وضعیت امروز هنر سیاچمانه را چطور می بینید؟
سیاچمامه، به عنوان یکی از هنرهای اصیل در میان کوردها مطرح است. در تمام جوامع انسانی پیش از تصنیف، « آواز » رواج یافته و به نسبت، سیاچمامه در هورامان، مرحله ای پیش از «گۆرانی » و «تصنیف» به شمار می آید. آواز هنری است که حنجره ای ویژه و نفسی عمیق و طولانی می طلبد. سیاچمانه در واقع بخشی از تاریخ و هویت ما کوردهاست.
البته سیاچمانه امروز رنگ و بوی کهنگی و قدیمی بودن به خود گرفته و تنها کسانی ویژه و خاص که عمق تاریخ و فرهنگ ملت شان را درک کرده اند، شنونده، علاقمند و وفادار به این هنر قدیمی مانده اند. اینها کسانی هستند که فرهنگ، طبیعت، سبک زندگی،شادیها و مصائب مردم هورامان در طول تاریخش را به خوبی درک و فهم کرده اند؛ و در یک کلام، سیاچمامه زبان و صدای تاریخ و فرهنگ یک ملت است.
اگر امروز می بینیم علاقمندان به سیاچمانه ریزش پیدا کرده اند، به این سبب است که اصولاً سیاچمانه لحن و صوتی دشوار و سنگین است. اشعاری که در این هنر استفاده می شوند، پیچیدگی و سنگینی خاص خود را دارند و نسل جوان امروز نمی تواند با این لحن و صوت و شعر ارتباط برقرار کند. حتی هنرمندان جوانی که امروز به سیاچمانه روی می آورند در قرائت و تلفظ اشعار سیاچمانه دچار اشکال می شوند.
به باور من، یکی دیگر از عوامل عدم اقبال نسل امروز به هنر سیاچمانه، به هنرمندانی برمی گردد که وارد عرصه آواز و موسیقی کوردی می شوند و به سبب دشوار بودن این هنر در عمل نمی توانند در این حوزه توفیق چندانی کسب کنند و زمانی هم که می خواهند ورود کنند دچار اشتباهات فاحشی می شوند که آنها را از ادامه راه منصرف می کند.
بعضا هنرمندان جوانی را می بینم که در بکارگیری اشعار سیاچمانه اشتباه می کنند و اشعاری به کار می برند که مختص زن است و مردی را خطاب قرار می دهد؛ به عبارتی دیگر این هنرمندان مخاطب خود را به درستی فهم نمی کنند که اشعاری متناسب به آنها را بکار ببرند.
سیاچمامه به درازای تاریخش، زبان و صدای تاریخ و فرهنگ ملت کورد بوده ما باید به این هنر افتخار کنیم. سیاچمامه سرود ملی و دینی کوردستان و هورامان و دارای مضامین اجتماعی و سبک زندگی سنتی مردم هورامان است.
حقیقتش اغلب مردم ما به «هەڵپرکێ» روی آورده اند بدون اینکه فلسفه وجودی و پیام و معنایش آنرا هم درک کنند. کافیست ارگی روشن کنند و تا می توانند می رقصند اما وقتی که به سیاچمانه می رسند رغبت چندانی نشان نمی دهند. مشکل امروز فرهنگی ما همینجاست چون ظرفیت هضم سیاچمانه را ندارند.
آیا این خطر را احساس می کنید که در آینده ای نه چندان دور، هنر سیاچمانه به خط پایان برسد و بین جوانان جایش را به موسیقی «رپ» بدهد؟
نسل دوم آواز خوانان سیاچمانه که اساتید گرانسنگ ما محمدحسین کیمنه ای، عثمان کیمنه ای و جمیل نوسودی هستند، این هنر را به اوج خود رساندند و نسل اول پیش از آنها هم حضور داشته اند. نسل سوم نیز که ما باشیم سیاچمانه را به خوبی حفظ کرده ایم.
بنده مقداری در اشعار سیاچمانه تغییراتی داده ام که هر آوازی شعر و پیام مختص به خود داشته باشد.
اما نسل بعد از ما نتوانسته اند از آن مکتب اصیل سیاچمانه محافظت نمایند، زیرا کسانی که خود را آواز خوان هورامی می دانند، پیش از هرچیز بایستی درس خوانده آن مکتب بااصالت شود و سیاچمانه را بیاموزد و آنرا حفظ کند و توسعه ببخشد. متاسفانه پس از ما و درمیان نسل جوان کسی نیست که مسئولانه این مکتب اصیل را از آسیب مراقبت نماید.
ما امروز می بینیم که جوانانی داریم به موسیقی رپ علاقمند شده اند و در حال گسترش است و طبیعی هم هست چون ترویج هرنوع موسیقی در هر ملتی ممکن است اما ما باید مراقب اصول خود باشیم که از آن مراقبت کنیم. فراگیرفتن موسیقی رپ در کنار موسیقی ها و هنرهای سنتی نه تنها اشکالی ندارد که ضرورت دارد اما با حفظ اصول و اصالت های فرهنگ خودی. اگر ما اصالت ها را حفظ نکنیم به خط پایان خود می رسیم. ملت ها در جنگ و بحران ها ازبین نمی روند اما ملتی که زبان، هنر و اصالت خود را ازدست دهد، رو به زوال و نابودی می رود. بنابراین مسئولیت ما حفظ این اصالت های فرهنگی و انتقال آن به نسل های آینده است.
از طرفی آواز خوانی هورامی، دارای وجوه متمایز و مختص به خود است؛ در تمام دنیا آواز و ترانه با موسیقی همراه است اما اساس آواز هورامی این است که بدون موسیقی خوانده می شود. به عبارتی دیگر در مکتب سیاچمانه، آواز خلأ موسیقی را هم پرکرده است. این است که گفته می شود هرگاه موزیک تمام شد، ترانه می آید و هرگاه ترانه به اتمام رسید موزیک سرداده می شود. در دنیای امروز ترانه و موسیقی مکمل همدیگرند اما در هنر و سیاچمانه هورامی صدا و آواز جای موسیقی را نیز پرمی کند. این یک واقعیت است که ما باید خود را بروزرسانی کنیم اما همگام با این تحولات بایستی در اندیشه حفظ و مراقبت از فرهنگ و هنر اصیل خود نیز باشیم.
امروز زبان و هنر هورامی در معرض تهدید بزرگی قرار دارد و آن هنر اصیل سینه به سینه هورامان در شرف نابودی است و به مرور درمیان مردم نیز کمرنگ خواهد شد.
بنده که دراین حوزه فعالیت هنری دارم، به دلیل حفظ همان اصالت ها و عدم بکارگیری آلات و ادوات موسیقی در سرودن سیاچمانه از جنبه اقتصادی بسیار متضرر شده ام چون مردم هم به سیاچمانه بدون موسیقی اقبال نشان نمی دهند و طرفداران کمتری دارد، هنرمندان این عرصه نیز درآمد اقتصادی چندانی ندارد و همین موجب شده هنرمندان جوان از سیاچمانه فاصله بگیرند و به ترانه هایی گرایش پیدا کنند که مردم می پسندند و درآمد بیشتری هم دارد.
به نظر شما فضای مجازی و شبکه های اجتماعی چه تاثیری بر رشد و یا افول هنر سیاچمانه برجای گذاشته است؟
فضای مجازی و شبکه های اجتماعی خوشبختانه حافظ و نگهبان هنر سیاچمانه شده است چون به اشتراک گذاشتن این هنر در اینستاگرام،یوتوب،فیسبوک و تلگرام موجب ماندگاری شده است. ما امروز کمتر جوانی می بینیم که کاربر فضای مجازی و این شبکه های اجتماعی نباشند و برای کنجکاوی هم که شده سری هم به هنر سیاچمانه خواهد زد.به اعتقاد بنده نقش بزرگی در محافظت از هنر هورامان، ماندگاری آن و انتقال به نسل های بعدی داشته است. این بستر مناسبی است برای نسل بعد از ما که از سر کنجکاوی در این فضا و شبکه های اجتماعی به سیاچمانه توجه نشان دهد و برای حفظ و نگهداری از آن قدمی بردارد.
سرنوشت سیاچمانه را چگونه می بینید و چه پیشنهادهایی برای حفظ و ماندگاری هنر سیاچمانه دارید؟
حفظ هر هنری مستلزم این است که مراکزی برای آموزش آن هنر تأسیس گردد.دراین مراکز می توان روی استعداد کودکان و نوجوانانی که استعداد دارند و صدا و حنجره مناسبی دارند سرمایه گذاری شود.پرورش این استعدادها و آموزش و تمرین سیاچمانه در این مراکز موجب نوسازی و زنده نگه داشتن آن خواهد شد که این هنر همگام با تکنولوژی عصر توسعه پیدا کند.
ضرورت دارد به مرور سیاچمانه با موسیقی نیز همگام سازی و سازگار شود، کاری که تا امروز اتفاق نیفتاده است. کارهای پراکنده ای در این زمینه شده اما در سطح مقام های کوردی همچون حیران و هوره، نبوده است. ما موسیقیدان بزرگ کم نداریم اما نتوانسته اند خود را وقف این تغییرات بزرگ هنری و سازگار کردن سیاچمانه با موسیقی نمایند. عرض کردم که برای ایجاد این تغییرات و نوآوری باید از کودکان و نوجوانان مستعد شروع کنیم که این هنر را آموزش ببینند، بدان علاقمند شوند و اشعار مختص سیاچمانه را بشناسند و…..اینگونه سیاچمانه زنده خواهد ماند و همراه با هنر دیگر زبان های دنیا به رشد و پیشرفت خود ادامه دهد. به نظرم این ممکن است اما نیازمند تأسیس مراکزی برای آموزش موسیقی و سیاوماپن است که نت ها را به صورت تئوریک بیاموزند.
همواره بین هنرمندان نوعی تنش و حاشیه مشاهده شده. رابطه اساتید برجسته سیاچمانه همچون عثمان کیمنه ای، محمدحسین کیمنه ای و مرحوم جمیل نوسودی در سالهایی که فعالیت هنری گسترده ای در منطقه داشتند چگونه بوده است؟
از قدیم تنش و ناملایمات بین هنرمندان عرصه سیاچمانه وجود داشته که اغلب طرفداران آنها باعث و بانی اش بوده اند.هر صدا و آوازی مورد پسند هرکسی نیست و به دل نمی نشیند اما اگر فرضا من به صدای حسن زیرک و ماملی و رزازی علاقه نداشته باشم ولی در عین حال اصالت هنر کوردی را پاس داشته اند، باید از این هنرمندان و هنر آنان دفاع کنیم نه اینکه چون به سلایق شما نمی خورند، در مقابل آنها جبهه گیری شود.
شاید روح و مزاج و تربیت خاص من بااین نوع آواز و هنر همخوانی نداشته باشد، نباید بر اساس سلایق شخصی درباره هنرمند بودن و نبودن آنها قضاوت کرد.مادامی که دارای آن ویژگی های لازم برای یک هنرمند باشد بایستی از آن دفاع کنیم.
این نگرانی ها و حواشی همیشه بوده اما امروز بین هنرمندان نسل جوان بسیار بیشتر شده در گذشته باوجود محبت و نزدیکی بین هنرمندانی چون پدرم، ماموستا عثمان و ماموستا جمیل، باز این حواشی و تنش ها کم و بیش بوده اما در حدی نبوده که نگرانی ها را بیش از حد بزرگ کند. من اطلاع دارم که بین پدرم و کاک عثمان که پسرعمو هم بوده اند، بارها اختلاف و نگرانی شدیدی هم رخ داده اما وقتی درباره هنر و قابلیت های هنری هم صحبت و قضاوت کرده اند، محترمانه و به بهترین شکل ممکن درباره هم اظهارنظر کرده اند.
برای هنر همدیگر احترام قائل شده اند و شنیده ام که پدرم فرموده اند شاید خلق و خو و رابطه ما با کاک جمیل سازگار نباشد اما براستی که ایشان هنرمند بزرگی هستند و با حفظ اصالت هنر سیاچمانه توانسته آن را به اوج برساند. این حواشی و تنش ها بین هنرمندان نسل جدید حتی به نسبت نسل ما بیشتر شده است. اختلافات بیشتر درباره خلق و خو و رفتار همدیگر بوده تا اینکه هنری باشد.