سایز متن   /

به گزارش کوردپاریز ، نزدیک به دو هفته از کودتای نافرجام ترکیه می‌گذرد، اما چهارمین کودتای این کشور همچنان خبرساز است و هنوز می‌توان ردپای اخبار و تحلیل‌های مرتبط با این واقعه را در لابه‌لای سطورِ اخبارِ نشریات و سایت‌های مختلف خبری ملاحظه کرد، اخباری که برخی از آنها بر نمایشی بودن این واقعه و گروهی از آنها بر واقعی بودن و دست داشتن عوامل بیگانه در آن تأکید دارند.

اگرچه ترکیه در ردیف کشورهای در حال توسعه قرار داشته و مردم آن از رفاه نسبی برخوردارند، اما شاید به‌ دلایل مختلف از جمله؛ اختلاف نظرهای سیاسی، مشکلات قومیتی، گسست دینی و مذهبی بین ارتش و برخی از ارکان حکوت با مردم، تشدید حوادث تروریستی در سال‌های اخیر و امثال آن، بروز نا آرامی‌هایی مانند؛ کودتای اخیر، چندان غیرمنتظره تلقی نمی‌شد، لذا برای آگاهی بیشتر از کم و کیف این رخداد در ادامه علل بروز و شکست کودتا و نظر کارشناسان ذیربط در این رابطه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

کسانی که کودتا را اقدامی نمایشی و کنترل شده می‌دانند، در بیان علل وقوع کودتا و توجیه نظر خود مدعی هستند که این نمایش در ادامه پاکسازی‌های اخیر در ارتش، قوه قضائیه و سایر دستگاه‌های اداری و در جهت فراهم نمودن مقدمات برای اعمال تغییرات موردنظر اردوغان در قانون اساسی و افزایش اختیارات وی صورت گرفته است و محدود بودن دامنه کودتا به دو شهر آنکارا و استانبول و همچنین محدودیت تعداد افراد تأثیر گذار به چند قاضی و چند ژنرال ارتش وتعدادی درجه‌دار و سرباز و نیز اجتناب کودتاگران از حمله و تصرف ریاست جمهوری و سایر مراکز دولتی را نشانه اثبات این ادعا می‌دانند.

برخی از صاحب‌نظران نیز در اظهار‌نظرهایی بعضاً متناقض بر این باورند که؛ این کودتا حاصل اقدامات و رفتارهای آقای اردوغان از جمله؛ رفتار متناقض و انجام اقدامات ناپخته او در برخورد با رژیم اشغالگر قدس و ایجاد رابطه با صهیونیست‌ها است و عدم ثبات در تصمیم‌گیری‌های سیاسی در تعامل با کشورهای همسایه و اصرار وی بر حمایت و استفاده ابزاری از گروه‌های تروریستی مانند؛ داعش و النصره و نیز مداخله در امور داخلی عراق و سوریه از یک‌سو و در پی آن حملات تروریستی و مهاجرت گسترده پناهجویان به این کشور و همچنین عزل و نصب‌های گسترده در قوه قضائیه، پاکسازی نیروهای پلیس و مقام‌های نظامی و امنیتی، مداخله مستقیم در تعیین وزرا، کاهش قدرت نخست وزیری و افزایش قدرت ریاست جمهوری، تلاش برای تغییر قانون اساسی، درگیری با فتح الله گولن، مقابله با روزنامه نگاران و تعطیلی شبکه‌های اجتماعی و برخورد خشن با مخالفین در سطح داخلی و دامن زدن به اختلاف‌های قومی بین کردها و ترک‌ها و دو قطبی نمودن جامعه و در نهایت ناتوانی دولت برای پیوستن به اتحادیه اروپا را عامل بروز کودتا می‌دانند.

دسته دیگری از سیاسیون با اشاره به عقلانی نبودن پذیرش ریسک کودتای به شکل نمایشی، این واقعه را صرفاً ناشی از عملکرد اردغان برای کاهش قدرت ژنرال‌ها و ادامه کودتاهای سریالی ارتش بشدت سکولار ترکیه در جهت احیاء مجدد سیاست‌های کمال آتاتورک و بازگرداندن سیستم لائیسیته به ترکیه می‌دانند، که با همکاری دستگاه قضایی و برخی از افراد ذی‌نفوذ و با اطلاع و همکاری آمریکا رخ داده است. این گروه مدعی هستند از ابتدای سال ۲۰۱۱ به بعد، قدرت در ترکیه کاملا متمرکز و شخصی شده و در ادامه اردوغان به همه کاره ترکیه تبدیل شده و همین مسئله زمینه بروز کودتا توسط ارتش این کشور را فراهم نموده است.

متقابلاً طرفداران آقای اردوغان نیز معتقدند، این کودتا از خارج از کشور و توسط فتح‌الله گولن همپیمان سابق و مخالف فعلی دولت اردوغان برنامه‌ریزی شده و به همین علت خواستار استرداد وی از سوی دولت آمریکا شده‌اند. البته گولن از همان ابتدا، ایفای نقش در کودتا را شدیداً تکذیب و کودتا را تقبیح کرد، اما تأخیر آمریکا در محکوم نمودن کودتا در ابتدای کار که می‌تواند نشانه پیش‌بینی پیروزی احتمالی کودتاگران از سوی آمریکایی‌ها باشد و پس از آن اخبار روزهای اخیر مبنی بر افشای اسناد جدیدتوسط یکی از رسانه‌های ترکیه، مبنی بر مداخله آمریکایی‌ها در کودتا و حمایت از فتح‌الله گولن یا ارتش و یا هر دوی آنها، این نظریه را بیش از سایر نظریات تأیید می‌کند.

نکته قابل تأمل در این زمینه، سکوت معنادار و همگام همپیمان دیگر آمریکا یعنی عربستان با سیاست اتخاذ شده از سوی یانکی‌هاست است و این رفتار نیز بیانگر این واقعیت است که یا آل‌سعود از طریق اربابان خود در جریان این کودتا قرار گرفته و یا همانند آمریکایی‌ها موفقیت کودتاگران را محتمل و در راستای منافع خود می‌دیده و با خیانت به شریک سیاسی خود، منتظر بوده تا نتایج نهایی مشخص شود.

در رابطه با آقای فتح‌الله گولن که در حال حاضر در آمریکا ساکن است و از او به عنوان یک واعظ و مبلغ مذهبی معتدل و میانه‌رو نام برده می‌شود، نیز بررسی گزارش‌های منتشره در منابع خبری جهان نشان می‌دهد که؛ بر خلاف ادعاهای اعلام شده، وی فردی سکولار است که از طریق ایجاد صدها مدرسه و مرکز علمی و آموزشی در ترکیه، آمریکا و دیگر کشورهای جهان، توانسته هواداران زیادی را جذب و به تبلیغ عقاید خود اقدام نماید، در حالی‌که دیدگاه‌های او به‌شدت با اسلام ناب محمدی(ص) و به‌خصوص تفکرات شیعی مخالف و در تقابل با انقلاب اسلامی ایران قرار دارد، به‌گونه‌ای که در جریان مصاحبه با یکی از رسانه‌های آمریکایی گفته است؛ «اگر راه بهشت از ایران بگذرد، من حاضرم از رفتن به این بهشت صرف‌نظر کنم»

در مورد آقای اردوغان نیز گفته می‌شود، وی با اسلام سکولار مخالفت چندانی ندارد، اما از یک طرف عدم پذیرش ترکیه در اتحادیه اروپا و از طرف دیگر بلند پروازی‌های وی برای بازسازی امپراطوری عثمانی و رهبری جهان اسلام و ضرورت همراه‌سازی کشورهای اسلامی برای دستیابی به این هدف سبب شده تا خواسته یا ناخواسته از بیان صریح تفکرات خود اجتناب نماید و حتی در این مسیر برای اولین بار از زمان شکل گیری جمهوری ترکیه تا به امروز، زبان به انتقاد از آتاترک بنیان گذار ترکیه بگشاید.

با این‌حال؛ رمز موفقیت آقای اردوغان در این آشوب را می‌توان در موارد ذیل خلاصه کرد؛ ابراز علاقه وی برای اجرای احکام اسلامی در ترکیه که همواره جزء خواسته‌های اصلی مردم قرار داشته است، تقبیح کودتا از سوی احزاب و عدم حمایت آنها از کودتاگران، عدم استقبال مردم از دعوت کودتاگران برای همکاری و اجتناب از حضور در خیابان‌ها، متقابلاً اجابت دعوت اردوغان برای حمایت از وی از طریق حضور در کف خیابان‌ها و استفاده مناسب و به هنگام اردوغان از شبکه تلویزیونی خصوصی این کشور برای اعلام پیام و ارتباط با مردم، که این همه نشان از عمق باورهای دینی و استحکام مبانی اعتقادی و نیز بلوغ سیاسی مردم ترکیه دارد.

در واقع رفتار هوشمندانه مردم ترکیه در این غائله ثابت کرد که مردم این کشور همچنان پایبند مبانی و اصول و ارزش‌های اسلامی بوده و برخورداری از دولت‌های اسلام‌گرا را با همه اشکالات احتمالی مترتب بر آن، بر یک حکومت لائیک ترجیح می‌دهند و حاضر نیستند منافع و مصالح خود را در معرض آشوب و اغتشاش و خسارت‌های مادی و معنوی ناشی از آن قرار دهند.

بنابراین چنانچه برآیند فضای ایجاد شده به درستی و معقولانه در مسیر خود حرکت کند، قاعدتاً پیامدهای کودتا و به‌ویژه برخورد آمریکا و عربستان در قبال این مسئله باید منجر به تغییر رویکرد آقای اردوغان در مورد نحوه تعامل با کشورهای مذکور و گروه‌های تروریستی منجر شود و از بلندپروازی‌های وی بکاهد، اما چنانچه نحوه تعامل با کشورهای جهان اسلام به شکل سابق تداوم یابد و تصمیمات در قبال اوضاع داخلی بدون تغییر باقی بماند، بروز حوادث مشابه در اینکشور دور از انتظار نیست.

*احمد رضا هدایتی

اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
برچسب ها:
دیدگاهها

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

قالب وردپرسدانلود رایگان قالب وردپرسپوسته خبری ایرانیقالب مجله خبریطراحی سایتپوسته وردپرسکلکسیون طراحی