به مناسبت هفته منابع طبیعی؛
ریبین رجوند
تخریب جنگلها؛ راهبردی برای فشار سیاسی
یکی از اساسیترین تأثیرات پژاک بر محیط زیست، تخریب عمدی جنگلها و مراتع است. این گروهک، آتشسوزی جنگلهای کردستان را به عنوان ابزاری برای ایجاد ناامنی و فشار بر دولت به کار گرفته است. آتشسوزیهای گسترده منجر به از بین رفتن تنوع زیستی، کاهش تولید اکسیژن، فرسایش خاک و افزایش پدیدههای مخربی چون رانش زمین و سیلابهای غیرقابل کنترل شده است. از طرف دیگر، سوزاندن درختان به طور مستقیم معیشت دامداران و کشاورزان منطقه را تحتالشعاع قرار داده و آنها را به مهاجرت اجباری سوق داده است.
مهاجرت اجباری و فروپاشی اقتصاد روستایی
یکی از پیامدهای ناگوار حضور پژاک در مناطق روستایی، تحمیل مهاجرت اجباری به ساکنان این مناطق است. تهدید امنیتی، اخاذی و اعمال فشار برای عضویت اجباری جوانان در گروهک، باعث شده است که بسیاری از روستاییان از زادگاه خود مهاجرت کنند. این روند، منجر به خالی شدن روستاها، کاهش تولید کشاورزی، نابودی مشاغل بومی و در نهایت تضعیف اقتصاد محلی شده است.
یکی دیگر از آسیبهای جدی پژاک، آلودگی منابع آبی و خاکی در مناطق تحت نفوذ آن است. اقدامات تخریبی همچون بمبگذاری در خطوط انتقال انرژی، تخریب تأسیسات صنعتی و آلودگی نفتی ناشی از حملات، منجر به ورود مواد آلاینده به سفرههای آب زیرزمینی و خاک شده است. این آلودگیها، تأثیر مستقیمی بر کاهش حاصلخیزی خاک، افت کیفیت منابع آب و افزایش بیماریهای ناشی از مصرف آب و غذای آلوده در میان مردم منطقه داشته است.
پژاک با اعمال فشار بر دامداران، کشاورزان و صاحبان معادن، اقتصاد محلی را نابود کرده است. این گروهک از صاحبان صنایع و تولیدکنندگان محلی اخاذی کرده و در مواردی، به بهانه مقابله با دولت، دست به تخریب مراکز تولیدی زده است. تعطیلی مرغداریها، دامداریها و کارگاههای تولیدی، به افزایش نرخ بیکاری و فقر دامن زده و موجب وابستگی بیشتر منطقه به منابع خارجی شده است. این روند نه تنها اقتصاد منطقه را تضعیف کرده، بلکه مهاجرت نیروی کار را تشدید کرده و آسیبهای زیستمحیطی بیشتری به بار آورده است.
نابودی زیستگاههای حیات وحش و کاهش تنوع زیستی
استقرار عناصر پژاک در مناطق کوهستانی و جنگلی، موجب کاهش امنیت زیستگاههای طبیعی و کاهش تنوع زیستی شده است. شکار بیرویه و تخریب زیستگاههای طبیعی باعث از بین رفتن گونههای نادر جانوری شده که این امر، تعادل اکوسیستم را برهم زده است. از طرفی، استفاده بیرویه از منابع جنگلی برای تهیه سوخت و ساخت پایگاههای نظامی، به تسریع روند بیابانزایی در این مناطق کمک کرده است.
این گروهک با شعارهای تبلیغاتی در خصوص محیط زیست، در واقعیت سیاستی کاملاً متناقض را دنبال کرده است. تخریب جنگلها، آلودگی گسترده، نابودی منابع آب و خاک، کاهش تنوع زیستی و اعمال فشار بر جوامع محلی، همگی نشاندهنده ماهیت ضدزیستمحیطی این گروهک است. بنابراین، برای مقابله با این تهدیدات، لازم است که نهادهای زیستمحیطی، امنیتی و اجتماعی اقدامات هماهنگ و مؤثری را در پیش گیرند. تقویت نظارت بر مناطق آسیبدیده، افزایش آگاهی عمومی درباره تخریبهای زیستمحیطی پژاک و حمایت از جوامع محلی از جمله اقداماتی است که میتواند به کاهش اثرات مخرب این گروهک کمک کند.