جاسوسی برای سرویس اطلاعاتی میت ترکیه متهم کردهاند.
آنها معتقدند که اگر جاسوسان محلی به یاری سرویس اطلاعاتی میت نشتابند، امکان ندارد که تنها با تکیه بر قدرت رصد ماهواره و هواپیماهای سرنشین، چندین فرمانده و عضو پ.ک.ک مورد هدف پهپادی قرار گرفته و کشته شوند.
بنابراین، چنین به نطر میرسد که سران پ.ک.ک، تهدیدات خود را همچون شمشیر داموکلس بر سر مقامات اقلیم نگه داشتهاند. شاید به این امید که در شمال سوریه، موفقیت بزرگی به دست بیاورند و با حمایت آمریکا، ترکیه را پای میز مذاکره بکشانند.
.
درماندگی احزاب اقلیم کردستان
نگاهی به شواهد موجود و تحلیل وضعیت میدانی، این واقعیت را اثبات میکند که احزاب اقلیم کردستان عراق در برابر ترکیه، گزینههای اثرگذار و متعددی در اختیار ندارند و بهترین موقعیت برای آنان، کماکان تعامل با بغداد است.
شواهد نشان میدهد که اصلیترین دلایل خودداری و پرهیز احزاب اقلیم کردستان از موضعگیری سفت و سخت در برابر ترکیه در عین حال، خودداری از حمله جدی به پ.ک.ک، عبارتند از:
۱- دو حزب عمده و قدرتمند اقلیم کردستان یعنی اتحادیه میهنی به رهبری خاندان طالبانی و حزب دموکرات یا پارتی به رهبری مسعود بارزانی، هیچ گونه اتفاق نظر و نقطه فکری مشترکی در مورد پ.ک.ک ندارند.
اگرچه هر دو آنان بارها در سه دهه اخیر به درخواست مقامات آنکارا علیه پ.ک.ک جنگیدهاند و شمار بسیاری از افرادشان در این راه کشته شده، اما در شرایط فعلی با چنین تابلویی روبرو هستیم که اتحادیه میهنی به پ.ک.ک نزدیک است و علیه پارتی موضع می گیرد و از دیگر سو، پارتی با پ.ک.ک تخاصم جدی دارد و به ترکیه نزدیک است.
۲- پ.ک.ک از توان و امکان انجام اقدامات آنارشیستی و تروریستی برخوردار است و به راحتی میتواند با سوء استفاده از شرایط شکننده موجود، امنیت و آرامش اقلیم کردستان را از بین ببرد.
۳- بین سران اقلیم کردستان از یک سو و دولت و شرکت های بزرگ ترکیه از سوی دیگر، علاوه بر معاملات نفتی، منافع اقتصادی و بازرگانی متعدد و مهمی وجود دارد و موضعگیری رادیکالی در برابر آنکارا، به منافع مزبور، لطمه خواهد زد.
۴- اگر چه ۴ دهه از حضور نیروهای پ.ک.ک در شمال عراق سپری شده، اما در بین مردم اقلیم، فاقد پایگاه اجتماعی و مردمی هستند و در نتیجه یک فشار اجتماعی جدی برای موضع گیری علیه ترکیه، بر احزاب و سران اقلیم، به وجود نیامده است.
۵- در آخر باید به این نکته مهم توجه کرد که سران اقلیم کردستان عراق از این هراس دارند که در صورت اتخاذ مواضع رادیکالی و سفت و سخت در برابر، آنکارا، بخش قابل توجهی از حاکمیت سیاسی و قدرت آنان به خطر بیفتد و ترکیه تعامل بیشتری با دولت مرکزی بغداد پیدا کند و با اعمال محدودیت بر دروازه های مرزی و گمرکی، بُرد و نفوذ سیاسی و توان اقتصادی اقلیم را دچار مشکلات جدی کند.
در یک جمعبندی کلی میتوان گفت، بازی پ.ک.ک در اقلیم کردستان و دیگر مناطق عراق، نماد و مصداقی از یک رفتار آنارشیستی، تهدیدگری و ماجراجویی است و در اوج سردرگمی و ابهام، به طور مداوم به ترکیه بهانه میدهد تا به شکل هوایی و زمینی به اقلیم کردستان حملهور شود.
در این بین، این روستاییان و غیرنظامیان مناطق تحت حملات ترکیه هستند که بخش مهمی از امنیت و آسایش خود را از دست دادهاند و بنا به دلایلی که شرح داده شد، از سپر دفاعی احزاب و مسئولین اقلیم کردستان نیز، برخوردار نیستند و عملاً، به شکلی تنها و بیدفاع رها شدهاند.