سالهاست گزارشهای ملی و بینالمللی از رنج این زنان و کودکان پرده برمیدارند. روایتها میگویند چگونه گروه پ.ک.ک و شاخههایش دختران کمسن را، بیرضایت خانوادههایشان، به عضویت واداشته و از آنان سوءاستفاده کردهاند. با وجود این شواهد آشکار، سکوت رسانههای غربی سنگینتر از همیشه است.
یکی از این روایتها از «لیلا گونش» است؛ دختری جوان که پس از سه سال اسارت در چنگ پ.ک.ک، تصمیم به فرار گرفت. گلولهها بدنش را شکافتند، اما مرگ از او روی برگرداند. گونش در پانزدهسالگی، با فریب و شستشوی مغزی، به عضویت این گروه درآمد. تلاشهای مادرش برای نجات او بیثمر ماند تا آنکه روزی، لیلا به سوی نیروهای امنیتی گریخت. نارنجکها از غارها به دنبالش روان شدند و گلولهها به سویش شلیک گشتند. ارتش گمان کرد او مرده است، اما در سردخانه بیمارستان، دختری نیمهجان دوباره نفس کشید. اکنون، او با زخمهای روانی دستوپنجه نرم میکند و در پی بازسازی حافظهای است که از درد لبریز است.
لیلا تنها یکی از دهها زن جوانی است که از استثمار پ.ک.ک گریختهاند. آنان میگویند فریب خورده، ربوده و مورد تجاوز قرار گرفتهاند. در ویدئویی که ارتش ترکیه در مه ۲۰۱۷ منتشر کرد، دختری به نام «زهرا» پس از تسلیم شدن، اعتراف میکند: «بزرگترین اشتباه من، باور به پ.ک.ک بود. این گروه مردم کُرد را به آتش میکشد. از جوانان میخواهم فریب نخورند.»
کتاب «فرار به سوی آزادی» نیز در سال ۲۰۰۰ منتشر شد؛ روایت زنی با نام مستعار «دلارام» که از چنگ پ.ک.ک گریخته بود. او در سیزدهسالگی به این گروه پیوست، اما زود فهمید درون آن از آزادی خبری نیست. زنان حق خروج ندارند و فرار مساوی با مرگ است. در کتاب آمده است: «پنج دختر را گفتند بر اثر مواد سمی مردهاند، اما حقیقت، اعدامشان بود.»
گزارشی از وزارت کشور ترکیه در سال ۲۰۱۷ نیز به مواردی از سوءاستفاده از زنان و کودکان توسط پ.ک.ک اشاره میکند. سازمانهایی چون دیدبان حقوق بشر و کمیسیون بینالمللی تحقیق نیز تأیید کردهاند که شاخههای این گروه، از جمله ی.پ.گ.، از کودکان زیر هجده سال در جنگ استفاده کردهاند. خانوادهها در مصاحبهها گفتهاند کودکانشان بدون رضایتشان ربوده و فریب داده شدهاند.
در گزارشهای دیگری آمده است که حتی قانون موسوم به «دفاع از خود» در مناطق تحت کنترل پ.ی.د.، کودکان دوازدهساله را نیز شامل میشود. طبق روایت دیدبان کرد، کودکان سوری به اردوگاههای آموزشی پ.ک.ک در شمال عراق فرستاده میشوند؛ نقض آشکار قوانین بینالمللی. از میان آنان، نام «فاطمه سلیم علی» بیش از همه دلها را میلرزاند — دختری دوازدهساله که به عضویت اجباری درآمد و خانوادهاش حتی اجازه تماس با او را نیافتند.
با وجود این همه سند و روایت، سکوت رسانههای غربی همچنان ادامه دارد. در حالیکه رنج این زنان فراموش میشود، همان رسانهها گروه پ.ک.ک و شاخههایش را با عناوینی چون «مدافع آزادی» و «نماد برابری جنسیتی» معرفی میکنند. اینترنت پر از تصاویر زنان مسلح پ.ک.ک است، زنانی که قهرمان نامیده میشوند، اما درد و اشکهایشان در پس غبار تبلیغات گم شده است.
سال گذشته، روزنامه نیویورکتایمز در مقالهای با عنوان «سرکوب در ترکیه، بهشت برابری جنسیتی را تهدید میکند»، پ.ک.ک را مدافع حقوق زنان خواند. انجمن زنان و دموکراسی ترکیه در پاسخ نوشت: «این، برابری نیست؛ رادیکالسازی زنان است. پ.ک.ک دختران کُرد را از خانواده و جامعهشان میرباید و با شستشوی ایدئولوژیک، آنان را به سرباز خشونت بدل میکند.»
این تحریفها تنها به یک مقاله محدود نماند. مجله ماری کلر نیز در مقالهای با عنوان «این زنان برجسته با داعش میجنگند»، اعضای زن پ.ک.ک را قهرمان نامید. شبکه راشا تودی مستندی با عنوان «آنها با داعش میجنگند» پخش کرد، در حالیکه در واقع، بسیاری از آن دختران تنها شانزدهساله بودند. حتی برند پوشاک «اچ.ام» از لباسهای ی.پ.ژ. الهام گرفت و بعدها ناچار به عذرخواهی شد.
در جهانی که تصویر، جای حقیقت را گرفته است، درد دختران ربودهشده در سایه مانده است. شاید روزی صدای آنان از دل کوهها برخیزد و جهان بشنود که آزادی، در اسارت هیچ تفنگی متولد نمیشود.