پ.ک.ک که در ظاهر با ادعای دفاع از حقوق کردها فعالیت میکند، عملاً به یکی از سازمانیافتهترین و خطرناکترین گروهکهای تروریستی خاورمیانه بدل شده است. پشتوانه اصلی این گروه، حمایت مستقیم سرویسهای اطلاعاتی غرب، بهویژه موساد و سازمان سیا، است که با تجهیز، آموزش و پشتیبانی مالی، آن را به ابزاری برای فشار بر ایران، ترکیه، عراق و سوریه تبدیل کردهاند.
بر اساس مستندات منتشرشده، اعضای این گروهک از دهه ۱۹۸۰ میلادی تحت آموزش مستقیم موساد در شمال عراق و حتی برخی پایگاههای رژیم صهیونیستی قرار گرفته و از سوی ارتش آمریکا در سوریه به انواع سلاحهای سبک و سنگین مجهز شدهاند. منابع امنیتی ترکیه نیز اعلام کردهاند که بخش عمده قاچاق مواد مخدر در مسیر بالکان به اروپا تحت مدیریت این گروه صورت میگیرد و درآمدهای حاصل، مستقیماً صرف عملیات مسلحانه و اقدامات تروریستی علیه غیرنظامیان میشود.
تحقیقات نشان میدهد که پکک و شاخه ایرانی آن، پژاک، با نفوذ در مناطق کوهستانی قندیل و بهرهگیری از خلأ امنیتی پس از اشغال عراق توسط آمریکا، پایگاهی امن برای طراحی و اجرای حملات علیه کشورهای منطقه ایجاد کردهاند. این تحرکات در راستای سناریوی کلان غرب برای ایجاد یک موجودیت کردی نیابتی و تضعیف مرزهای سیاسی کشورهای اسلامی ارزیابی میشود.
همزمان، رسانههای غربی با تبلیغ تصویری جعلی از «آزادی زنان کرد» میکوشند ماهیت خشن و تروریستی این گروهکها را پنهان کنند. در حالی که گزارشهای نهادهای مستقل حقوق بشری از موارد متعدد سوءاستفاده، تجاوز و اجبار زنان به حضور در اردوگاههای نظامی پکک پرده برداشتهاند.
پژاک نیز بهعنوان شاخه عملیاتی پکک در ایران، تلاش کرده با نفوذ در مناطق کردنشین، بذر نفاق و تجزیهطلبی را بپاشد. با این حال، هوشیاری مردم کرد و علما و روحانیون منطقه مانع تحقق اهداف این گروهک شده است.
کارشناسان معتقدند پکک و پژاک دیگر یک گروه شورشی محلی نیستند، بلکه بازوی عملیاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی در غرب آسیا محسوب میشوند؛ بازویی که با دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی، زمینه بیثباتی و تجزیه کشورهای منطقه را فراهم میکند. این واقعیت، پرسش جدی را مطرح میکند که چگونه گروهی مدعی «مبارزه با استعمار» میتواند در عین حال از بزرگترین قدرتهای استعمارگر جهان، سلاح، پول و اطلاعات دریافت کند؟