مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق اخیرا در ادامه سیاستهای گذشته خود، بر ضرورت برگزاری همهپرسی برای استقلال اقلیم تاکید کرده است. وی در پیامی که به مناسبت تبریک عید سعید فطر صادر شد، تصریح کرده بود: از تمامی احزاب و جریان های سیاسی اقلیم کردستان می خواهم پس از تعطیلات عید فطر برای صحبت درباره برگزاری همه پرسی و چگونگی روابط میان اربیل و بغداد نشست برگزار کنند.
این در حالی است که مسعود بارزانی پیش از این نیز در تاریخ ۲۳ ژوئن خواستار برگزاری همه پرسی درباره استقلال اقلیم کردستان عراق شده بود. چند ماه پیش نیز «نیچروان بارزانی» نخست وزیر اقلیم کردستان عراق ضمن دامن زدن به مسأله لزوم استقلال این اقلیم، بر لزوم برگزاری همهپرسی در این خصوص تأکید کرده بود. تأکیدات مکرر مقامات اقلیم کردستان عراق بر مسأله استقلال این اقلیم در حالی صورت می گیرد که آنها خود، به خوبی می دانند که تحقق چنین مسألهای به مثابه آغاز فرایند تجزیه در عراق است.
نکته قابل تأمل پس از شنیدن اظهارات «مسعود بارزانی» در خصوص لزوم استقلال اقلیم کردستان، زمان مطرح شدن این مسأله است. سؤال این است که در شرایطی که عراق، خونینترین روزهای خود سپری میکند و تروریستهای تکفیری بیوقفه بر مردم بیگناه این کشور میتازند، چه چیزی بارزانی را برآن داشته تا ضمن چشمپوشی از آلام مردم عراق که با تروریسم دست و پنجه نرم میکنند، به یک باره به فکر تحقق آرزوهای دیرینه خود بیفتد؟
دامن زدن به مسأله استقلال اقلیم کردستان عراق ـ خواه یا ناخواه ـ بازی در پازل مثلث آمریکا، رژیم صهیونیستی و سعودی است؛ آن هم در شرایطی که عراق بیش از هر زمان دیگری برای ادامه مبارزه با تروریسم به عنصر «وحدت» نیازمند است. به نظر نمی رسد که مطرح شدن این مسأله (استقلال اقلیم کردستان) توسط مسعود بارزانی در این برهه از زمان که عراق شاهد سلسله انفجارهای خونین طی یک دهه اخیر بوده و مردم آن در عزا به سَر می برند، اتفاقی باشد.
اینگونه به نظر می رسد که بارزانی با مطرح کردن مسأله استقلال خود از بغداد به دنبال سنجش واکنشهای داخلی و خارجی به این مسأله است تا بدینترتیب به پاسخ این سؤال که «بسترهای استقلال اقلیم تا چه اندازهای آماده شده است»، دست یابد. در اینکه بارزانی مترصد کوچکترین فرصت برای برداشتن گامهای عملیاتی به منظور اجرایی ساختن خواسته دیرینه خود است، هیچ شکی وجود ندارد اما مسأله این است که وی تنها در زمان عملیاتی کردن خواسته خود تردید دارد.
بر همین اساس، به نظر می رسد که مقامات اقلیم کردستان عراق و همسو با بارزانی به منظور رهایی از تردیدی که در آن به سَر می برند، بار دیگر مسأله استقلال این اقلیم را مطرح کردند تا بدینسان، فضای عمومی و اقبال داخلی و خارجی نسبت به این مسأله را بسنجند. علاوه بر این، ممکن است گسترش اقدامات تروریستی در عراق طی روزهای اخیر و وقوع دو انفجار مهیب در این کشور، یکی در «الکراده» بغداد و دیگری در «بلد» سامراء، مقامات اقلیم کردستان همسو با بارزانی را برآن داشته تا از آب گلآلود ماهی گرفته و بسترهای لازم برای استقلال خود را در سایه بیثباتیهای اخیر فراهم آورند.
همانگونه که پیشتر گفته شد، استقلال اقلیم کردستان عراق به مثابه آغاز فرایند طرح تجزیه این کشور است؛ طرحی که «حیدر العبادی» نخست وزیر عراق بارها و در مناسبتهای مختلف به آن واکنش نشان داده و قویا آن را رد کرده است. وی چندی پیش در واکنش به مسأله استقلال اقلیم و تجزیه عراق اظهار داشت: «استقلال اقلیم کردستان به نفع کُردها نیست و به هیچ وجه منافع آنها را تأمین نمی کند». العبادی با بیان اینکه استقلال اقلیم کردستان عراق به بروز تنش های بیشتر منجر خواهد شد، اظهار داشت: «این به نفع کُردها و دیگر اقشار جامعه عراق است که با اتحاد در کنار یکدیگر زندگی کنند».
با وجود موضع واضح و شفاف دولت مرکزی بغداد در خصوص استقلال اقلیم کردستان عراق، کشورهایی در منطقه و جهان از این طرح حمایت می کنند که از جمله آنها میتوان به عربستان سعودی و ایالات متحده آمریکا اشاره کرد. علاوه بر این دو کشور، از آنجایی که تجزیه عراق، تأمین کننده منافع رژیم صهیونیستی در منطقه نیز هست، این رژیم هم از آن حمایت می کند.
«جو بایدن» معاون کنونی رئیس جمهوری آمریکا کسی است که برای اولین بار در سال ۲۰۰۶ از طرح شوم تجزیه عراق و تقسیم آن به سه بخش «شیعی، کُردی و سُنّی» سخن به میان آورده بود. در همین ارتباط، روزنامه السفیر لبنان در گزارشی اینگونه مینویسد: «اگر سال ۲۰۱۴ سال اشغالگری داعش در عراق و سال ۲۰۱۵ سال دخالت منطقه ای ترکیه در این کشور باشد، سال ۲۰۱۶ طرح جو بایدن درباره عراق دوباره مطرح خواهد شد».
اظهارات «جو بایدن» به خوبی نمایانگر موضع ایالات متحده آمریکا در قبال تجزیه عراق است. در ساختار قدرت سیاسی ایالات متحده آمریکا، بایدن تنها کسی نیست که بر لزوم تجزیه عراق تأکید کرده است. تجزیه عراق آنچنان برای واشنگتن حائز اهمیت است که در اظهارات دیگر مقامات آمریکایی میتوان به خوبی به آن پی بُرد. در همین ارتباط، «ریموند اودیرنو» رئیس ستاد ارتش آمریکا با بیان این ادعا که برقراری آشتی میان شیعیان و اهل سنت عراق هر روز دشوارتر میشود، چندی پیش مدعی شده بود که تجزیه این کشور شاید تنها گزینه باشد.
همانگونه که پیداست، اقلیم کردستان عراق برای عملیاتی ساختن طرح استقلال خود از حمایت های گسترده ایالات متحده آمریکا برخوردار است. حمایتهای واشنگتن از استقلال اقلیم کردستان عراق تنها در حد اظهارنظرهای ساده باقی نمانده، بلکه گامهایی نیز در این زمینه برداشته شده است. به عنوان مثال می توان به تصویب پیشنویس طرح «تسلیح نیروهای کُرد و سنّی عراق بدون مجوز دولت مرکزی بغداد» در مجلس نمایندگان اشاره کرد.
مجلس نمایندگان آمریکا از طریق این طرح قصد داشت تا خدمتی بزرگ را به تجزیهطلبان عراقی ارائه داده و مسیر تجزیه طلبی آنها را تسهیل کند؛ هرچند این طرح با رایزنیهای بسیار گسترده نمایندگان پارلمان عراق، در نهایت با مخالفت مجلس سِنا مواجه شد.
بدون شک حمایت های گسترده آمریکاییها از تجزیه عراق در چارچوب طرح آنها برای تشکیل «خاورمیانه جدید» قرار می گیرد. آنچه که این طرح استنباط می شود، تشکیل خاورمیانهای غیر از آنچه که اکنون شاهد آن هستیم، است؛ «خاورمیانه جدید» از مَنظَر آمریکاییها با تجزیه و تقسیم کشورهای واقع در این منطقه شکل میگیرد و در نهایت موجب تضعیف تمامی این کشورها میشود؛ در «خاورمیانه جدید»، رژیم صهیونیستی دست برتر را دارد و حرف اول و آخر را در منطقه میزند.
آمریکاییها بارها اعلام کرده اند که «امنیت اسرائیل خط قرمز است» و «امنیت اسرائیل، امنیت آمریکاست» و از همین روی، از دیدگاه آنها هرچقدر که کشورهای منطقه ضعیفتر باشند، رژیم صهیونیستی قدرت جولان بیشتری در منطقه پیدا خواهد کرد و بیش از پیش در امنیت خواهد بود. ایالات متحده آمریکا طرح شوم خود برای تجزیه عراق را تحت شعار «فدرالیسم» پنهان کرده و از این واژه برای سرپوش نهادن بر تلاشهای خود برای خدشه وارد آوردن به وحدت این کشور بهره برداری می کند.
اقلیم کردستان در مسیر استقلال از دولت مرکزی بغداد همچنین از حمایت های دولت آنکارا برخوردار است. با وجود اینکه دولت ترکیه با کُردها همواره مشکل داشته و دارد، اما مسأله کُردهای پیشمرگه در عراق برای آن از دیگر کُردها جداست. دولت ترکیه طی سالهای اخیر همواره روابط خوب و حسنهای با بارزانی داشته و دارد؛ از معاملات نفتی با آن گرفته تا روابط نظامی دوجانبه در سطوح گسترده.
دولت ترکیه بدون مجوز دولت مرکزی بغداد، اقدام به خرید نفت از اقیم کردستان میکند و با وجود تذکرات فراوان از سوی مقامات عراقی، همچنان به سیاست های خود در خرید نفت از اقلیم ادامه می دهد. به نظر می رسد که خرید نفت سرقتی داعش از سوریه توسط دولت ترکیه به مذاق مقامات این کشور خوش آمده و آنها قصد دارند به صورت غیرقانونی نفت عراق را نیز خریداری کنند.
از سوی دیگر، حضور نظامیان ترکیه ای در منطقه «بعشیقه» واقع در شهر «موصل» نیز از جمله دیگر خوش خدمتی های دیگر دولت ترکیه به اقلیم کردستان عراق محسوب میشود. بر همین اساس، باید ترکیه را در مسیر تجزیه عراق در کنار بارزانی دید. علاوه بر این، عربستان سعودی نیز از جمله دیگر کشورهای حامی تجزیه عراق است و تا به امروز تلاش های زیادی برای تحقق این مسأله انجام داده است.
مقامات سعودی همواره با اظهارات فرقهگرایانه خود علیه عراق در صدد فراهم آوردن زمینه برای تجزیه این کشور بوده و هستند. «ثامر السبهان» سفیر سعودی در عراق در جریان عملیات آزادسازی شهر الرمادی و در واکنش به عدم حضور نیروهای مردمی در این عملیات مدعی شده بود: «اهالی سنّی الانبار با پذیرش اعضای شیعه نیروهای مردمی مخالفت کردند». این ادعا در حالی مطرح شد که «هادی العامری» بارها تأکید کرده است که نیروهای حشد الشعبی متشکل از تمامی اطیاف جامعه عراق ـ از شیعیان گرفته تا اهل تسنن ـ است.
سعودی ها در تلاش هستند تا با ایجاد دوقطبی «شیعه و سنّی» در عراق زمینه لازم برای تجزیه آن را فراهم کنند؛ تلاشی که تا به امروز ناکام مانده و همگان شاهدند که چگونه نیروهای شیعه و سنّی در عراق با وحدت مثال زدنی خود در برابر هجمههای وسیع تروریست های تکفیری و حامیانشان ایستادگی می کنند.
در هر صورت، علی رغم تلاش های گسترده خارجی در سطوح منطقهای و بینالمللی برای تجزیه عراق، اطیاف مختلف این کشور امروز به صورت متحد و یکپارچه در مقابل تروریسم ایستاده اند و بدون شک تا زمانی که عزم و اراده مردم عراق بر حفظ وحدت و یکپارچی استوار است، طرح تجزیه در این کشور عملیاتی نخواهد شد؛ کمااینکه علت اصلی ناکامی این طرح تا به امروز، همین وحدت و همدلی و همبستگی میان مردم بوده است.