فرقه تروریستی پژاک در آبان ماه سال ۸۲ به سرکردگی عبدالرحمان حاجیاحمدی و توسط گروه تروریستی پکک برای انجام تحرکات تروریستی علیه نظام اسلامی راهاندازی شد و از سال ۸۴ نیز فعالیتهای تروریستی خویش را در قالب اقدامات مسلحانه شروع کرد.
حاجیاحمدی به خاطر داشتن ویژگیهایی از قبیل اعتقاد به خشونت و تحرکات تروریستی، ضدیت وی با دین و دینداری و تبعیت بیقید و شرط از ایدئولوژی موهوم اوجالان به سرگردگی این فرقه منصوب شد.
ایدئولوژی پژاک و پ.ک.ک آپوگرایی (Apoism) یعنی پیروی مطلق از شخص عبدالله اوجالان (ملقب به آپو) است. افراد گروه پژاک تصویر بزرگی از عبدالله اوجالان را بر روی کوهی در ۱۶ کیلومتری کوه قندیل ترسیم کردهاند.
پژاک ( حزب حیات آزاد کردستان) در اساسنامه خود آشکارا اعلام داشته است که اساس ایده تأسیس خود را از سازمان تروریستی پ.ک.ک و سرکرده آن یعنی عبدالله اوجالان گرفته است. پژاک ؛ پ.ک.ک را بعنوان بزرگترین حرکت تاریخ کرد معین نموده و خط سیرفکری خود را تحت عنوان ” آپوئیسم ” بیان می دارد. پژاک هدف خود را نیز تأسیس “جمهوری دموکراتیک فدرال ایران ” بیان داشته و اقدامات خود را در لفافه ای که “دفاع مشروع ” نامگذاری کرده، میپیچد . علاوه بر این در آئین نامه مورد بحث پژاک سازمان تروریستی کونگرا – گل ( پ.ک.ک) بعنوان سازمان تروریستی مادر معرفی گردیده و ادامه رابطه با آن و تداوم خط سیر سیاسی بعنوان یک ضروریت برزبان آورده شده است . پژاک در تمامی تبلیغات و فعالیتهای سیاسی ساز و برگ پ.ک.ک را مورد استفاده قرار داده و برای جلب شبه نظامیانی از بین جوانان ایرانی به چاپ و انتشار کتب، مقالات و سخنرانی های سرکرده پ.ک.ک میپردازد. علاوه بر این مقامات بلندمرتبه پژاک قبلا در بخشهای مختلف پ.ک.ک انجام فعالیت کرده و وظایف بسیاری را بر عهده گرفته اند. از طرف دیگر اردوگاه پژاک در کوه قندیل زیر چتر امنیتی پ.ک.ک بوده و منسوبین پژاک از طرف پ.ک.ک آموزش نظامی و ایدئولوژیکی داده میشوند .
خانواده از دیدگاه اعضای این فرقه تروریستی عامل تضعیف روحیه مبارزه (خشونت و ترور) در اعضای آن، عامل مقاومت در برابر مغزشویی و ابزاری برای ضربه زدن به روحیه اعضای فرقه است و به همین منظور ازدواج و داشتن خانواده در بین اعضای این گروه معنایی ندارد.
از بین بردن فضای سالم سیاسی با تحرکات تروریستی و خشنوتبار، مروج خشونت به جای فعالیتهای سیاسی مسالمتآمیز و مانع شدن از رشد توسعه فرهنگی و مشارکت سیاسی و حق تعیین سرنوشت مردم در انتخابات از مظاهر بارز ضدیت این فرقه با دموکراسی است.
این فرقه با تهدید روشنفکران منتقد از جمله روزنامهنگاران، محققین و صاحبنظران، تشکیل دادگاههای صحرایی برای منتقدین درون تشکیلاتی و سر به نیست کردن اعضای منتقد خود نشان دادهاند که با همه مظاهر دموکراسی مانند تکثرگرایی، انتقاد، آزادی بیان و غیره مخالف هستند و با مخالفین و منتقدین خود به شدیدترین وجه برخورد میکنند.
فرقه تروریستی پژاک دین اسلام را عامل بدبختی کردها میداند و معتقدند که کتابهای آسمانی تراوشات ذهنی پیامبران است.
آنان کمسوادها بر باسوادها، کردهای ترکیهای بر غیرترکیهای، همولایتیهای اوجالان بر غیر و دختران زیبارور را بر بقیه ترجیح میدهند و این نمونه عینی تبعیض در این فرقه تروریستی است.
باید گفت که اخاذی، زورگیری، بیگاری کشیدن از اعضا و همکاری با باندهای بینالمللی قاچاق مواد مخدر مهمترین منابع درآمدی فرقه تروریستی پژاک است که آنها را در قالب رادیوها، کانالهای ماهوارهای و سایتهای اینترنتی با هدف ارائه تصویری غلط از تنوع قومی القای وجود تبعیض در ایران، توجیه تحرکات خشن و تروریستی فرقه و ابزارهایی برای فریب جوانان و تشویق آنان به منظور جذب در این گروهک هزینه میکنند.
رفتار آمریکا و غرب با این فرقه تروریستی یکی از مصادیق بارز برخورد دوگانه آنان با موضوع تروریسم است به گونهای که با توجه به اینکه گروهک پکک را در لیست گروههای تروریستی قرار دادهاند، با پژاک مدارا میکنند و محدودیتی برای این شاخه از پکک اعمال نمیکنند.
همچنین اقامت حاجیاحمدی سرکرده گروهک پژاک در آلمان و برگزاری نشستهای تشکیلاتی در اروپا و تردد آسان وی به آمریکا نمونه بارز این ادعاست.
در حالی که پژاک و پکک خود را تنها نماینده مردم کرد میدانند و دیگر گروهها و شخصیتهای کردی را عوامل حکومتها، بدوی و واپسگرا (سنتی و ناکارآمد) میدانند و از نظر آنان گروههای سنتی کرد تنها ابزاری در دست طوایف هستند، سایر گروههای کردی نیز واکنشهای سلبی شدیدی علیه پژاک دارند و آن را ضد کرد، مشکوک و غیرایرانی قلمداد میکنند.
از مهمترین نقاط تلاقی پژاک و پکک، قرار گرفتن در مسیر همسویی با سیاستهای کینهتوزانه آمریکا علیه ملت ایران است و بر این اساس احتمال انجام تحرکات تروریستی مشترک این دو بنا به درخواست آمریکا وجود دارد.
ترور و قتل شهروندان، بمبگذاری و مینگذاری و تلههای انفجاری، تهدید، ارعاب و خرابکاری، ضرب و شتم و گروگانگیری و اخذی از جمله اقدامات این فرقه تروریستی در مناطق کردنشین غرب کشور است.
باید گفت که اخاذی و باجگیری، خسارتهای مالی به اموال و داراییهای شخص، تخریب اموال و داراییهای عمومی در قالب مراتع و جنگلها از جمله خساراتی است که مستقیم بر مردم تحمیل میکنند و ممانعت از سرمایهگذاریهای کلان اقتصادی و اختلال در صنعت گردشگری و توریسم از خسارتهای غیرمستقیم این فرقه تروریستی در مناطق غربی کشور به ویژه کردستان و آذربایجان غربی است.
لازم به ذکر است؛ این فرقه از سال ۸۳ تاکنون موارد بیشماری درگیری مسلحانه، ترور افراد، بمبگذاری و مینگذاری، ارعاب، تهدید و اخاذی مسلحانه داشته و تعدادی نیز در زمینه مقابله با آنان زخمی و به شهادت رسیدهاند.
گفتنی است؛ مردم کردستان برخلاف گفتهها و ادعاهای این فرقه تروریستی، هیچ تمایلی به آنان نداشته و ندارند و از آنان به عنوان قاتلان مردم بیگناه نام میبرند.
رحمان حاجی احمدی فرزند کدخداکریم، ۵۶ساله و اهل روستای قره قصاب شهرستان نقده، به عنوان اولین دبیرکل پژاک گمارده شد. وی قبلاً از عناصر با سابقه حزب منحله دموکرات بوده و مسئولیتهایی نیز تا مشاوره کمیته مرکزی گروهک تروریستی دمکرات داشته و بعد از مدتی از گروهک فوق جدا شده و در اروپا سکنی گزیده است. حاجی احمدی معتقد به نظام سوسیال دموکراتیک بوده و قائل است در هر مملکتی که نظام، یک ایده و مذهب خاصی را ترویج نماید، آن نظام حالت دیکتاتوری داشته و آزادی مردم را سلب مینماید. او خواستار جدایی دین از سیاست بوده و هرگونه سازش با نظام جمهوری اسلامی را مردود دانسته و خواهان سرنگونی آن میباشد. بعد از حاجی احمدی گروهک تروریستی پژاک با ایجاد تغییرات و به منظور تبلیغات دروغین با الگوگیری از گروهک تروریستی منافقین یک زن و یک مرد را به عنوان ریاست مشترک گروهک انتخاب کرد که سیامند معینی و زیلان وژین به عنوان سرکرده های مشترک این گروهک از سوی پ.ک.ک انتخاب شدند.
ریشههای شکلگیری پژاک
گروههای معارض یا همان اپوزسیون در همه نظام های سیاسی به دو بخش تقسیم میشوند:
۱- اپوزسیون در داخل دایره قدرت
۲- خارج از دایره قدرت
دکتر حسین بشیریه در کتاب جامعهشناسی سیاسی خود شرح متقن و مبسوطی از جامعهشناسی گروههای معارض ارائه داده است.
گروههای معارض در داخل قدرت به این شکل قابل تبیین و تعریف هستند که اصول و مبانی چارچوب نظام سیاسی را مورد شناسایی قرار میدهند و آن را قبول دارند و مبتنی بر موارد عینی و طبیعی آن جامعه تلاش میکنند تا به قدرت برسند. اما گروههای خارج از دایره قدرت معمولا با اساس نظام سیاسی مشکل دارند و تلاش میکنند با ثابت کردن و یا از بین بردن کلیت یک ساختار سیاسی، ساختار جدیدی را بنیان نهند.
بر این اساس از فردای پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا کنون در بستر مناسبات دوجانبه ایران و عراق و حتی پیش از پیروزی انقلاب، مختصات روابط ایران و عراق به گونهای بوده که منجر به شکلگیری گروههای معارض دو کشور شده است. بدین معنا که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی حکومت محمدرضاشاه از گروههای معارض عراقی به ویژه اکراد حمایت میکرد و در آن زمان عبدالکریم قاسم و بعدها هم صدام حسین تلاش کردند تا ازگروههای معارض و اشخاص برجسته معارض حمایت کنند تا اینکه انقلاب اسلامی ایران به وقوع پیوست.
پس از پیروزی انقلاب اتخاذ استراتژی صدور انقلاب از سوی ایران منجر به ترس و وحشت کشورهای جنوبی حاشیه خلیج فارس بهخصوص کشور عراق که باید از آن بهعنوان قلب خاورمیانه یاد کرد، شد. همچنین این امر سبب شد که این کشورها از ترس صدور انقلاب به این کشورها به تلاطم بیفتند و رویکردهای مختلفی را اتخاذ کنند. در مقابل ایران به طور مشخص عراق، در وهله اول، تلاش کرد تا با گروههای معارض ایرانی ارتباط برقرار کند و در مرحله بعد جنگ تحمیلی هشت ساله را به کشور ایران تحمیل کرد. در آن سالها وجود گروههایی مانند حزب کموله کردستان عراق و همچنین حزب دموکرات به رهبری آقای قاسملو، باعث شد تا در قلمرو کردستان عراق و در تقابل با ایران صدام از دو گروه مذکور حمایت کند.
از سوی دیگر اشخاص و گروههای معارض عراقی به ویژه اسلامیها که کشور ایران را به عنوان امالقری جهان اسلام تلقی میکردند، وارد ایران شده و تشکلهای مختلفی همچون حزبالدعوه، مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق، سازمان امل اسلامی و … را تشکیل دادند. در طول جنگ تحمیلی حزب کموله و دموکرات رویاروی نیروهای ایرانی با حمایت صدام جنگیدند. همچنین درگیریهایی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی موسوم به سازمان منافقین با نظام جمهوری اسلامی ایران در خلال سال های ۶۰ تا ۶۱ داشتند که نهایتا منجر به تغیییر استراتژی سازمان مجاهدین شد. این تغییر استراتژی به معنای اتخاذ رویکرد فعالیتهای مسلحانه است. آنها به تدریج از ایران کوچ کرده و به عراق رفتند که بعدها پایگاه اشرف را نیز به حمایت صدام تشکیل دادند.
اما پس از پایان جنگ تحمیلی و شروع دوران سازندگی و پس از آن دوره اصلاحات در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی بنابر دلایل مختلفی تغییراتی در دو تشکل کموله و دموکرات ایران ایجاد شد. این دو حزب که تا آن تاریخ با رویکرد مبارزه مسلحانه با ایران تقابل کرده بودند، با ایجاد زمینه اصلاحات در ایران به این جمعبندی رسیدند که رویکردهای مسلحانه دیگر جواب نمیدهد و باید در بسترهای مسالمتجویانه معطوف به قدرت و با رعایت قواعد بازی در داخل جمهوری اسلامی ایران به تدریج و به صورت خزنده و بطعی در ساختار قدرت مشارکت کنند. گرچه در این زمینه میان رهبران آنها مخالفتهایی وجود داشت، اما در نهایت این استرتژی که معطوف به فعالیتهای مسالمتجویانه بود اتخاذ و اعمال شد. اما بعدها با توجه به روندی که آنها از آن با عنوان انسداد در نظام سیاسی یاد کردند، به این معنا که اصلاحات هم در ایران به بنبست رسیده و با شتاب لازم پیش نمیرود و بنابراین این رویکرد مسالمتجویانه هم دیگر جوابگو نیست.
بر اساس این تحلیل آنها دچار سرخوردگی و فطرت شده و بعدها نیز متضرر شدند. یعنی صرفنظر از فضای حیاتی که در قلمرو کردستان عراق برای آنها ایجاد شده بود، برخی از اشخاص برجسته آن به کشورهایی همچون بلژیک، فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی رفتند و از راه دور تلاش کردند تا انسجام تشکیلات خود را حفظ کنند. در طول این مدت ما شاهد ظهور و بروز نحله جدیدی تحت عنوان پژاک هستیم. به عبارت دیگر این گروه جدید ترکیب و تلفیقی از بازماندگان آن دو حزب بود که به این جمعبندی رسیدند که انجام فعالیتهای معارضهای در خاک ایران و یا کنترل از راه دور خیلی جواب نمیدهد، ضمن آنکه با توجه به فضای فعالیتهای سیاسی در داخل نیز به نوعی تجدیدنظر رسیدند که بازهم باید اقدام به فعالیتهای شبهنظامی کنند. بنابراین با حمایت کشورهای دشمن ایران همانند امریکا، انگلیس و فرانسه و بعدها با توجه به اتفاقاتی که در خاورمیانه افتاد که نقطه عطف آن ترور رفیق حریری در سال ۲۰۰۵ در لبنان، پیروزی حزبالله در جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ و رخدادهای دیگری که در منقطه اتفاق افتاد، بود این مسئله منجر به این شد که بین گروه پژاک با برخی از تشکلها و گروهها نوعی پیوند پشتپرده شکل بگیرد به دلیل آنکه اهداف آنها مشترک بوده است. به عنوان مثال زمانیکه عربستان به عنوان کشوری تلاش میکرد پیشقراولی جهان عرب را به یدک کشد و در صحنه سیاسی لبنان و عراق تا حدودی در مقابل ایران بازنده شده بود، این واقعیت زمینهای بود تا از نظر همپوشانیها و حمایتهای روانی و لجستیک بین پژاک با برخی از سازمانها یا گروههای به اصطلاح تروریستی دیگر همچون سلفیون افراطی در عراق، بازماندگان صدام، سازمان القاعده و حمایت جدی به ویژه مالی که عربستان از وهابیون در سطح منطقه انجام داده است، پیوندی ایجاد شود.
با این مقدمه در طول پنج سال اخیر شاهد افزایش تحرکات و اقدامات ایزایی پژاک در حوزه استحفاظی آنها هستیم. به عبارت دیگر حد واسط نقاط صفر مرزی بین کردستان ایران و آذربایجان غربی و کردستان عراق آنها تحرکات ایذایی علیه ما انجام میدهند. علاوه بر آن باید گفت اختلاف نظر و تعارضی که میان ایران و مسعود بارزانی به عنوان نفر اول حکومت فدرال کردستان عراق ایجاد شده بود (به همان نسبت ایران توانسته بود روابط پایدارتری را با جلال طالبانی ایجادکند)، باعث شد علیرغم رایزنیها، پیگیریها و فشارهایی که ایران با دولت ملی مرکزی عراق و همچنین با افرادی همچون جلال طالبانی داشت و بر طبق مذاکراتی که با مسعود بارزانی انجام داد نتوانست آنها را در عدم حمایت از پژاک متقاعد کند.
بنابراین در یک ملاحظه کلی در شرایط فعلی گرچه گروه پژاک در لیست گروههای تروریستی امریکا قرار دارد، اما واقعیت این است که مجامع مختلف امریکایی و اروپایی خصوصا در سطح پارلمانها با برخی هماهنگیهایی که باسازمان مجاهدین دارند، تحرک نسبتا قابل توجه دیپلماتیکی در سطح منطقه و نظام بینالملل انجام میدهند. در داخل هم با توجه به برخی از ملاحظاتی که در صحنه سیاسی داخل ایران به ویژه پس از انتخابات ریاست جمهوری اتفاق افتاد، آنها در هدفگذاری خود انجام اقدامات ایزایی، ترور و از بین بردن برخی از زیرساختهای توسعه در منطقه کردستان و آذربایجان غربی در شرایط فعلی را در صدر فعالیتهای خود دارند که طبعا در کنار این مسایل پروندههایی همچون فعالیتهای هستهای آنها، ایجاد رعب و وحشت میان نخبگان و دانشمندان حوزه پژوهشی انرژی صلحآمیز هستهای ایران از اهدافی است که دنبال میکنند. همچنین جذب هوادران نیز در دستور کار آنها قرار دارد.
علاوه برآن باید به یک نکته ظریف و مهم باید اشاره کرد که شکلگیری ساختار فدرال در نظام سیاسی عراق نوین که منجر به افزایش اختیارات محلی دولت اقلیمی کردستان شده هم به لحاظ اختیارات سیاسی که نوعی شبهخودخواندگی یا خودمختاری را دنبال میکنند و هم به لحاظ برخی از منابع ثروتی که از حیث میزان دسترسی آنها به منابع داخلی، انجام برخی از مبادلات تجاری مرزی با کشورهایی همچون سوریه، ترکیه و ایران باعث شده تا پژاک تصور کند که افزایش سطح رفاه تدریجی تک تک شهروندان اقلیم کردستان عراق طبعا توقع مضاعفی را برای شهروندان کردستان ایران ایجاد کرده و یا خواهد کرد. به معنای دیگر تصور آنها این است که شاید نظام ما در داخل نتواند آنچنان که باید و شاید به چنین مطالبهای پاسخ دهد. بنابراین این مطالبه نوعی همافزایی و انرژی مضاعفی را برای توسعه فعالیتهای ایذایی آنها ایجاد خواهد کرد.
مبانی فکری پژاک :
نفی نظام خانواده مبتنی بر شوهر و زن
اعتقاد به اشتراک جنسی در جامعه ( بی بند و باری جنسی )
نفی سنت ها و آدابی که اخلاق جنسی را تایید می کند
نفی قیود خانواده از زن و جامعه مبتنی بر زن سالاری
نفی اخلاق و نسبی شمردن آن در رفتار های خانوادگی
پژاک معتقد است اخلاق زائیده توهم و تصورات ناشی از دین گرایی و تقید به خانواده می باشدکه لازم است به طور کامل از صحنه اجتماعی حذف گردد.
پژاک و صهیونیسم
پژاک معتقد است قرابت و نزدیکی خاصی بین برگزیدگان فرزندان بنی اسرائیل و کرد وجود دارد
پژاک معتقد است بین فرزندان یهود و کرد قابلیت های مشترک وجود دارد.
پژاک با همانند سازی ایدئولوژی صهیونیسم نقشی مانند یهود برای کرد قائل می باشد
تفکر پژاک نشانه های روشنی از تاثیر پذیری از تئوریسین های یهود دارد
تفکر پژاک محصول فلسفه فکری مبتنی بر بینش صهیونیسم می باشد
تفکر پژاک مبتنی بر جایگزینی نژاد کرد به جای یهود می باشد
پژاک معتقد است آنچه تا کنون ماموریت صهیونیسم بوده باید به کرد واگذار گردد
پژاک معتقد است باید پیوند مشترک بین حکومت شمال عراق و اسرائیل ایجاد شود
در تفکر آپوئیسم نوعی قرابت و همسانی بین تفکر صهیونیسم و کرد گرایی مبتنی بر برگذیده بودن این دو نسل و آینده ساز بودن آن و رسالت تاریخی اینها و قرابت سرنوشت مشترک آنها می باشد
پژاک و دین: براساس تفکر حاکم بر پژاک
دین به طور عام و اسلام به صورت خاص مظهر عقب ماندگی خاور میانه می باشد
دین به طور عام و اسلام به صورت خاص عامل نظام طبقاتی می باشد
دین به طور عام و اسلام به صورت خاص افیون جامعه می باشد
دین به طور عام و اسلام به صورت خاص عامل ایست تمدنی می باشد
دین به طور عام و اسلام به صورت خاص عامل دیکتاتوری و توجیه کننده وضعیت موجود می باشد
دین به طور عام و اسلام به صورت خاص عامل بردگی زن می باشد
دین به طور عام و اسلام به صورت خاص تخیل اقتدار متمرکز و توجیه گر ظلم و اجحاف اجتماعی می باشد
در یک دید کلی دین به طور عام و اسلام به صورت خاص را عامل عقب ماندگی و عدم تحول در مشرق زمین و به ویژه در ایران و خاورمیانه می دانند و اعتقاد دارند به منظور رسیدن به هدف مطلوب باید تمام مظاهر دین و حاکمیت های مبتنی بر دین از عرصه فردی و اجتماعی حذف گردد
شیوه های جذب گروهک پژاک
گروهک با دادن وعده و وعید هایی چون : اعزام به اروپا و تحصیل ، ازدواج وزندگی و شغل خوب و پر درآمد در کشورهای اروپایی ، جوانان ساده را ـ که عمدتا” از بین خانواده های نابسامان و متلاشی شده بخاطر فقر و اعتیاد و طلاق هستند ، فریب داده و وارد گروهک میکند.
گروهک ابتدا به آنها وعده میدهد که اگر در عملیات علیه جمهوری اسلامی شرکت کنند و چند عملیات موفق داشته باشند ، آنها را برای زندگی و کار در اروپا به یکی از کشورهای اروپایی انتقال میدهد . پس از اینکه این جوانان فریب خورده در عملیات علیه نیروهای جمهوری اسلامی شرکت کردند و دستشان به جنایت آغشته شد ، به آنها گفته می شود که جان شما از سوی جمهوری اسلامی در داخل و خارج در خطر است و شما راه بازگشت به ایران یا عزیمت به کشورهای خارجی را ندارید و باید در گروه بمانید و به این ترتیب این جوانان ساده دل و بی خبر از همه جا و شکست خورده و آسیب دیده از حیث خانوادگی و اجتماعی را در چنگال اهریمنی خود اسیر کرده و در راستای اهداف پلید شخصی سران گروهک و استکبار جهانی قربانی میکنند.
شگردهای عملیات روانی پژاک
اقدامات تبلیغی و روانی گروهک از طریق عناصر و کادرها با بکارگیری عوامل داخلی و تشکیلاتی به روشهای زیر صورت می گیرد :
از طریق سایتهای و شبکه های رادیویی و تلویزیونی وابسته به گروهک. ( روژ تی وی ، رادیو مزوپوتامیا )
انجام فعالیتهای تبلیغی گسترده با ایجاد سخنرانی ، پخش اعلامیه و سی دی و پرچم کردستان بزرگ و تصاویر اوجالان و معدومین گروهک .
انتشار کتب نشریات کردی و تبلیغ افکار ناسیونالیسیم کردی
افزایش عملیاتهای روانی و ملتهب نمودن شرایط جامعه
حضور در میان مردم کرد منطقه ، شرکت در مراسم عروسی مردم ، استفاده از پرچم گروه و تصاویر اوجالان در راستای جذب و ایجاد ارتباط عمیق فرهنگی و سیاسی
گسترش تبلیغات روانی مختلف از طریق ماهواره ، اینترنت ، نشریات ، کتب و …
تثبیت اقتدار حزب در منطقه و نا امن نمودن منطقه با توسل به تهدید وارعاب ، دستگیری و گروگانگیری
انجام تبلیغات گسترده در جهت شناساندن و معرفی حزب پژاک بعنوان قوی ترین آلترناتیو کردی
حضور مستقیم در بین مردم در مناطقی که حضور نیروهای نظامی وانتظامی در آن مناطق کمتر می باشد.
زندانی و شکنجه کردن اعضای بریده
ترور انشعابیون در شمال عراق برای توقف انشعابات و حفظ تشکیلات
راه اندازی و فعال کردن کمیته زنان که یکی از کمیته های فعال پژاک می باشد
مراقبت و کنترل اعضا توسط همدیگر برای مقابله با عوامل نفوذی
اما مهمترین شگرد گروهک در تبلیغ و عملیات روانی برای جذب نیرو ، دادن وعده و وعید و زندگی و کار در اروپا و یا حقوق مکفی در گروه می باشد . در مقابل ، گروه برای مقابله با همکاران نظام و جلوگیری از پیوستن مردم روستاهای مناطق مرزی به بسیج و همکاری آنان با نیروهای نظامی و انتظامی ، به شیوه های تهدید ، ربایش فرد یا اعضای خانواده ، ضرب و شتم ، قتل و اعدام و همینطور غارت اموال و نوامیس مردم کرد محلی متوسل می شود تا با ایجاد یک فضای رعب و وحشت ، مانع از همکاری آنان با نظام شود .
در حوزه رسانه ، گروهک برای برقراری ارتباط با مردم منطقه ، از تلویزیونهای ماهواره ای که از سوی استکبار جهانی در اختیار آنان قرار داده شده است بهره می گیرد . در حال حاضر شبکه ماهواره ای « روژ تی وی » بعنوان کانال رسمی پژاک فعالیت دارد ضمن اینکه سایر گروههای کردی از قبیل پ.ک.ک ، دموکرات ، کومله ، منطقه اقلیم شمال عراق از قبیل تیشک تی وی ـ روژ هلات ، کرد تی وی و … نیز به نوعی همدیگر را پشتیبانی می کنند .
شایان ذکر است که رسانه های خبری استکبار جهانی را نیز باید به این فهرست افزود . همینطور رادیو مزوپوتامیا متعلق به پ.ک.ک و پژاک نیز در حوزه صدا و خبر رسانی و پخش سرودهای کردی و مصاحبه با افراد مختلف پیرامون موضوع کردستان به شدت فعال است.
استکبار جهانی سعی دارد با بکار گیری مزدورانی چون پژاک ، و در اختیار قرار دادن شبکه های ماهواره ای و رادیویی و همینطور حضور در فضای مجازی اینترنت و تبلیغات گسترده در این حوزه ها پیرامون هویت ، فرهنگ و حق و حقوق کرد ، یک ملت جداگانه بودن را به کردها القا کرده و نوعی ملت سازی و سپس کشور سازی را در این منطقه رقم بزند و با توجه به مراودات و پیوندهای ایدئولوژیکی و تشکیلاتی آپو با رژیم صهیونیستی که در مرامنامه و ایدئولوژی حزب هم قید شده است ، این بخش از کشور اسلامی مان را تجزیه کرده و اسرائیل دوم را در منطقه بوجود آورد.