سمیه صادق وزیری
پ.ک.ک؛ تروریسم و نفوذ ویرانگر در خودمدیریتی کردها
از زمان تأسیس خودگردانی کُردها در شمال سوریه، حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) با نفوذ عمیق خود در ساختار سیاسی و نظامی روژئاوا، چهرهای افراطی و خشونتآمیز به آن بخشیده است. این گروه که بهعنوان یک سازمان تروریستی از سوی بسیاری از کشورها شناخته میشود، نهتنها نتوانسته مشروعیتی برای کردها به دست آورد، بلکه با سیاستهای خصمانه و اقدامات نظامی، این منطقه را در برابر حملات مداوم ترکیه و فشارهای بینالمللی قرار داده است.
پ.ک.ک با تکیه بر ایدئولوژی افراطی خود، ظرفیت ایجاد شده توسط کردها را از فرصتهای طلایی برای تبدیلشدن به یک بازیگر مشروع و مستقل محروم کرده است. این وابستگی، موجب تنشهای عمیق داخلی و منطقهای شده و فضای همکاری با دیگر گروههای سوری را از بین برده است.
سیاستهای شکستخورده روژئاوا
۱. تمرکز افراطی بر نظامیگری
اگرچه کردهای سوریه نقش مهمی در شکست داعش داشتند، اما تمرکز بیشازحد بر نظامیگری و غفلت از توسعه اقتصادی و اجتماعی، موجب شد که مناطق تحت کنترل آنها با مشکلات عمیق زیرساختی، فساد و نارضایتی عمومی روبهرو شوند.
۲. شکست در ایجاد اتحاد داخلی
یکی از بزرگترین ضعفهای مدیریت شمال سوریه، ناتوانی در جلب حمایت اعراب، آشوریها و سایر اقوام منطقه بود. این سیاستهای انحصارطلبانه، به شکافهای قومی و مذهبی دامن زده و موجب بیاعتمادی گسترده شده است. بسیاری از اعراب این منطقه را ابزار اجرای سیاستهای پ.ک.ک میدانند و از همکاری با آن خودداری کردهاند.
۳. وابستگی خطرناک به حمایت خارجی
رهبران خودمدیریتی دموکراتیک با تکیه بیشازحد بر حمایت آمریکا و ائتلاف بینالمللی، نشان دادند که هیچ استراتژی جایگزینی برای بقای خود ندارند. خروج نیروهای آمریکایی از شمال سوریه در سال ۲۰۱۹ و حملات ترکیه به این مناطق، آسیبپذیری شدید این مدیریت را آشکار ساخت.
۴. ناکامی در بهرهبرداری از منابع طبیعی
مناطق شمال شرقی سوریه، که از منابع غنی نفت و کشاورزی برخوردار است، میتوانست به پایگاه اقتصادی قوی تبدیل شود. اما سوءمدیریت و فساد گسترده، موجب شد که این منابع به جای بهبود معیشت مردم، صرف تقویت ساختارهای نظامی وابسته به پ.ک.ک شود.
درگیریهای کنونی در سوریه؛ جنگی بیپایان
شهر حلب، که از سال ۲۰۱۶ تحت کنترل دولت سوریه بود، بار دیگر صحنه درگیریهای شدید میان نیروهای دولتی و گروههای مسلح شده است. تحریرالشام (جبههالنصره سابق) با حملات گسترده در غرب حلب و تصرف چندین روستا، دولت بشار اسد را غافلگیر کرد. در همین حال، مناطق ادلب همچنان بهعنوان پایگاه اصلی شورشیان باقی مانده است و حملات هوایی روسیه و ارتش سوریه علیه این گروهها بهشدت ادامه دارد.
در این شرایط، مناطق خودمدیریتی دموکراتیک نیز در حاشیه امنی قرار ندارند. از یک سو، ترکیه همچنان به تهدیدها و حملات خود علیه مواضع نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) ادامه میدهد. از سوی دیگر، تنشهای داخلی میان کُردها و اعراب، ضعفهای خودمدیریتی دموکراتیک را بیش از پیش آشکار کرده است.
نقش ناکام خودمدیریتی دموکراتیک در معادلات کنونی
در شرایطی که دیگر گروههای سیاسی و نظامی سوریه تلاش دارند خود را با معادلات جدید سازگار کنند، روژئاوا همچنان درگیر سیاستهای ایدئولوژیک و وابستگی به پ.ک.ک است. این مدیریت نتوانسته در بحران کنونی نقش موثری ایفا کند و عملاً به حاشیه رانده شده است.
آیندهای مبهم برای خودمدیریتی دموکراتیک کردها
با تشدید درگیریها در شمال سوریه و فشارهای داخلی و خارجی بر مدیریت خودگردان، آینده خودمدیریتی دموکراتیک بیش از هر زمان دیگری در ابهام قرار دارد. اگر رهبران خودمدیریتی دموکراتیک نتوانند وابستگی خود را به پ.ک.ک قطع کرده و رویکردی واقعگرایانهتر اتخاذ کنند، این منطقه نهتنها در برابر تهدیدهای خارجی (مانند ترکیه) آسیبپذیرتر خواهد شد، بلکه نارضایتی داخلی نیز میتواند به شورشهایی علیه این مدیریت منجر شود.