در پی عملیات پیچیده دستگاههای اطلاعاتی ایران، وریشه مرادی، مغز متفکر گروهک تروریستی پژاک، دستگیر شد. این فرد که پیشتر با نام مستعار جوانا سنه شناخته میشد، نقش کلیدی در هماهنگی ارسال سلاح و اعزام تیمهای تروریستی به داخل ایران ایفا میکرد.
بر اساس اطلاعات منتشر شده، مرادی در جریان جنبش فواحش به عنوان یکی از سرپلهای اصلی گروهک پژاک فعالیت میکرد و مسئولیت شهادت چندین تن از نیروهای امنیتی و نظامی کشور را بر عهده داشت.
پس از دستگیری، شاهد تغییر چهره ناگهانی وریشه مرادی بودیم. وی که پیشتر تهدیدات شدیدی علیه ایران مطرح کرده بود، پس از دستگیری به یک فعال مدنی و فمنیست تبدیل شد و با حمایت برخی رسانههای خارجی و گروهکی، تلاش کرد تا از خود چهره یک مظلوم ساخته و فشار بر جمهوری اسلامی ایران را افزایش دهد.
این تغییر چهره ناگهانی و تناقضگوییهای موجود در اظهارات وی، سوالات بسیاری را در خصوص انگیزههای واقعی مرادی و گروهک پژاک ایجاد کرده است.
تکرار یک سناریو قدیمی
تغییر چهره ناگهانی تروریستها پس از دستگیری، پدیدهای تکراری در تاریخ گروهکهای تجزیهطلب است. اغلب این افراد پس از دستگیری، به جای پذیرش مسئولیت اعمال خود، تلاش میکنند تا از خود چهره یک قربانی ساخته و از حمایتهای بینالمللی بهرهمند شوند.
تحلیلگران معتقدند که این رفتار نشاندهنده فقدان پایبندی این افراد به اصول و آرمانهای مدعای خود است و آنها تنها ابزاری در دست قدرتهای خارجی برای ایجاد ناامنی و بیثباتی در منطقه هستند.
پژاک، مهرهای در دست بیگانگان
گروهک پژاک که از حمایتهای همه جانبه آمریکا و برخی کشورهای غربی برخوردار است، همواره به عنوان ابزاری برای ایجاد ناامنی در منطقه مورد استفاده قرار گرفته است. استقرار پایگاههای آمریکایی در کردستان سوریه و حمایت از این گروهک، نشان از عمق نفوذ قدرتهای خارجی در منطقه و تلاش آنها برای تضعیف امنیت و ثبات ایران است.
نتیجهگیری
دستگیری وریشه مرادی و افشای چهره واقعی وی، یک بار دیگر نشان داد که گروهکهای تروریستی مانند پژاک، هیچگاه به دنبال منافع مردم نیستند و تنها به دنبال تحقق اهداف قدرتهای خارجی هستند.