بر اساس این گزارش، در ماههای اخیر برخی اندیشکدههای آمریکایی و محافل اروپایی، از جمله پژوهشکدههای وابسته به لابی صهیونیستی «دفاع از دموکراسیها» (FDD)، ایده «تقسیم قومی ایران» را مطرح کردهاند. این نهادها ترکیب متنوع قومی ایران را «نقطه ضعف» میدانند و از آن به عنوان ابزاری برای فشار بر تهران یاد میکنند.
در همین راستا، روزنامه اسرائیلی «جروزالمپست» نیز در مقالهای از دولت پیشین آمریکا خواسته بود «گزینه تجزیه ایران» را بررسی کند. افزون بر این، در پارلمان اروپا نشستی با عنوان «آینده ایران» برگزار شد که در آن شماری از فعالان جداییطلب و گروههای تبعیدی، از جمله سلطنتطلبان و اعضای سازمان مجاهدین خلق، حضور داشتند.
به نوشته وبگاه آمریکایی Responsible Statecraft، این رویکردها در واشنگتن و بروکسل، واقعیت تاریخی و ملی ایران را نادیده میگیرند؛ کشوری با بیش از ۹۰ میلیون جمعیت که دارای پیوندهای فرهنگی و هویتی عمیق است و فشارهای خارجی در دهههای گذشته نهتنها موجب تفرقه، بلکه باعث تقویت حس همبستگی در میان مردم آن شده است.
در همین زمینه، «شروین ملکزاده»، پژوهشگر ایرانی–آمریکایی، در روزنامه لسآنجلس تایمز نوشت: «اکثریت کارشناسان معتقدند که سیاست در ایران بر پایه درک یک ملت تاریخی و پیوسته شکل گرفته است؛ ملتی با ریشهای کهن و هویتی منسجم.»
این رسانه در پایان گزارش خود تأکید کرد: حضور شخصیتهای بلندپایهای همچون آیتالله سیدعلی خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی، و مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، که هر دو اصالت آذربایجانی دارند، نمونهای روشن از ادغام و همزیستی اقوام در ساختار ملی ایران است؛ مسئلهای که ادعاهای غرب درباره شکنندگی وحدت داخلی ایران را بیپایه نشان میدهد.