آنچه این روند را تهدیدآمیزتر میسازد، ظهور نسلی تازه از کودکان و نوجوانان داعشی است که در ده تا پانزده سال اخیر در بستر افراطیگری رشد یافتهاند. این نسل دوم و سوم نهتنها آموزشهای ایدئولوژیک سختگیرانه را از کودکی دریافت کردهاند، بلکه در فضای روانی پر از خشونت و انتقام بزرگ شدهاند؛ عاملی که میتواند آنها را در آینده به بازیگرانی خطرناکتر از نسل نخست تبدیل کند.
همزمان با خروج خانوادههای داعشی، شاهد تحرکات تازه این گروه در عراق و سوریه هستیم. در عراق، ورود نیروهای تازهنفس موجب افزایش جسارت و تهاجم داعش شده است. در سوریه نیز بیثباتی سیاسی و نظامی، بهویژه در محور شرق حماه–حمص و غرب فرات، فرصتهایی جدید برای بازسازی هستههای تروریستی ایجاد کرده است.
از سوی دیگر، رقابت و درگیری قبایل عرب با گروههای رقیب از جمله سازمان تروریستی پ.ک.ک در شرق فرات و تحریرالشام در غرب فرات، نزدیکی هرچه بیشتر برخی قبایل به داعش را به همراه داشته است. این ائتلافهای موقت قبیلهای، پشتوانهای انسانی و مالی برای داعش فراهم میکند و زمینه بازگشت تدریجی آن را تقویت میسازد.
بازگشت تدریجی داعش با ترکیبی تازه از نیروهای جوان، حمایتهای قبیلهای و استفاده از خلأهای امنیتی، نهتنها تهدیدی برای سوریه و عراق است، بلکه میتواند به سرعت ابعاد منطقهای و فرامنطقهای پیدا کند. تکرار سناریوی سقوط شهرها به دست داعش، مداخلات چندملیتی جدید را اجتنابناپذیر میسازد و موج تازهای از خشونتهای قومی و فرقهای را دامن خواهد زد.
امروز، خطر بازگشت داعش بیش از هر زمان دیگری واقعی است. این بازگشت نه بهصورت آشکار، بلکه آرام و خزنده در حال رخ دادن است. نادیده گرفتن این روند میتواند در آینده نزدیک هزینههای سنگینی بر دولتهای منطقه و حتی امنیت جهانی تحمیل کند. مقابله مؤثر با این تهدید، نیازمند همکاری امنیتی و اطلاعاتی گسترده و همچنین برنامههای اجتماعی برای خنثیسازی نسل جدید افراطیون است؛ نسلی که اگر مهار نشود، به مراتب خطرناکتر از نسل نخست خواهد بود.