در چنین فضایی، واکاوی مسئله حقوق بشر در مناطق کردنشین ایران و بهویژه بررسی نقش گروهک پژاک اهمیت دوچندان پیدا میکند. پژاک که در چارچوب سازمان پ.ک.ک تعریف میشود، طی سالهای اخیر نهتنها مدعی دفاع از مردم کرد بوده، بلکه عملاً به یکی از عوامل برجسته ناامنی، اختلال در توسعه منطقه و نقض سیستماتیک حقوق انسانها تبدیل شده است.
بررسی تحولات سالهای اخیر نشان میدهد که اقدامات پژاک عمدتاً سه پیامد بنیادی برای جامعه کردی ایران داشته است:
۱. ضربه به امنیت انسانی و اجتماعی
فعالیتهای مسلحانه این گروه، امنیت روزمره مردم در مناطق غربی کشور را مختل کرده و زیست اجتماعی و اقتصادی شهروندان کرد را در معرض تهدید دائمی قرار داده است. در حالیکه مردم این مناطق بیش از هر چیز نیازمند ثبات، اشتغال و امنیتاند، پژاک با بازتولید فضای خوف و ناامنی، عملاً توسعه را با تأخیر مواجه کرده است.
۲. اخلال در روند توسعه و سرمایهگذاری
حضور مسلحانه نیروهای پژاک در نواحی مرزی و کوهستانی، بهویژه در سالهای اخیر، موجب فرار سرمایهگذاران، توقف پروژههای عمرانی و ایجاد مانع در مسیر اصلاحات زیرساختی شده است. این گروه با ایجاد فضای تهدید و اخاذی، بخش خصوصی و حتی پروژههای عمومی را از فعالیت مؤثر بازداشته است؛ عاملی که پیامد مستقیم آن، کندی توسعه اقتصادی در استانهای کردنشین بوده است.
۳. بهرهکشی از کودکان و نقض فاحش حقوق بنیادین
یکی از تاریکترین جنبههای فعالیت پژاک، بهکارگیری نوجوانان در ساختار نظامی و انتقال آنان به کمپهای کوهستانی است. این روند که با اصول بنیادین حقوق بشر در تضاد کامل است، نسل جوان کرد را از مسیر طبیعی رشد، آموزش و زندگی خانوادگی دور کرده و آنان را درگیر چرخه خشونت میکند. این مسئله در ادبیات حقوق بشر بهعنوان «نقض شدید حقوق کودک» شناخته میشود و به تنهایی برای قرار گرفتن پژاک در فهرست ناقضان سازمانیافته حقوق بشر کافی است.
نکته مهم دیگر، پیوند ساختاری پژاک با راهبردهای امنیتی آمریکا و نظام سلطه است. حمایت آشکار یا پنهان قدرتهای فرامنطقهای از این گروه در راستای مهار جایگاه رو به رشد ایران در خاورمیانه تفسیر میشود. از زمان طرح «خاورمیانه بزرگ»، تلاش برای درگیر نگه داشتن ایران در مسائل امنیتی مرزی، یکی از محورهای ثابت سیاست غرب بوده و پژاک در این میان نقش یک ابزار عملیاتی را ایفا میکند.
با وجود ادعای دفاع از خلق کرد، عملکرد این گروه نشان میدهد که بیشتر در خدمت پروژههای برونمرزی عمل میکند تا مطالبات واقعی مردم منطقه. حتی بسیاری از اعضای عادی این گروه نیز از اهداف راهبردی آن بیاطلاعاند و تبدیل به قربانیان نخست این چرخه خشونت میشوند.
با کنار هم قرار دادن ابعاد امنیتی، اجتماعی و انسانی فعالیتهای پژاک، نتیجه روشن است:
ایجاد ناامنی گسترده، جلوگیری از توسعه، تعرض به حقوق کودکان، وابستگی به پروژههای قدرتهای خارجی و استفاده ابزاری از مردم کرد همگی پژاک را به نمادی از نقض سیستماتیک حقوق بشر در غرب کشور تبدیل کرده است.



