کردهای سوریه که عمدتا تحت استیلای تفکرات اوجالان هستند قبل از بحران سوریه، شاید دارای رابطه نسبتا نزدیکی با رژیم اسرائیل بودند، اما در فهرست گروههای تروریستی ایالات متحده قرار داشتند و به دلیل نزدیکی واشنگتن با آنکارا، میتوان چنین ادعا کرد که حداقل مورد حمایت رسمی ایالات متحده قرار نمیگرفتند، اما بعد از این بحران و برهمخوردن نظم سیستماتیک حکومتی تقسیم قوا در شمال سوریه و تبدیل کردهای سوریه به یک بازیگر بالقوه سرنوشتساز، ایالات متحده پیرو تئوری آشوب سازنده به حمایت از این گروه اقلیت پرداخت و این نیروی بالقوه را به بالفعل تبدیل کرد.
کمکهای ایالات متحده به کردهای سوریه در ابتدا به شکل مستقیم صورت میگرفت که بعد از نارضایتی ترکیه از این اقدام کاخ سفید، این کمکها شکل غیرمستقیم به خود گرفت. اکنون ایالات متحده کمکهای مالی و تسلیحاتی خود را در اختیار ائتلاف نیروهای دموکراتیک سوریه میگذارد ولی با توجه به حضور اکثریتی کردها در میان نیروهای دموکراتیک سوریه که شامل حدود دوسوم تا سهچهارم این افراد میشوند، کمکهای آمریکا عملا همچنان معطوف به نیروهای کرد سوریه خواهد بود.
نکته مهم این است که ایالات متحده، ترکیه را شریک خود در بحران سوریه میداند و متعاقبا نیروهای مورد حمایت ترکیه را نیز از حمایتهای خود بیبهره نمیگذارد و این یعنی حمایت واشنگتن از دو گروه مخالف و رودررو، در آنِ واحد. میتوان برای وقوع این سیاست از سوی ایالات متحده سه دلیل در نظر گرفت؛ یا این رویکرد از روی بیبرنامگی کاخ سفید است یا پیرو تئوری آشوب سازنده در جهت ایجاد مرزهای قومیتی، نژادی و مذهبی یا اساسا واشنگتن با این اقدام درصدد اتلاف زمان برای ایجاد فرصتی مناسب در جهت اعمال برنامههای بلندمدت از پیش تدوین شده خود در این منطقه است، اما آنچه مسلم است، برخلاف ادعاهایی که بر مبنای کمرنگ شدن نقش واشنگتن در بحران سوریه به گوش میرسد، ایالات متحده در آینده مبارزه این دو طیف سیاسی و نظامی در شمال سوریه نقشی بسیار تعیینکننده ایفا خواهد کرد که با توجه به سیاستهای شتابزده و مبتنی بر هیجان دونالد ترامپ، پیشبینی این رخداد غیرممکن است.
کردهای سوریه با ارائه نقشه آرمانی خود و تلاش برای دستیابی قدرت در مناطق شمالی سوریه، علاوه بر ایجاد خطر برای ترکیه در مرزهای جنوبی این کشور، هم اکنون بر سرزمینهای عربخیز شمال سوریه نیز تسلط نظامی و گاه هژمونیک پیدا کردهاند که این رخداد در آینده موجب تلاش اعراب برای بازپسگیری این مناطق و در نهایت شروع جنگ قومیتی میان اعراب و کردها بعد از مبارزه مستقیم با دشمنان مشترک، یعنی دولت سوریه و داعش خواهد شد. نقش ایالات متحده دقیقا در این زمان تعیینکننده است زیرا با توجه به رابطه نسبتا خنثای کردهای سوریه با روسیه، ایالات متحده تنها متغیر تاثیرگذار حداکثری بر روند پیگیری سیاستهای آرمانی کردها در شمال سوریه خواهد بود. بهجرات میتوان پیشبینی کرد دونالد ترامپ قصد ورود نظامی به بحران سوریه را نداشته و اصولا نقش نظامی گری در سیاستهای وی حداقل در نیمه اول دوران ریاست جمهوری کمرنگ خواهد بود، اما رفتار نسنجیده وی مانند آنچه در مورد تایوان شاهد بودیم، میتواند به نتایج غیرقابل پیشبینی و حتی بحران حداکثری نظامی در سوریه تبدیل شود و از آنجا که ایالات متحده در آینده نزدیک میان نیروهای عرب مورد حمایت ترکیه و کردهای سوریه نقشی پاندولی را بر عهده خواهد داشت، کردهای سوریه به طور ناخواسته هدف بیشترین پیامدهای این رخدادها خواهند بود.
منبع: جام جم آنلاین
نویسنده: دکتر مانی محرابی
عضو هیات علمی اندیشکده روابط بینالملل