برگرفته از خبرگزاری کردپرس:
“مسئله تشکیل کشور کردستان که امید و هدف میلیونها کرد است، برای بارزانی پروژهای نیست که کاری در جهت عملی کردن آن انجام داده باشد و یا در آینده انجام دهد، بلکه این مسئله برای وی واکنشی است به وقایع و تحولات سیاسی روز .”
کردپرس: مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان طی روزهای گذشته و در گفتگو با روزنامه شرق الاوسط، اعلام کرد که اگر نوری مالکی معاون کنونی رئیس جمهوری عراق، بار دیگر به عنوان نخست وزیر این کشور انتخاب شود، من بدون رجوع به نظر دیگر جریان ها، استقلال اقلیم کردستان را اعلام می کنم و ما به هیچ عنوان در چارچوب کشوری که مالکی در آن حکم براند باقی نمی مانیم، هرچه می شود، بشود.
کاوه محمد نماینده جنبش تغییر(گوران) در مجلس عراق درواکنش به این اظهارات بارزانی با انتشار مطلبی اعلام کرد: مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان یکی از بدترین و درعینحال صادقانهترین سخنان خود را در خصوص مسئله استقلال اقلیم کردستان، در پاسخ به پرسشی در مصاحبه با روزنامه شرق الاوسط، ایراد کرد.
بارزانی در این سخنان خود، مسئله استقلال اقلیم کردستان و تشکیل کشور کُرد را به دوباره بر سر کار آمدن نوری مالکی نخستوزیر پیشین عراق و معاون کنونی رئیسجمهوری این کشور، ربط میدهد.
وی در پاسخ به این پرسش که واکنش وی در صورت بر سر کار آمدن دوباره نوری مالکی بهعنوان نخستوزیر عراق چه خواهد بود؟ بلافاصله و بدون تردید و درنگ پاسخ میدهد:” اگر نوری مالکی معاون کنونی رئیسجمهوری عراق، بار دیگر بهعنوان نخستوزیر این کشور انتخاب شود، من بدون رجوع به نظر دیگر جریانها، استقلال اقلیم کردستان اعلام میکنم و ما بههیچعنوان در چارچوب کشوری که مالکی در آن حکم براند باقی نمیمانیم، هرچه میشود، بشود.”
پیش از هر چیز باید گفت که این پاسخی نیست که در شان فردی سیاستمدار باشد که در خانوادهای سیاسی متولدشده و بیشتر زندگی خود را مشغول فعالیتهای سیاسی بوده است، بلکه این پاسخی است از سوی فردی سیاستمدار که تحت تأثیر وضعیت درونی و روانی خود سخن میگوید و تصمیمگیری میکند.
با تحلیلی ساده از این پاسخ درمییابیم که:
۱- بارزانی همیشه مشکلات سیاسی را شخصی کرده و بر این اساس تصمیمگیری میکند، نه بر اساس منافع مردم و اصول سیاسی.
۲- مسئله تشکیل کشور کردستان که امید و هدف میلیونها کُرد است، برای بارزانی پروژهای نیست که کاری در جهت عملی کردن آن انجام داده باشد و یا در آینده انجام دهد، بلکه این مسئله برای وی واکنشی است به وقایع و تحولات سیاسی روز به همین دلیل سردادن شعار استقلال از سوی وی، گاهی اوقات در آسمان است و گاهی نیز در ریسمان.
۳- به نظر من وقتی بارزانی میگوید « من بدون رجوع به نظر دیگر جریانها، استقلال اقلیم کردستان اعلام میکنم» صادقانهترین سخن خود را بر زبان رانده است، چراکه وی نهتنها در تصمیمات سیاسی عادی خود، بلکه حتی در مسئلهای حیاتی همچون استقلال نیز، اهمیتی به هیچیک از جریانها و احزاب سیاسی و نهادهای مشروع و قانونی نمیدهد و فقط به دلیل نفرت از مالکی بدون رجوع به پارلمان کردستان و اهمیت دادن به این نهاد قانونی و نظر مردم و همهپرسی، اعلام استقلال میکند.
۴- وی در این پاسخ مشخصاً و صراحتاً به ما میگوید که سیاستمداری است که بهمنظور ارضای خشم و نفرت و اغراض شخصی خود، حاضر است، سرنوشت و اهداف تمامی کردها را به بازی بگیرد و حتی میگوید وقتیکه من تصمیمی میگیرم هرچه میشود، بشود.
این چندمین بار است که در مدت اخیر؛ بارزانی با برآشفتگیهای خود اظهاراتی اشتباه و غیرسیاسی را ایراد میکند، بار اول در سخنرانی خود در بعشیقه مردم اقلیم را به تمسخر گرفته و گفت “بگذار برای خود دادوبیداد کنند” و این بار نیز در مصاحبه با شرق الاوسط، چنین اظهاراتی را بر زبان میراند.
گرچه محتوای چنین اظهاراتی خطری برای منافع عمومی مردم اقلیم است، اما دستکم این حُسن را دارد که چهره واقعی سیاستمداران را برای مردم نمایان میسازد.
در این شرایط احزاب سیاسی باید بدانند که لازم است، بهجای اینکه دنبالهروی بارزانی و تصمیمات وی باشند، به مقصود و کنه اظهارات وی پی برده و خواستهای مردم خود را اجرایی کرده و تصمیمات واقعبینانهای اتخاذ کنند؛ چراکه آنان هستند که درنهایت بدون اظهارات جنجالی و توخالی، کشور کردستان را در معنای واقعی آن، تأسیس میکنند، نه آنان که در مورد آن شعارهای واهی سر داده و هیچ اقدام عملی در جهت تحقق این آرمان انجام نمیدهند.