سلیمان ویسی//
به گزارش کورد پاریز ،روزهای گذشته، پایگاه اینترنتی “awd news” به نقل از تایلند پست نوشتند: “وزیر بهداشت عمومی تایلند اعلام کرده است که، عادل جبیر در یک بیمارستان خصوصی مجلل در مرکز شهر بانکوک شروع به هورمون درمانی کرده است.”
در این گزارش آمده است: “جبیر که به سبب شخصیت زنانه خود در محافل داخلی عربستان شهرت دارد، جزء معدود مقامات این کشور است که از حقوق همجنس بازهای زن، همجنس بازهای مرد، دو جنسهها و تغییر جنسیت دادهها حمایت میکند. ”
بر اساس این گزارش، “دکتر ساکولساتایادورن، وزیر بهداشت تایلند، گفت عالیجناب! (جبیر) روز گذشته در بیمارستانی مجهز با پرسنلی بسیار مجرب پذیرش شد و ما آزمایشهایی را همراه با مرحله نخست هورمون درمانی آغاز کردیم.” وی افزود: “جزئیات بیشتر، در زمان مقتضی اعلام خواهد شد.”
در ادامه این گزارش آمده است: “از سوی دیگر دکتر گوئیدو اشتاینبرگ کارشناس آلمانی در امور عربستان گفته است که : پزشکان جبیر، به رغم خواستهاش به وی گفتهاند باید فورا با عمل جراحی، جنسیت خود را از مرد به زن تغییر دهد. پزشکان به جبیر گفتهاند این اقدام از لحاظ پزشکی با شرایط وی سازگارتر است؛ زیرا احساس جبیر از خود به هیچ وجه با آناتومی جنسیت وی سازگار نیست. ”
وزیر بهداشت عمومی تایلند از پاسخ دادن به این پرسش خودداری کرد که آیا جبیر در مورد جنسیت آینده خود تصمیم گیری کرده است ، این در حالی است که تاکنون هیچ مقام سعودی به این خبر واکنشی نشان ندادهاند.
اما گفته میشود پایگاه اینترنتی”awd news،” نخستین بار این خبر را منتشر کرد و این پایگاه اینترنتی در گذشته اقدام به انتشار شایعات و خبرهای دروغین کرده است و ممکن است این خبر دروغ بوده و یا بخشی از آن با واقعیت فاصله داشته باشد .
بهر حال فارغ از اینکه این خبر کاملا با واقعیت همراه است یا بخشی از صحیح می باشد، رخدادهای روزهای گذشته نشان داد که جبیر ، وزیر خارجه جوان عربستان چندان به لحاظ فیزیولوژیک تعادل ندارد و رفتارهای احساسی و دفعتی که از وی بروز میکند مبین همین شرایط و تاثیرات روحی و روانی ناشی از خلق و خوی وی می باشد .
این رفتارهای احساسی و افراطی از سویی ناشی از خاصیت ابزارگونه ای دارد که قدرتهای بزرگ معمولا در قبال مزدوران منطقه ای در پیش میگیرند و از سوی دیگر ریشه در شخصیت و روحیات افرادی دارد که در هیئت حاکمه این کشورها می باشند . نمونه های زیادی را میتوان نام برد که هر دو فاکتور ذکر شده را دارا می باشند و عموما آن دسته از حکمرانانی که هر دو ویژگی را در اختیار دارند میتوانند در این عرصه پررنگ وارد شوند . مثلا صدام ، دیکتاتور معدوم عراق که هم نقش مزدوری را در منطقه ایفا میکرد و هم به لحاظ شخصیتی فردی بود که به لحاظ مشکلاتی که در دوران کودکی و نوجوانی داشت دادای خصلت درنده بودن و خشونت طلب بود . هیتلر ، استالین و دیگران دیکتاتور هایی بودند که ژست دیکتاتوری میگرفتند ولیکن دیکتاتور های امروز از قضا ژست دمکرات و لیبرال نیز میگیرند ولیکن به راحتی به کشتار انسان های بیگناه و غیر نظامیان می پردازند . کافی است کمی تحولات این روزها را دنبال کنید به این نئو دیکتاتورها خواهید رسید.
افرادی نظیر اردوغان و جبیر وزیر خارجه نامتعادل عربستان و دیکتاتور نیجریه مخاطب سخن ما خواهند گردید . اما این دیکتاتور ها فقط در میان حکومت ها نیستند در میان شبه نظامیان و پیکارجویان و خشونت طلبان به گروه هایی میرسیم که مرتب سخن از دمکراسی و حقوق بشر می زنند ولی در عمل موجب قتل عام انسانهایی میشوند که مدعی حمایت از آنان هستند . گروه هایی نظیر پ.ک.ک و انواع و اقسام شاخه هایی که بیشتر عنوان هستند تا اینکه پشت سر آنها هویت مستقلی باشد . این گروه نیز مرتب سخن از دمکراسی و حقوق بشر می زند ولی در عمل با به مسلخ بردن کردها در نقاط مختلف آنها را به کشتن داده و آنگاه بر جنازه آنان اشک تمساح میریزند . اگر به شخصیت سردمداران این گروه های افراطی و خشونت طلب نیز نگاهی روانشناختی بیاندازیم در می یابیم که اینان نیز با بیماری کیش شخصیت و خودبزرگ بینی روبرو هستند و این نارسیسیم حاکم بر شخصیت آنها موجب میگردد که مرتب تئوری پردازی کرده در حالی که هیچ گاه نمیتوانند مختصات واقعی آن را تبیین کنند .
دنیای امروز دنیای آکنده از فرقه هایی است که شاخص ترین ویژگی آنها وجود سردمداران بیماری است که باید هر چه سریعتر تحت درمان روانپزشکان و روانشناسان متخصص رفتار درمانی قرار گیرند و البته این بیماران گزینه های خوبی هستند برای قدرتهای بزرگ که به اهداف نواستعماری خود دست یابند .