ریبین فرجوند
بر اساس گزارشهای امنیتی و پژوهشهای مستقل، پ.ک.ک در تمام حلقههای زنجیره مواد مخدر نقش دارد. از یک سو در مناطق روستایی جنوب شرقی ترکیه و نواحی تحت نفوذ خود در شمال عراق، با اعمال فشار بر کشاورزان و تحمیل نوعی «مالیات انقلابی»، زمینه کشت خشخاش و تولید کانابیس را فراهم میکند. در برخی موارد حتی مستقیماً وارد این چرخه شده و مدیریت مزارع را در دست میگیرد. از سوی دیگر، مدارک متعددی از وجود آزمایشگاههای تولید هروئین در همین مناطق وجود دارد. این آزمایشگاهها مواد خامی چون تریاک را به هروئین فرآوریشده تبدیل میکنند؛ کالایی که در بازار اروپا ارزش مالی چندین برابری نسبت به مواد خام دارد و برای پ.ک.ک سودی کلان به همراه میآورد.
نقش پ.ک.ک محدود به تولید نیست، بلکه بخش مهمی از فعالیت آن به ترانزیت و قاچاق مرتبط است. مسیر افغانستان–ترکیه–اروپا یکی از شریانهای اصلی قاچاق هروئین در جهان است و پ.ک.ک با کنترل بخشی از این مسیر و تضمین امنیت انتقال محمولهها، سهم عمدهای از سود قاچاق را از آن خود میکند. جغرافیای کوهستانی و مرزهای صعبالعبور در مناطق کردنشین نیز این امکان را به گروه داده است تا انتقال محمولهها را به دور از نظارت امنیتی سازماندهی کند. علاوه بر این، شبکههای وابسته به پ.ک.ک در اروپا در توزیع مواد فعالاند و بخشی از درآمد حاصل را به خاورمیانه منتقل میکنند، در حالی که بخشی دیگر برای تبلیغات و فعالیتهای سیاسی در غرب هزینه میشود.
تمرکز پ.ک.ک بر تجارت مواد مخدر دلایل روشنی دارد. بازار مصرف در اروپا پایدار و سودآور است و به گروه این امکان را میدهد که بدون وابستگی به حمایتهای خارجی منابع مالی خود را تأمین کند. انعطافپذیری شبکههای قاچاق نیز این امکان را فراهم آورده است که در کنار مواد مخدر، به سایر فعالیتهای غیرقانونی چون قاچاق انسان و پولشویی متصل شوند و از همافزایی این جرایم سود بیشتری ببرند.
پیامدهای این وضعیت برای دولتهای منطقه و جامعه بینالمللی قابل توجه است. درآمدهای ناشی از مواد مخدر توان نظامی و تبلیغاتی پ.ک.ک را تقویت میکند و این گروه را در برابر فشارهای سیاسی و نظامی مقاومتر میسازد. همزمان، ورود مستقیم یک سازمان مسلح به تجارت مواد مخدر باعث افزایش اعتیاد و آسیبهای اجتماعی در مناطق تولید و مسیرهای ترانزیت میشود و شکافهای اجتماعی و اقتصادی را عمیقتر میگرداند. مهمتر از همه، این روند نشان میدهد که مرز میان تروریسم و جرم سازمانیافته بهطور فزایندهای در حال محو شدن است و پ.ک.ک نمونه بارزی از این همگرایی محسوب میشود.
در چنین شرایطی، مقابله با این منبع مالی صرفاً با اقدامات نظامی ممکن نیست. ضروری است که همکاریهای اطلاعاتی و امنیتی بینالمللی در مسیرهای ترانزیتی تقویت شود و شبکههای پولشویی مرتبط در اروپا شناسایی و مسدود گردند. در کنار این اقدامات، ارائه راهکارهای معیشتی جایگزین به کشاورزان مناطق روستایی و کاهش وابستگی آنها به کشت خشخاش و کانابیس نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. در نهایت، فشارهای قضایی و تحریمهای هدفمند علیه افراد و شرکتهای واسط مالی پ.ک.ک میتواند گامی اساسی در تضعیف ستون مالی این گروه به شمار آید.