ویژگی بارز گروهک تروریستی پکک، که از ویژگی تمامیتخواهی آن سرچشمه میگیرد، این است که هرجا پا بگذارد، سعی بر سازماندهی و نفوذ به ریزترین سلولهای آن جامعه مینماید و بدین ترتیب برای مشروعیتبخشی به نهادهای برساختهاش اقدام میکند.
بیش از سیزده سال است که این گروهک و شاخههای منشعب و تحت فرمانش درصدد هستند تا از سوی آمریکا، اروپا و جامعه بینالمللی پذیرفته شوند و جای پای خود را در خاورمیانه محکم نمایند؛ امری که طبیعتاً منافع بسیاری برای این گروهک به همراه خواهد داشت، بهویژه برای سازماندهی مجدد، تأمین سلاح و مهمات، تأمین مالی، گسترش افکار و ایدئولوژی گروهک و…
هم اروپا و هم آمریکا بهخوبی بر این نکته واقف هستند که پذیرش وضعیت کردهای سوریه در نهایت به معنای پذیرش و رسمیتبخشی به ایدئولوژی چپ خواهد بود که با منافع این دولتها در تضاد است.
اما چگونه پای آمریکا به روژاوا باز شد و چرا آمریکا خود را شریک استراتژیک کردهای سوریه معرفی میکند؟ این در حالی است که پکک از سوی آمریکا بهعنوان یک گروهک تروریستی معرفی شده است!
تحولات خاورمیانه، بهویژه پس از حملات یازده سپتامبر و اشغال عراق و افغانستان، هرگز قابل پیشبینی نبوده و نمیتوان بر هیچ شرایطی تکیه کرد یا در انتظار سکون و رکود در این منطقه بود.
خاورمیانه تنها مکانی در دنیا است که تاکنون بهطور کامل در برابر حملات فکری کاپیتالیسم تسلیم نشده و همچنان ریشههای فرهنگی در این منطقه نیرومند هستند. کاپیتالیسم همانند هیولایی خوشاشتها، همواره چشم طمع به این منطقه داشته است.
عراق، افغانستان، سوریه، لبنان، یمن و چندین کشور دیگر در این منطقه برای دولتهای امپریالیستی بهمثابه حیاطخلوتهایی هستند که جنگ و ناآرامی در این کشورها لازمه تقویت پایههای اقتصادی آنهاست.
آمریکا دولتی نیست که تنها برای دفاع از حقوق بشر و مبارزه با تروریسم به کشوری وارد شده و به این شعار متعهد بماند. طالبان، القاعده و گروههای مشابه، که از سوی آمریکا و برخی کشورهای عربی منطقه با هدف مبارزه با تفکرات کمونیستی شوروی سابق ایجاد شدند، زمانی که از کنترل خارج شدند، سرکوب گشتند. حمله به افغانستان و عراق را میتوان نمونه این دیدگاه آمریکا دانست.
پس از حمله داعش به کوبانی و در آخرین لحظات که چیزی به سقوط این شهر ویرانشده نمانده بود، آمریکا با رساندن سلاح و مهمات، معادله را به نفع کردها تغییر داد و به نحوی آنها را به زیر دین خود برد.
آیا میتوان گفت که این اقدام آمریکا تنها با اهداف بشردوستانه و انسانی انجام شد؟
پاسخ این پرسش قطعاً نه است! آمریکا دولتی است که اگر این کار برایش سودی نداشت، هرگز دست به چنین اقدامی نمیزد.
با این اقدام، آمریکا در واقع توانست کردها و بهطور کلی پکک را بهمثابه کارت فشاری علیه چهار کشور منطقه به کار گیرد. از جنبه بشردوستانه، از خود چهرهای انسانی به جهانیان نشان داد؛ امری که پس از اشغال عراق و افغانستان با موج شدیدی از افکار ضدآمریکایی روبهرو گشت.
تجارت اسلحه و مهمات، که از پررونقترین تجارتهای بینالمللی است، در شرایط جنگ و ناآرامی بسیار داغتر خواهد بود.
دلیل مهم دیگر، جلوگیری از نفوذ ایران در منطقه است که برای آمریکا بسیار جای نگرانی دارد.
در اینجا با دو پرسش روبهرو میشویم:
- آیا آمریکا واقعاً نمیداند که مدیران و فرماندهان پید و یپگ همان کادرهای دیرین پکک و از دستپروردگان اوجالان هستند؟
- آیا آمریکا نمیداند کسانی همچون مظلوم عبدی، فوزا یوسف، الهام احمد و صدها مقام ردهبالای روژاوا کادرهای پکک هستند و هر زمان که پکک بخواهد، این افراد را برکنار میکند؟
پارادوکس عجیبی است! از یک سو تحریم و تروریست نامیدن پکک و از سوی دیگر دعوت کادرهای این گروهک، تحت نامی دیگر، به کاخ سفید!
آری! زمانی که پای منافع در میان باشد، حتی سختترین تحریمها نیز نادیده گرفته میشوند!
پرسش دوم این است که پکک که سالهاست ادعای مبارزه با امپریالیسم و کاپیتالیسم را دارد و روزانه این تئوریها را به کادرهایش آموزش میدهد، چگونه اکنون تا به این حد به مرکز امپریالیسم جهانی تکیه نموده و درهای روژاوا را به این سادگی به روی آمریکا گشوده است؟!
این خاصیت گروهکهایی مانند پکک است که زمانی که صحبت از بقا و هژمونی باشد، به اعتقادات بنیادینشان نیز پشت کرده و فرمولی برای توجیه این تعارض پیدا میکنند.
البته در پکک این میراث از رهبر این گروهک، عبدالله اوجالان، به کادرهایش به ارث رسیده است. اوجالان که خود سالها ادعای مبارزه برای ایجاد کردستان مستقل را داشت، پس از دستگیری و در مدتزمانی کوتاه، به همه اعتقاداتش پشت کرد و کلاً مسیر دیگری را در پیش گرفت.
نکته آخر اینکه زمان کمی به پایان ریاستجمهوری بایدن باقی مانده و ترامپ پراگماتیست دوباره به کاخ سفید بازمیگردد. ترامپی که بهآسانی به مردم و دولت قانونی افغانستان پشت کرد و این مردم بیپناه را به طالبان افراطگرا واگذار نمود.
چه ضمانتی وجود دارد که چنین سرنوشتی در انتظار کردهای سوریه نباشد و تقدیر کردها به دست گروههای افراطی نیفتد؟!
هوژین صلواتی